محمد رضا شوق الشعرا

اگر یارانه نگیریم، قرارداد های مربی و بازیکنان پرسپولیس فسخ می شود!؟
از گرفتن یارانه انصراف نمی دهیم، چون که به دولت اعتماد نداریم!
در حالیکه به یمن دولت روحانی، دولتی که فقط یکی از وزیران کابینه اش بیش از هزار میلیارد تومان ثروت دارد، کلمات قدیمی مستضعف و مستکبر و دارا و ندار، به یارانه بگیران و یارانه نگیران و «توانمند» و «نیازمند» تبدیل شده، اینک قشر محروم ملت ایران می رود، تا خود در کمال آگاهی، کرامت انسانی را زیر پای خویش له کرده و بخاطر دریافت چهل و پنج هزار تومان ماهانه، آخرین توهین ها و اهانت ها را نیز تحمل کند، دولت تدبیر او مید! بجای شناسایی و حذف توانمندان از گردونه یارانه بگیران، «سرنا» را از طرف گشادش دمیدن گرفته، و تصمیم دارد تا مارک نیازمندی را به پیشانی قشر اکثریت و گرفتاری که گاه صورتش را با سیلی سرخ می کند، بچسباند.
دولت بخود اجازه می دهد که از یکسو گاز و برق و آب و نان و سوخت و کرایه را گران کرده و از سوی دیگر تعداد یارانه بگیران را کاهش دهد، و اما جالبتر توانمندانی هستند که با تبلیغات و اعلام اسم و منصب، با کمال سخاوتمندی از گرفتن یارانه ای که حقشان نبوده و نیست، انصراف می دهند!؛ وزیران و استانداران و فرمانداران و شهرداران و مدیران کل و نمایندگان مجلس و اعضای شوراهای شهر، و هیچکس نیست تا ازین قشر مرفه و توانمند سوال کند که اصلا چرا تابحال یارانه دریافت می کرده اند؟
متن قرارداد مربی و بایکنان تیم فوتبال پرسپولیس اینروزها علنی و افشاء شده، و مشخص گشته که میلیاردها تومان پول بیت المال و حق محرومان جامعه کجا و چگونه هزینه شده است، سرمربی پرسپولیس در برنامه نود، دریافت هفتصد و چند میلیون تومانش را تائید کرده و براستی با مبلغ قرارداد سرمربی پرسپولیس به چند نفر می شد ماهیانه یارانه داد؟
کارمندان و کارگران و حقوق بگیرانی که از تامین حداقل خواست خانواده عاجز مانده اند، چرا نباید از دولت یارانه بگیرند و مهمتر اینکه در فضای فعلی، چه اعتمادی به دولت روحانی برای درست هزینه کردن یارانه های انصرافی می باشد؟
دولت، قبل از اعتماد سازی و جلب اعتماد مردم، حق نداشته و ندارد تا از ملت توقع اعتماد یکطرفه داشته باشد، و اینگونه ضمن تشویش اذهان عمومی، با احساسات میلیونها ایرانی بازی کند.
دولت بی برنامه، دولتی که از درون جامعه خویش خبر ندارد، و وضعیت توده ها را نمی شناسد، درآمد و حقوق «زن» را درآمد شوهر حساب کرده و با این حرکت نابخردانه، ناخواسته بر طبل اختلافات خانوادگی بسیاری کوبیده است. زنان بسیاری حقوق و درآمد کار خود را حق قانونی و شرعی خویش می دانسته اند، و حال مردان بسیاری با توجه به «حکم» دولت، حقوق و درآمد همسر خود را حق قانونی خویش می دانند، و اما با مبلغ یارانه فعلی، بجز پرداخت قبضهای آب و برق و گاز، کار دیگری هم می شود انجام داد؟
نگاه و حرکت های دولت روحانی، نگاه و حرکت های کاسبکارانه است، و بعبارتی دولت خودش را «تاجر» و ملت را «مشتری» فرض نموده است، و اگرنه! چرا می بایست دولت روحانی، بجای حل مسئله، صورت مسئله را پاک کند؟
دولت بجای چسباندن مارک نیازمندی بر قشرهای آبرومند ایرانی، باید بسراغ ثروتمندانی که با کمال جسارت و پررویی و ضمن دریافت حقوق های کلان، از یارانه دولتی استفاده می کردند می رفت، و اما چون شهامت و جرات نداشت، شمشیر را برای نیازمندان واقعی از رو بست.
دولت براحتی می توانست اقشار و افراد مرفه و توانمند را شناسایی و نسبت به قطع یارانه آنان اقدام نماید، ولی چرا اینکار را نکرد؟ و اما سی و شش سال پس از پیروزی انقلاب، اینکه دولت بتواند میلیونها نیازمند را کشف و شناسایی نماید، چه افتخاری برای دولت و نظام اسلامی دارد؟
حکایت شناسایی دهک های یارانه بگیر نیز نادیده گرفتن کرامت انسانی می باشد، و بخاطر سوء استفاده افراد توانمند از یارانه، دولت حق ندارد تا اینگونه جامعه را به سخره و بازی بگیرد.
چند سال پیش پسرجوان یکی از دوستان، در یک مرکز پخش مواد غذایی که صاحبش میلیاردر بود کار می کرد، و اما این تاجر ثروتمند، زادگاه و شناسنامه اش مال یکی از روستاهای محروم و دورافتاده استان یزد بود، و آدرسی که برای دولت و بعضی سازمانها ارسال می کرد، خانه و محلی در همان روستا بود؛ و جالبتر اینکه دفترچه بیمه اش نیز روستایی بود!
دولت قبل از شناسایی نیازمندان و یارانه بگیران، بیایید اول نام نمایندگان و استانداران و وزیران و مدیران کلی که تابحال یارانه دریافت می کرده اند اعلام کند و گامی در راستای اعتماد سازی بردارد، و آنوقت توقع راستی و اعتماد از مردم داشته باشد!
از گرفتن یارانه انصراف نمی دهیم، چون که به دولت اعتماد نداریم! و این خیلی بد است که رای دهندگان به انتخاب شدگان اعتماد نداشته باشند.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا