دکتر غلامرضا محمدی /کویر

دکتر غلامرضا محمدی /کویر

خسته ام از این کویر!
ازفریب این فسانه های رنگ رنگ!
از فراق رفته های بی فروغ!
از درنگ این دریغهای بی شمار.!..
اینچنین ،غریبِ خاطرم گمان نبود.
ای خوشا فراخنای ِتا همیشه ،عشق.     تا ابد، رها
دل گشوده در قنوت من دو دست
تا قناتِ بی ملالِ عشق
جاری کویر روزگار من شود.
همت بلندم آرزوست.
    شهپری که بر کشد ز هفت آسمان ،مرا
آنچنان که "بیکران"شکار من شود
کهکشان ،غبار رهگذار ِ من.
من که از الست، آفرینِ آفرینشم نصیب گشت
پس چرا نشد ،دامنی گشاید آسمان،زمهر؟
مه چراغ شام تار من شود؟
ای خدای مهربان !
عاشقم کن آنچنان که هفت شهرِ عشق
رهسپار روزگار من شود
من شکوهِ اشتیاق خویش را به بوی تو
با بهشت پر شگفت آرزو، عوض نمی کنم
باشد اشتیاق من در این شمار ،
صد بهشت گل بر آورد به وصل
بهترین بهارماندگارِ من شود!
*************

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا