مجتبی شایق

 "مادری" یکی از ارزشمندترین نعمت هایی که است که خداوند منّان، به زن عطا فرموده است. مادر بودن، نعمت شیرینی است که حتی تصور محروم ماندن از آن، برای هر زنی رنج آور است. اما موضوع حضور و اشتغال زنان در عرصه اجتماع -که به امری رایج در دوران کنونی تبدیل گردیده- در بسیاری از موارد، نحوه مادریِِِ زنان را به گونه متفاوتی نسبت به گذشته، شکل داده است. در این نوشتار، ضمن اشاره به دلایل گرایش زنان به اشتغال در بیرون از خانه، به بررسی چند و چون زندگی مادران شاغل می پردازیم.

پیشینه حضور زنان در عرصه فعالیت های شغلی بیرون از منزل، به عصر انقلاب صنعتی در اروپا باز می گردد. غرب صنعتی که در مسیر توسعه، خود را نیازمند نیروی کار ارزان قیمت می دید، با کوبیدن بر طبل آزادی و برابری اجتماعی، راه را برای حضور گسترده زنان در کارخانجات و بنگاه های تولیدی هموار ساخت. حضوری که بعدها به عرصه فعالیت های خدماتی نیز کشیده شد و به بسیاری از کشورهای دنیا تعمیم یافت. چنانکه می توان اشتغال زنان ایرانی را نیز متأثر از فضای غالب جهانی قلمداد نمود. امروزه شاهدیم که اشتغال بانوان در ایران، روز به روز گسترش بیشتری می یابد. در یک نگاه کلان، دلایل مختلفی را می توان برای این موضوع برشمرد. بالا رفتن سطح تحصیلات، افزایش سن ازدواج، توسعه زندگی ماشینی، افزایش هزینه های زندگی و به طور خلاصه تغییر نظام ارزشی و سبک زندگی از جمله این دلایل اند.

بانوان نیز، انگیزه های متعدد و متنوعی برای اشتغال خود دارند. مثلاً کمک به اقتصاد و رفاه خانواده، به دست آوردن استقلال مالی و کم کردن وابستگی مالی به شوهر یا پدر، استفاده از مدرک تحصیلی و اثبات قابلیت ها، به دست آوردن شأن اجتماعی و حتی گریز از یکنواختی و تنهایی در زندگی روزمره، از جمله مهمترین دلایلی هستند که بانوان را برای داشتن شغل، راغب می سازد. افزون بر این، برخی از روانشناسان و جامعه شناسان، مشارکت زنان در عرصه فعالیت های اجتماعی و اقتصادی را به دلایلی همچون بالا رفتن سطح درآمد ملی کشور، کسب بینش اجتماعی، بالا رفتن موقعیت های ازدواج، رشد شخصیتی و تقویت حس مفید بودن و اعتماد به نفس، مفید دانسته اند.

در نگاه دینی نیز مسئله اشتغال و استقلال مالی برای زنان، امری پذیرفته شده است. آموزه های دین متکامل اسلام، فعالیت های شغلی زنان را تحت شرایط مشخصی، تأیید نموده است. چنانکه نقل کرده اند، پیامبر اکرم(ص) ثروت حضرت خدیجه را یکی از عوامل حفظ حیات اسلام، بر شمرده اند. انقلاب اسلامی ایران نیز بخشی از موفقیت خود را مدیون فعالیت های زنان در عرصه اجتماع می داند.

اما با وجود تمام دلایل موجه و بعضاً غیر موجهی که برای اشتغال زن بیان می گردد، نمی­توان از پیامدهای منفی این موضوع غفلت نمود. اشتغال بانوان که عموماً شکل کارمندی به خود گرفته است، با وجود برخی فواید، می تواند آثار و نتایج ناخوشایندی برای جامعه، خانواده و حتی خود زنان، در پی داشته باشد. زنی که به موجب تعهد شغلی خود، مجبور است میزان قابل توجهی از انرژی و زمان خود را در محیطی آکنده از دغدغه، اضطراب و درگیری فکری صرف نماید، نمی­تواند منکر خستگی روانی و حتی تغییرات خلقی و رفتاری خود باشد. اختلال در تغذیه و سلامت جسمی و کاهش شادابی و نشاط نیز برای چنین فردی، بسیار محتمل است. از این گذشته، خانواده ها نیز معمولاً از نتایج منفی اشتغال خانم خانه، بی نصیب نمی­مانند. خانم کارمندی که با تن و روان خسته پا به منزل می گذارد، اینک باید وظیفه اصلی خود را آغاز و در جایگاه خانم خانه ایفای نقش نماید. اینجاست که تعارض نقش ها، نمایان می گردد. خانم خسته ی از کار برگشته، باید بکوشد تا مبادا برای همسر و فرزندانش، کم بگذارد. اما اینکه زنان شاغل تا چه اندازه در ایفای این نقش های ناهمگون، قادرند موفق عمل کنند، خود موضوعی است قابل تأمل. در چنین شرایطی، مشکلاتی نظیر کم توجهی به همسر و فرزندان و ناتوانی در بر آوردن توقعات آنان، بی علاقگی نسبت به خانه داری، کم ارزش دیدن زحمات شوهر و در نهایت ایجاد شکاف عاطفی و بروز اختلافات خانوادگی، چندان دور از ذهن نیست. علاوه بر این، بالا رفتن آمار اشتغال زنان، تبعاتی را هم برای جامعه دارد. به عنوان نمونه، در میان مدت به خاطر بالا رفتن سن ازدواج دختران شاغل و تأخیر در فرزندآوری زنان شاغل، جامعه شاهد کاهش نرخ رشد جمعیت و تبعات بعدی آن خواهد بود. علاوه بر این، عادی شدن روابط با نامحرم نیز از دیگر نتایج نامطلوب حضور زنان در محیط های کاری است. اما شاید هیچ یک از این نتایج منفی، نتواند با مضراتی که شغل مادر برای فرزندانش دارد، برابری نماید. فرزندان و به ویژه کودکان و نوزادان، بیشترین لطمه را از اشتغال مادران متحمل می شوند. کودکی که «در کنار مادر بودن»، اساسی ترین نیاز اوست، باید ساعاتی از روز را به دور از مادر سپری کند. نوزادی که سلامتی جسم و جانش در گرو تغذیه کافی و منظم از شیره جان مادر و آرام گرفتن در آغوش گرم اوست، در نبود وی باید با شیر خشک تغذیه شود.

اگر سال های آغازین زندگی که حیاتی ترین دوران عمر انسان محسوب می شود، به دلیل اشتغال مادر، در مهد کودک سپری گردد، نتایج نامطلوبی به بار خواهد آورد. بنا به نظر کارشناسان، شخصیت هر انسان در همین سال های ابتدایی زندگی شکل می گیرد. کودکی که با حضور مادر، در کمال آرامش و امنیت روانی نفس می کشد، در نبود او، ترس و نا امنی را تجربه می کند. تأثیر حضور کم رنگ مادر در خانه و دوری گاه و بی گاه او، پس از چندی در رفتار فرزند، نمایان می شود. ناسازگاری، لجبازی، بهانه جویی، تندخویی، گوشه گیری، بی خوابی و بی اشتهایی کودک، از پیامدهای دوری از مادر است. علاوه بر این و بر اساس تحقیقات صورت گرفته در غرب، آمار جرم و بزهکاری در میان افرادی که کودکی خود را در مهد کودک ها گذرانده اند، به میزان قابل توجهی بالاست. مادری که بخشی از مسئولیت خود را به مربی مهد کودک یا اقوام خود می سپارد، در واقع «مادر نیمه وقتی» است که به ازای هر ساعت فعالیت شغلی، فرزند خویش را به همان میزان، از حضور مادر، محروم می سازد و این یعنی بی احترامی مادر به کودک. حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله ضمن تذکر در خصوص گسترش بی رویه مهد کودک هایی که مطابق با الگوهای غربی تاسیس می شوند، محروم ماندن کودکان از عواطف مادری در سال های آغازین زندگی را از دلایل بی مهری فرزندان نسبت به والدین کهنسال خود می دانند.

از نگاه اسلام، مادر بودن، منزلتی است گرانمایه که به زن ارزانی گردیده است. بر اساس آموزه های دینی، جایگاه کسانی که وظیفه تربیت انسان ها را بر عهده دارند، -از انبیای الهی گرفته تا مادران- در مرتبه والایی قرار دارد. شأن و منزلت مادری، همواره مورد توجه اسلام بوده است. به عنوان مثال، خداوند متعال در قرآن کریم و به دفعات، توصیه به نیکی کردن به والدین را در کنار سفارش به پرستش خویش جای داده است. همچنین نقل شده است که وقتی پیامبر(ص)، امور زندگی را میان حضرت علی و حضرت زهرا علیهماالسلام تقسیم نمودند، حضرت فاطمه(س) چنین فرمودند: «جز خدا کسی نمی داند تا چه اندازه من از این تقسیم خوشحال شدم که رسول خدا (ص)، کار مردان را از عهده من برداشت.» این فرمایش اسوه بی مانند بانوان عالم، خود شاهدی گویا بر شأن و منزلت خانه داری و مادری است. رهبر کبیر انقلاب اسلامی نیز در توصیف ارزش مادران خانه دار فرموده اند: «این مادر که بچه در دامن او بزرگ می شود، بزرگ ترین مسئولیت را دارد و شریف ترین شغل در عالم، بزرگ کردن یک بچه است ...» حال با این اوصاف، چگونه است که باید شاهد این باشیم برخی از زنان ایران اسلامی، برای به دست آوردن یک موقعیت شغلی ساده، خود را به هر دری می زنند و در مواردی برای کسب کمترین دستمزدها، به کارها و مشاغلی دور از شأن و رضایت قلبی خود، تن  می دهند؟!

وضعیت به گونه ای پیش رفته است که امروزه، تحصیلات دانشگاهی دختران ایرانی به سمت اخذ مدارکی سوق یافته است که پشت میز نشینی آنها را در یکی از ادارات و شرکت ها ممکن سازد. کارمند بودن و داشتن شغل، چنان در چشم گروهی از دختران، ارزشمند است که آن را به عنوان یکی از شرایط ازدواج خود مطرح می سازند و بر آن پا فشاری می نمایند. در این میان رسانه های عمومی نیز به گونه ای از زنان شاغل تمجید می کنند که گویی زنان خانه دار، از قافله پیشرفت و تمدن جا مانده اند. چندی پیش رسانه ملی گزارشی از یک راننده کامیون (زن)، به تصویر کشید و اقدام او را مورد تعریف و تحسین قرار داد. شمار زیادی از روزنامه ها و مجلات و سایت های اینترنی نیز در توصیف فواید اشتغال بانوان، کوتاهی نکرده اند و انواع و اقسام توجیهات را برای آن تراشیده اند. در بخشی از یک مقاله اینترنتی نوشته بود: «یکی از مهم ترین مزایای اشتغال بانوان، کنترل باروری است.» همچنین در مقاله دیگری آمده بود: «با افزایش آگاهی زوجین، تعداد فرزندان خانواده ها کاهش یافته و زنان مانند گذشته مجبور نیستند تمام وقت خود را صرف به دنیا آوردن و بزرگ کردن فرزندان متعدد و پشت سر هم بکنند...»

و اینگونه منزلت مادری در جامعه ما تحت الشعاع منافع اشتغال زنان قرار گرفته است. امروزه جایگاه رفیع و بی بدیل مادر به عنوان محور یک خانواده، با هجمه های گوناگونی مواجه است. به گونه ای که بسیاری از زنان و به ویژه دختران جوان ما به هوای بهره مندی از منافع کارمندی، حاضرند به یک « مادری حداقلی»، اکتفا نمایند.

در چنین شرایطی نخبگان، مسئولان و تمام کسانی که اهلیت پرداختن به چنین موضوع خطیری را دارند، می بایست با در نظر گرفتن واقعیات و مقتضیات زندگی خانوادگی و اجتماعی کنونی، به فکر راهکارهایی برای کاهش هر چه بیشتر آسیب های ناشی از اشتغال بانوان باشند. آسیب هایی که بیش از هر چیز، تربیت نسل فردا را با تهدید مواجه ساخته است. شاید بهترین تدبیر در این زمینه، طراحی «الگوی بومی اشتغال زنان» باشد. الگویی که از یک سو پاسخگوی نیازهای شغلی بانوان باشد و از دیگر سو با رعایت شاخصه های فرهنگ اسلامی، موجبات حفظ و تقویت کیان خانواده را فراهم آورد.

این الگو که باید بر اساس شرایط جسمی و روحی زنان و حول محور خانواده پایه ریزی گردد، می تواند از طرق مختلف نظیر: تسهیل نمودن شرایط استخدام زنان در مشاغل تربیتی و آموزشی، ایجاد کارهای پاره وقت، کاهش ساعت کار زنان شاغل و نیز افزایش مرخصی آنها، شرایط را برای بهره مندی زنان از منافع اشتغال و کاهش آسیب های احتمالی فراهم آورد. همچنین توسعه مشاغل خانگی، فراهم سازی شرایط دور کاری زنان شاغل، احتساب خانه داری به عنوان شغل و حتی ایجاد و توسعه رشته های تحصیلی کاربردی و مورد نیاز زنان، می تواند در این زمینه راهگشا باشد.

اما تا قبل از تحقق این مدل آرمانی، شایسته است بانوان و علی الخصوص زنان جوان، فارغ از هرگونه القا بیرونی و به دور از جَو حاکم بر جامعه، پیرامون آثار مثبت و منفی اشتغال بیاندیشند و با نگاه واقع بینانه به وضعیت معیشت مادران شاغل از یک سو و منزلتی که برای یک بانوی مسلمان قابل تصور است، مسیر روشن و کم آسیبی را برای خود و خانواده شان ترسیم نمایند. همچنین بهتر است که خانم ها، حتی الامکان خود را درگیر مشغله های اقتصادی ننمایند و چنانچه بنا به ضرورتی، اشتغال را بر خود لازم می بینند، در پی فرصت های کاری باشند که کمترین تزاحم را با وظایف اصلی شان داشته باشد. ناگفته پیداست که بانوان گرامی می توانند به شیوه های دیگری، نقش خود را در اجتماع ایفا نمایند.

توصیه های رهبر دلسوز انقلاب اسلامی می تواند بانوان ایران اسلامی را در این زمینه، یاری رساند. معظم له در سومین نشست اندیشه های راهبردی که به موضوع «زن و خانواده» اختصاص داشت، فرمودند: «اشتغال بانوان از جمله‌ى چيزهائى است كه ما با آن موافقيم. بنده با انواع مشاركتهاى اجتماعى موافقم. زنها نصف جامعه‌اند و خيلى خوب است كه ما بتوانيم از اين نيمِ جامعه در زمينه‌ى اينگونه مسائل استفاده كنيم؛ منتها دو سه تا اصل را نبايد ناديده گرفت. يك اصل اين است كه كارِ خانه و خانواده و همسر و كدبانوئى و مادرى را تحت‌الشعاع قرار ندهد. پس ما با آن اشتغال و مشاركتى كاملاً موافق هستيم كه به اين قضيه‌ى اصلى ضربه و صدمه نزند؛ چون اين جايگزين ندارد. شما اگر بچه‌ى خودتان را در خانه تربيت نكرديد، يا اگر بچه نياورديد، يا اگر تارهاى فوق‌العاده ظريف عواطف او را با سرانگشتان خودتان باز نكرديد تا دچار عقده‌ى ]عاطفی[ نشود، هيچ كس ديگر نميتواند اين كار را بكند؛ اين كارها، كار مادر است؛ اما آن شغلى كه شما بيرون داريد، اگر شما نكرديد، ده نفر ديگر آنجا ايستاده‌اند و آن كار را انجام خواهند داد. بنابراین اولویت با این کاری است که بدیل ندارد ... دومين مسئله، مسئله‌ى محرم و نامحرم است...»










  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا