کمی حیوان باشید

اکبر یزدانی

گروه داعش پدیده نو ظهوری نیست.در طول تاریخ سفاکانی پا به عرصه وجود نهاده اند که نامشان باعث شرم آدمیت است و اگر درنده خوئی آنان در لا به لای صفحات تاریخ کمرنگ شده؛علت نبود وسایل ارتباط در آن زمان ها و نبود وسایل ثبت این جنایت هاست اما امروز با این همه وسایل ارتباط جمعی و تکنولوژی پیشرفته ارتباطی که جهان واقعا به دهکده ای کوچک مبدل شده ظهور و بروز گروه هایی چون القاعده و داعش چیزی نیست جز رو گردانی آدم از معیار آدمیت.

در تمام عالم آدم خوب و بد وجود دارد.بر اساس آداب و رسوم ملل مختلف خوبی و بدی و معیار در نقاط مختلف ممکن است شدت و ضعف داشته باشد.اما کشتن انسان در تمام ادیان و آموزه های بشر نهی شده است.سفاکی را ما به حیوانات درنده نسبت میدهیم که نسبت ناروائی بیش نیست و اگر حیوانات زبان دفاع از خود را داشتند و امکان ضبط درنده خوئی بشر برایشان موجود بود،فیلم و ادله ای به آدم دوپای مدعی اشرف مخلوقات نشان میدادند که تمام آب بدنش عرق شرم و از چهره اش بر زمین بچکد.

صحنه های جنگ بشری زشت ترین،بی منطق ترین و شرم آور ترین قسمت زندگی بشر دوپاست.بشری که خالق هستی بر او تکلم را ارزانی داشته تا بتواند ارتباط کلامی برقرار کند و با این ارتباط پیشرفته زبانی جلوی بسیاری فجایع را بگیرد.عقل به او عطا کرده تا برای خویش معیار خوب و بد تعریف کند.پیام آورانی در جامعه بشر ظهور کرده اند که معلمین بشر باشند در راه شناخت معیار ها.بشر امروز در همه نقاط زمین فرزندان نیای خویشند انسان اولیه ای که بر این کره ی خاکی ظهور کرده است.کاری به این نداریم که این انسان اولیه حضرت آدم و حوا بوده اند یا مشی و مشیانه اصلا مهم نیست بوزینه ای تکامل یافته باشیم به قول داروین یا خالق از گل سرشته باشد صورت اولیه را به قول حافظ.مهم این است این حیوان ناطق که روی دو پا راه میرود از حیوانات دیگر متمایز است و این تمایز باید در جائی مشهود باشد.معیار برخورد و روابطش با دیگر حیوانات فرق کند تعقل او را به راهی بکشاند که باعث زحمت برای خود و همنوع خود نباشد و جهت بدست آوردن خوراک و پوشاک و مایحتاج خود نیاز به ادرار بر درختان و تعیین محدوده و قلمرو خود نداشته باشد مرز های فرضی فقط جهت حفظ نظم و سهولت زندگی به کار آید غیر از این باشد حکایت همان ادرار حیوانات است و تعیین محدوده قلمرو و چه بیشرمانه هست از انسان متفکر که توان تقسیم دارد و تعقل همزیستی اگر مرزهایش چنین مسئله ای را تداعی کند.پیامبران و پیام آوران نیک سیرت بیشترین تاثیر را بر جامعه بشریت داشته اند.در مقابل آنان نیز حیوانات دو پائی که ناطق اند و با کمال تاسف در جرگه بشر قلمداد میشود نیز رو در روی آنان.داستان های بشری نشان دهنده ی آنند که در خانه ی پیامبران نیک سیرت دیوان بد سیرت نیز رشد یافته اند.اولین برداشت میتواند اختیار بشر را به نمایش بگذارد.اختیاری که پسر نوح را با معیار بد بزرگ میکند و در کنار نیکان تاریخ بشریت چه جرثومه هایی به وجود می آورد.تکنولوژی امروز روایتگر افول آدمیت بشر است با ضبط صحنه هایی از توحش آدم به راستی درندگان از معصومیت بر خویش میبالند.صحنه هایی از یک فیلم که برای همگان قابل دیدن است و در اینترنت وجود دارد کافیست در کامپیوتر خود بنویسید (شکار میمون حامله به وسیله پلنگ ) تا محبت را از این درنده بیاموزید.صحنه تکان دهنده است.پلنگی بوزینه ای را شکار میکند که نزدیک وضع حملش است و به دلیل فشار بچه اش به دنیا می آید.پلنگ گناهی ندارد،غذا میخواهد و غذایش گوشت است مثل من و شما که در پی معاش و تامین غذاییم مثل ما که نان و گوشت و سبزیجات را به دست می آوریم تا خود را سیر کنیم اما با تولد،زایش،به وجود آمدن یک جاندار که تداوم بقای هر نوع جانداری به آن بستگی دارد پلنگ مات و مبهوت از این معجزه خلقت دیگر گوشت آن میمون را نمیخورد،نوزادش را با خود بالای درخت برده،میلیسد،پاک میکند،نوازش میکند و در کنارش میماند و از او مواظبت میکند و چنان صحنه ای را به وجود می آورد که از توان بشر آدم نشده بیرون است.در همان اینترنت گروه داعش با بریدن سر کودکی شنیع ترین و زشت ترین و بیشرمانه ترین حرکت بشری را مرتکب میشود جز برای به دست آوردن پول برای چیست؟بر پرچم آنان نام خدای سبحان است و پیامبر رحمت فکر این که مسلمانم و اینان نیز خود را مسلمان میدانند آزارممیدهد،بیزارم میکند اما یاد داستان نوح میافتم اینان اگر هم خود را فرزندان محمد و مسلمان بدانند فرزندانی ناخلف اند چون فرزند نوح فرزندان ناخلف محمد هم میتوانند فرزندان خلف آدم را سر ببرند و زشت ترین صحنه ها را به وجود آورند و این جز نشان دادن تند روی مذموم در هر کاری چه نام خواهد داشت(خیرالامور اوسطها)را به هر زبانی که بگوئی صادق است و تند روی خصوصا اگر معیار را نشناسی فاجعه.فاجعه ای که بشریت را عرق شرم بر پیشانی مینشاند و باید به این دسته از ناخلفان مسلمان نما یا آدم نمایان با هر ایدولوژی که هستند هشدار داد.هشداری با این مضمون که برای چند سال زندگی بر روی کره ی خاکی دامن بشر را به لکه ی ننگی نیالائید که پاک کردن آن از اذعان بشر ممکن نشود.کار های شما ثبت و ضبط میشود و داغ ننگش بر پیشانی بشر ماندگار است.شمار ا به هر چه معتقدید اگر نمیخواهید آدم باشید آزادید،مهم نیست.کمی حیوان باشید،فقط کمی.

اگر فردا از کرات دیگر موجود با شعوری پیدا شود و چنین صحنه هایی را در آرشیو کار های بشر ببیند چه خواهد گفت؟او را در کدامین دسته از جانداران طبقه بندی میکند؟صحنه های کشتار دسته جمعی،بریدن گلوی زنان و مردان و به طور کلی هم نوع را چگونه تجزیه و تحلیل میکنند؟اگر هم به مذهبی معتقدید و به فرجام آن جهانی چه جوابی برای جهان پس از این زندگی سراسر توحش آماده کرده اید؟

> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید