اکبر یزدانی

 

رفت سیمین و ورا گفته و کردار بماند

سخنان و غزل و دُر شکر وار بماند

رعد و برق سخنش بر سر ظلمت بارید

عشق و انسانیتش در دل ادوار بماند

قلمش نیزه ی خورشید و چو مهرش ایثار

گر چه خود رفته از او خصت ایثار بماند

نغماتش ، غزلش ، نغمه آزادی بود

کز نوک بلبل این دهر سیه کار بماند

همه از عشق و وفا گفته و نالید از عشق

با صدایی که در او بغض شرر بار بماند

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر

یادگاریست که در گنبد دوار بماند


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا