استاد شایق:حرمت ولی امر را باید نگه داشت. سرّ استحکام ما همین است. دشمن همه‌ی سدها را می‌شکند، تا به اینجا می‌رسد همه‌اش باطل می‌شود.

حسینیه‌ ارگ، شامگاه شنبه، بیست و دومین شهریورماه، میزبان جمعی از محبان رسول خدا (ص) و ائمه اطهار(ع) جهت ایجاد پیوند محکم‌تری بین دین و زندگی بود. در این مراسم که به یاد شهید سید کاظم حسینی برگزار ‌شد، حاضران ابتدا بخشی از آیات قرآن کریم را تلاوت کرده و سوره‌ واقعه را به صورت جمع‌‌خوانی خواندند و به روح این شهید بزرگوار هدیه کردند.

در منبر احکام این شب حجت‌الاسلام گنج کریمی، با بیان اینکه نماز آیات از جمله نمازهای واجب است که به وسیله‌ حوادث آسمانی و زمینی بر انسان واجب می‌شود، به اسباب واجب شدن آن؛ از جمله: خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی، زلزله، حوادث آسمانی (مانند رعد و برق، بادهای سیاه و سرخ و...) و حوادث زمینی (مانند فرو رفتن یا شکاف خوردن قسمتی از زمین)، اشاره کرد. وی گفت: هنگام وقوع این حوادث، اگر اکثر مردم از آن حادثه بترسند، به فتوای اکثر مراجع نماز آیات واجب می‌شود به جز آقای سیستانی که گفتند احتیاط مستحب است.

در ادامه‌ مراسم، استاد محمدرضا شایق در پی درخواست‌های مکرر عده‌ای از شیفتگان کلام وحی، بیان تفسیری سوره مبارکه‌ حجرات را آغاز کرد و در این شب به بیان معارف آیات ابتدایی این سوره پرداخت. در تذکر و توسل این شب نیز حجت‌الاسلام مهدوی‌نژاد نکاتی در رابطه با هوای نفس و تأثیر آن در جلوگیری از رشد انسان بیان نمود. سپس با مداحی محمدی‌پناه دوباره دل بهانه بین‌الحرمین و کف‌العباس گرفت و چشم‌ها در رثای علمدار کربلا بارانی شد و آنگاه با دعای ویژه برای سلامتی و طول عمر علمدار انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدظله العالی) مراسم به پایان رسید.

گفتنی است غرفه‌ هدایا و نذورات نیز در این شب، جهت سهیم‌شدن مؤمنان ولایتمدار در قربانی‌کردن شتر، به شکرانه سلامتی مقام عظمای ولایت؛ برپا بود. همچنین در کنار این مراسم، اتاق کودک پذیرای کودکان هیئتی بود که در این مکان شاد و جذّاب، کودکان با راه‌های کنترل خشم در قالب داستان و کاردستی آشنا شدند و از برنامه‌های متنوع آن استفاده کردند.

در ادامه خلاصه سخنرانی استاد محمدرضا شایق در این شب بیان می‌گردد:

از خدا و رسول دیندارتر نشوید

سوره‌ حجرات از سور مدنی است و بیشتر خطاب آن به مؤمنان است و با انتقاد و گلایه شروع می‌شود. آیه‌ی اول: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»؛ ای مؤمنان جلوتر از خدا و رسول حرکت نکنید و از خدا بترسید، خدا شنوای داناست. به معنای ساده،‌ جلوتر از خدا و رسول حرکت کردن؛ یعنی از خدا و رسول دیندارتر شدن، کما این که در آخر همین سوره می‌فرماید: «قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ» بگو آیا خدا را آموزش می‌دهید با دین خودتان؟!

 

داعشی‌ها خطرناک‌ترند یا لات‌های اروپا؟!

یک عده‌ از مردم لاابالی و بی‌بند و بارند، این‌ها آدم‌های خطرناکی‌اند، اما یک عده‌ از این‌ها هم خطرناک‌ترند و آن‌ها دینداران منحرف هستند. گروه اول، بی‌دین، بی‌بند و بار و فاجر و بی‌خیال هستند، امّا دین‌دار منحرف می‌گوید من تکلیف دارم و باید آن را انجام دهم. به نظر شما داعشی‌ها خطرناک‌ترند یا لات‌های اروپا؟!

 

بی‌معرفتی به احکام خدا، عامل افراط در دین

بدبختی جامعه‌ دینی همیشه این بوده است. اسراف در دینداری نتیجه‌اش می‌شود لاییک. یعنی افراط در دینداری باعث بخشی از بی‌بند و باری‌هاست و افراط، معلول بی‌معرفتی به احکام خداست. اگر کسی بخواهد ورزش کند امّا اصول آن را نداند آسیب می‌بیند. هر چیزی اصولی دارد من اگر اسلام را نشناسم، ندانم کجا باید تند بروم، کجا باید کند بروم، افراط می‌کنم. بعضی‌ها برخی افراط‌ها می‌کنند که پیغمبر هم در زندیگی‌اش انجام نمی‌داد.

 

تقدم بر خدا و رسول(ص) ممنوع

نتیجه‌ این افراط‌ها این می‌شود که بعضی‌ها وقتی می‌بینند، می‌گویند این دین به درد زندگی نمی‌خورد. پیغمبر گرامی اسلام(ص) در بین اصحابشان از آخرت و عذاب‌های آخرت گفتند. یک عده‌ای دنبال یک راه میانبری برای رسیدن به رضای الهی بودند، گفتند: دیگر گوشت نمی‌خوریم، چربی نمی‌خوریم، لباس خوش‌رنگ و لطیف نمی‌پوشیم، به زنانمان توجه نمی‌کنیم بعد هم می‌رویم در دخمه‌ای زندگی می‌کنیم و روزگار می‌گذرانیم. به خیال این که از همه مسلمانان جلو زدند. خبر به رسول گرامی اسلام رسید آنها را جمع کردند و فرمودند: من، هم می‌خوابم و هم نماز شب می‌خوانم، هم روزه می‌گیرم و هم افطار می‌کنم، هم گوشت و چربی می‌خورم و هم عطر می‌زنم، هم در کنار همسرانم آرام می‌گیرم.[1] این کارهایی که شما می‌کنید برای راهبان است، برای کسانی است که لذایذ دنیا را کلاً بر خودشان حرام کردند این‌ها برای دین من نیست. «لا رهبانیة فی الاسلام».[2]

البته بعضی‌ها بر خودشان سخت گرفتند، خدا هم بر آن‌ها سخت گرفت. یعنی اگر مالی را جایی باید بخورید و آن را نخوردید خدا آن اضافی را از تو می‌گیرد. خدا دوست دارد اثر نعمت را در شما ببیند.[3] حضرت می‌فرمایند: بعضی از امت‌ها هلاک شدند به خاطر این که چیزهایی را بر خودشان حرام کردند خدا هم به آن‌ها نداد و بر آن‌ها حرام کرد؛[4] بنابراین تقدم بر خدا و رسول(ص) ممنوع.

 

تقدم بر خدا و رسول، گناه کبیره است

بعد ادامه آیه می‌فرماید: «وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ». بیان عبارت «واتقوالله» معلوم می‌شود که تقدم بر خدا و رسول گناه کبیره است. چرا جایی که خدا گفته حساس باشیم، حساس نیستیم، جایی که خدا گفته حساس نباشیم، حساسیم؟ چرا جایی که خدا گفته تغافل کن، چشممان را باز می‌کنیم؛ جایی که خدا گفته، چشمت را باز کن تغافل می‌کنیم؟ نتیجه‌ آن هم در زندگی دنیا و آخرتمان پیدا می‌شود مثل: گرفتاری‌های معنوی، گرفتاری‌های مادّی، گرفتاری‌هایی در اولاد و نسلمان.

 

آرام سخن گفتن: نشانه حرمت قائل‌شدن به جایگاه طرف مقابل

آیه دوم می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ» می‌فرماید که ای مؤمنان صدایتان را بالاتر از صدای پیامبر(ص) نبرید. ظاهراً اینطور است که نه تنها وقتی پیامبر(ص) را خطاب می‌کنیم بلکه در جایی که پیامبر(ص) ایستادند حتی اگر به شخص دیگری هم خطاب می‌کنیم صدای ما از صدای ایشان بلندتر نباشد؛ چون این معنا در قسمت بعدی آیه آمده است «وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ». هر چه که هیبت طرف مقابل بیشتر شما را بگیرد صدایتان پایین‌تر می‌آید. اصلاً پایین آوردن صدا نشانه این است که من برای طرف مقابل ادب، جایگاه و حرمت قائل هستم.

 

آیا دستور رعایت ادب و حرمت، فقط اختصاص به پیامبر(ص) دارد؟

سؤال: الان که پیامبر(ص) از دنیا رفته‌اند، این آیه دیگر تاریخ مصرفش نگذشته است؟ می‌گوییم: نه این آیه یک ملاکی دارد، یک مصداقی. پیامبر(ص) مصداق این آیه است. ملاکش این است که جلو امام و رهبر مسلمین باید ادب را رعایت کرد. حالا یک وقت پیغمبر است، یک وقتی جانشین ایشان، امام است، یک وقت هم امام عادلی است که حاکم مسلمین است. من دیدم کسانی که به ولی امر اسائه‌ی ادب کردند و خدا به روز سیاهشان نشانده. لذا این آیه تاریخ مصرفش تمام نشده ضمن این که عمومیت دارد و اختصاص به رسول گرامی اسلام ندارد. یک اصلی در تفسیر وجود دارد، مفسرین می‌گویند: تکالیفی که بر عهده پیامبر(ص) است و خطاب به پیامبر(ص) و مربوط به ایشان است اگر دلیلی بر اختصاصی بودن آن داریم مثل وجوب نماز شب اختصاصی است، امّا اگر دلیل نداشتیم، عمومی است. اینجا که می‌گوید حرمت رسول خدا(ص) را نگه دارید اختصاص به رسول خدا(ص) ندارد، نسبت به هر امامی حتی ولی فقیه هم همینگونه است.

خدا چندبار اسم پیامبر(ص) را آورده امّا هیچ‌جا رسولش را به اسم خطاب نکرده است. نه فقط برای اسم آوردن و صدا زدن، بلکه در هر چیزی باید رعایت ادب را در برابر رسول گرامی اسلام داشت.

 

بی‌ادبی به رهبر جامعه‌ اسلامی: عذاب دنیا و آخرت

آیا فقط بلند کردن صدا نهی شده؟ نه آیه، کم‌ترینش را گفته است. هر نوع بی‌ادبی به ساحت رهبر جامعه‌ اسلامی، پیش خدا مجازات سختی دارد «فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»؛[5] باید بترسند آن‌هایی که با امر خدا مخالفت می‌کنند این که خدا فتنه در زندگیشان ایجاد کند یا عذاب علیم برایشان بفرستد. لذا هم عذاب دنیایی و هم عذاب آخرتی دارد.

 

سرّ استحکام جامعه اسلامی

اگر حرمت ولی فقیه در جامعه نگه داشته نشود دیگر نمی‌تواند، امامِ مطاع باشد. یک انسان بزرگی که می‌خواهد یک جامعه‌ای را هدایت کند، اگر حرمت و حریمش را بشکنند و راه را برای حرمت شکنان دیگر باز کنند؛ قدرتش را از او گرفته‌اند. با امیرالمؤمنین(ع) هم این کار را کردند که آن‌طور شد. حضرت می‌گویند: «وَأَفْسَدْتُمْ عَلَيَّ رَأْيِي بِالعِصْيَانِ»[6]، شما با معصیت، با نافرمانی رأی من را فاسد کردید. بعد حضرت می‌فرمایند: «لا رَأْيَ لَمِنْ لاَ يُطَاعُ»[7]. من دانشمند هستم، عالم هستم، اما کسی که از او اطاعت نکنند، اصلاً فکر ندارد، حرفی برای زدن ندارد. امیرالمؤمنین را بی‌حرمت کردند.

حرمت ولی امر را باید نگه داشت. سرّ استحکام ما همین است. دشمن همه‌ی سدها را می‌شکند، تا به اینجا می‌رسد همه‌اش باطل می‌شود، دفاع قوی ما این است. این حرمت را باید نگه داشت.

 

یک توصیه به جوان‌ترها: رعایت ادب

ادب آدم را بالا می‌برد، خدا به ادب ما نیاز ندارد، اما جلوی خدا هم باید ادب را رعایت کرد، آدم‌هایی که بالا رفتند رمز اصلیشان ادبشان بود. من به جوان‌ترها عرض می‌کنم: هنر این نیست که شما پدری مثل آیت الله شهید بهشتی داشته باشید، مادری مثل بانو امین داشته باشید، بعد بگویید ما احترام می‌گذاریم. این که وظیفه است و باید افتخار هم کنید. هنر این است که حرمت پدری را که مدام به شما ایراد می‌گیرد و جلوی جمع سبکتان می‌کند، نگه دارید. برخلاف آب، شنا کردن هنر است نه در مسیر رودخانه، روز گرسنگی انفاق کردن هنر است، نه روز سیری. احترام و ادب، خیلی انسان را بالا می‌برد. هیچ بی‌ادبی نه در دنیا به جایی رسیده نه در آخرت. چقدر در نماز ما آداب داریم. خدا به ادب ما نیاز دارد؟!

 

حبط عمل: مجازات بی‌ادبی به ولی خدا

آنهایی که ادب دارند بالا می‌روند. اصلاً اگر کسی ادب ندارد در او دنبال عقل هم نگردید. نشان عقلانیت ادب است. مجازات بی‌ادبی جلوی امام یا جلوی رهبر حبط عمل است؛ یعنی کسانی‌که در مقابل رسول گرامی اسلام(ص)، در مقابل امام معصوم حیاً و میتاً، در مقابل ولی امری که فرستاده و نائب امام است و حرمت جایگاه امام را دارد بی‌ادبی کنند یکی از مجازات‌هایی که خدا سرشان می‌آورد حبط عمل است. حبط عمل یعنی این که هر چه کار خوب کردند در دنیا مزدشان را می‌دهد، روز قیامت می‌گوید چیزی دیگر ندارید.



[1]. جامع‌الاحادیث شیعه، ج 24، ص 802.

[2]. الفایق فی غریب الحدیث، ج 24، ص 92.

[3]. تحف العقول النص، ص 56.

[4]. بحارالانوار، ج 62، ص 179.

[5]. نور/63.

[6]. نهج‌البلاغه، خطبه 27.

[7]. همان. 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا