رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

دكتر حسن روحاني و معاونان رييس جمهور و عده‌اي از دولتمران، نمايندگان مجلس، مقامات عالي قضايي مي‌گويند: فعالان سياسي، نهادها، انجمن ها، احزاب، دانش آموزان، دانشجويان، روزنامه نگاران و در نهايت مردم مي‌توانند انتقاد كنند در صورتي كه انتقاد سازنده باشد بنا را بر اين بگذاريم كه كارها نقد و بررسي شد. چه ساز و كاري است كه نقدها به سمع و نظر مسئولان ذي ربط برسد و چه ضمانت اجرايي است كه آنها پاسخ دهند؟ بعضي معتقدند كه نوشتن و گفتن فايده‌اي ندارد و خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو... نگارنده عقيده دارد بهر حال وظيفه هر شهروندي است كه موارد و مسائلي را كه آشكارا مي‌بيند و مي‌تواند به اطلاع مردم و مقامات برساند نبايد از آنها چشم پوشي نمايد و نمي‌توان همرنگ جماعت شد ضمناً دست اندركاران به صرف اين كه مدير مسئولي و نويسنده‌اي را هم خط و يا با سليقه سياسي خود همراه نمي‌بينند نبايد گفتار او را مغرضانه تلقي كنند چه بسا دوستاني كه حاضر نيستند انتقاد نمايند و گاه اتفاق افتاده است كه به فرمايش رسول گرامي اسلام(ص) دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي‌كند و مولاي متقيان حضرت علي (ع) مي‌فرمايد چشم دوست از ديدن عيب‌هاي محبوب كور و گوشش از شنيدن بدي‌هايش كر است.
اگر هم جامعه‌اي بخواهد همرنگ جماعت شود داستانش همانند مردم شهري مي‌شود كه در زير مي‌خوانيم:
«رفتم شهر كورها ديدم همه كور من هم كور. گويند وقتي منجمي خبر داد فلان روز باراني بارد كه هر كس قطره‌اي از آن نوشد ديوانه شود. پادشاه به وزير امر داد انباري از آب كردند و در آن استوار ساختند تا با آب باران نياميزد باران موعود بيامد و مردمان مملكت از آن بياشاميدند و به جملگي ديوانه شدند مگر پادشاه و وزير كه با آب ذخيره همچنان عاقل مانده و در اعماق و اقوال ديوانگان به حيرت و اسف مي‌ديدند. عاقبت شاه از مشاهده آن اوضاع به جان آمده به وزير گفت مرا بيش طاقت تحمل نمانده است و نزديك است تا خود را هلاك سازم. وزير گفت هلاك كردن خويش نمي‌بايد. ما نيز چون آنان شويم و مشكلات كنوني ز پيش برخيزد. گفت: چگونه چون آنان توان شد. گفت: از همان آب ما نيز مي‌آشاميم. پادشاه رضايت داد و چنين كردند و چون آندو نيز ديوانه شدند از رنج و تعب پيشين بياسودند. نظير: خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو.
چون بدر خانه زنگي شوي – روي چو گلنارت چون قار كن. ناصر خسرو»1
اكنون پرسش‌هاي زير طرح مي‌گردد باشد كه شهرداري يزد يا هر نهاد و سازمان ذي ربط پاسخ آنها را به دفتر نشريه بفرستد تا به اطلاع خوانندگان برسد.
شهروندان يزدي مي‌دانند و به اين امر واقف هستند اصلاح امور در همه زمينه‌ها از جمله وقتي كه پل ها، بزرگراه‌ها، خيابان‌ها از جهات مختلف با دقت و با طرح‌هاي مطالعه و تاييد شده از طرف كارشناسان احداث گردد به نفع همگان مي‌باشد. بنابراين هر گاه به طور دقيق و حساب شده به سئوالات زير پاسخ داده شود ابعاد موضوع كاملاً‌روشن و مشخص مي‌گردد و ديگر در كوچه و بازار و داخل تاكسي‌ها و اتوبوس‌ها و در نهايت در هر مجلس و برزن و محلي سخن از شايعاتي كه جامعه نمي‌داند چه مقدار آنها واقعيت دارد نخواهد بود.
ميدان شهداي محراب يزد در اين يكسال ونيم اخير چند بار تغيير شكل داده است؟
چند بار مسيرهاي اطراف آن تسطيح يا جدول بندي يا خاكريزي و آسفالت يا مجددا‍ً‌ تخريب گرديده است؟
تا چند هفته و ماه و يا سال ديگر پيمانكاراني سرگرم تغيير و تبديل نقشه و تسطيح يا تعمير و آسفالت‌ريزي خواهند بود؟
هزينه‌هايي كه در يكسال ونيم شده است چند صد ميليون تومان مي‌باشد ؟
چرا اولين دفعه كار كارشناسي و مطالعه بر روي طرح ميدان صورت نگرفته است ؟
پل زير گذر ميدان ابوذر صفائيه چه موقع به مناقصه گذاشته شده است؟
چه شركت‌هايي براي انجام پروژه شركت نموده بودند ؟
برنده مناقصه كيست؟
هزينه احداث آن چقدر است؟
با وجود اينكه به ظاهر مدت‌هاست افتتاح شده چند بار تاكنون براي تعمير و ترميم اقدام شده و راه را بسته‌اند؟
آيا وجهي كه بابت احداث اين پل و نرده‌هاي اطراف آن پرداخت گرديده به عنوان هزينه‌ي يك طرح اجرايي درجه يك مي‌باشد؟
هنگام بتن ريزي سقف و ديواره‌ها در گرماي بين 45 تا 50 درجه تابستان آيا آزمايش بتن‌ها صورت گرفته است؟
يا هنگام تحويل سقف و ديواره‌ها و پل مورد نظر آزمايش استحكام صورت گرفته و يا بارگذاري شده است؟
چرا بعد از سپري شدن و گذشت چندين ماه از به اصطلاح افتتاح مسير شاهد هستيم كارگران زحمتكش با يك فرغون و بيل در حال حمل بتن و يا نصب لوله‌ها و تعمير ديواره‌ها هستند؟
به هر حال تا چه موقع مردم بايد شاهد رفت وآمد ماشين‌ها، عبور پيادگان، موتور و دوچرخه سواران باشند و در كنار آن نيز عده‌اي با كمترين وسايل ايمني در حال كار كردن باشند؟
گرچه داستان ترميم و آسفالت مجدد كوچه‌ها غم انگيز و نگران كننده است گاه عده‌اي مي‌پرسند چرا آسفالت بيشتر خيابان‌هاي يزد بعد از گذشت كمتر از يكسال از بين مي‌رود يا نياز به تعمير پيدا مي‌كند و يا پستي و بلندي‌هاي فراوان نمودار مي‌گردد؟
مديران ذي ربط پاسخ اين پرسش‌ها را كه دوستانه و محترمانه و براي روشن شدن حقايق مطرح گرديده و به نفع عموم شهروندان يزدي مي‌باشد به دفتر نشريه ارسال نمايند. يا دستگاه‌هاي نظارتي اقدام لازم به عمل آورده و پاسخگو باشند.

مديرمسئول

پي‌نوشت‌ها:
* قار: قير، دوده سياه
1- «امثال و حكم»، علامه علي اكبر دهخدا، جلد دوم، صفحه 870

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا