جز خروش جنگ و خون بشنو پیام کربلا

تا چه میگوید جهانش را امام کربلا

بهر آزادی و حریت به مسلخ برد تن

همچو شمشیری برون شد از نیام کربلا

بود هفتاد و دو سرو و هر یکی را یک پیام

حک شد اندر سنگ،بعد از نوش جام کربلا

آب شد بی آبرو در پیش دریای دلش

چون بدید ایثار مه روی قیام کربلا

در وفاداری جهان دیگر نمیبیند به خود

همچو یاران وفادار و عظام کربلا

گشت کشتی نجات آدم و آزادگی

تا عبا بر سر کشید آن شب به شام کربلا

گفت آزادید و بیعت از شما برداشتم

چون که فردا هست روز قتل عام کربلا

هر یکی راهی گزید آن شب یکی رجعت نمود

وآن دگر بی صبر جانبازی بدام کربلا

ای که میگوئی رکاب ذوالجنا را خون گرفت

خون کجا دارد توان التیام کربلا

هر کسی باید چون او آزادگی را سر دهد

همچو شیران و یلان اندر کنام کربلا

تا که سرها در ره آزادگی بر نی نشست

زینبش تفسیر بنمود این کلام کربلا

غیر زیبایی نبود آنجا حدیث دیگری

زین سبب ماند جهان را وصف و نام کربلا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا