استاد رضا فتاحي اردكان‏ی



اي غريق تشنه شطّ وفا سردار عشق

اي فرات جاري خون خدا سردار عشق

عرصه چابك سواران وفا هرگز نداشت

تك سواري چون تو در اين ماجرا سردار عشق

چون قلم شد دستت اي سقا نوشتي بر فرات

شرح درد چشم باران ديده را سردار عشق

ماه تاباني ، عَلَم دار سپاه آفتاب

شب شكار آسمان نينوا سردار عشق

با حضور با وفاي تو به كوثر مي رسد

نهر بي سقّاي سرخ كربلا سردار عشق

تا بهار چشم تو گلگون شد از تير خسان

غرق باران شد نگاه مصطفي سردار عشق

تيغ جهل كوفه در محراب عاشورا شكافت

آه، ديگر بار فرق مرتضي سردار عشق

دست را چون سرخ تر از عاشقان دادي به دوست

دستگيري كن به محشر از “رضا” سردار عشق

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا