حمید محمدی/عضو هیات علمی گروه شهرسازی دانشگاه یزد

هر ایرانی یک دکترا - "کیفیت"، مفهوم گم شده در آموزش عالی ایران

آن روز که برای اولین بار شنیدیم "مدرک کاغذ پاره ای بیش نیست" ناراحت شدیم، بهمان بر خورد، انتقاد کردیم، گفتیم در شان یک مقام عالی رتبه دولتی نیست که این گونه به "سند کیفیت" بتازد، و ... اما آیا شایسته است که هنوز هم در این خصوص تردید داشته باشیم؟

 از زمان تاسیس دانشگاه تهران در میهن عزیزمان حدود 80 سال می گذرد. از آن پس به تدریج و بر حسب ضرورت، واحدهای آموزش عالی دیگری به دانشگاه تهران اضافه شدند. در دوران پس از انقلاب اسلامی رشد کمی دانشگاه ها تداوم یافت. نیاز کشور به متخصصان متعهد و دلسوز در رشته های مختلف باعث شد تا دانشگاه های تخصصی در حوزه های مختلف تاسیس شوند و تلاش شد تا حضور متخصصان خارجی در کشور کم رنگ شده و حتی المقدور در این زمینه به استقلال دست یابیم. دانشگاه ها بر حسب تاکیدهای مسوولان بلند پایه و با تلاش دانشگاهیان به استقلال نسبی رسیدند و اصطلاحا روی پای خود ایستادند. از این پس تخصص های مورد نیاز در حوزه های مختلف از طریق این دانشگاه های مستقل تامین شد.

 در چشم انداز ایران 1400 قرار شد ایران قدرت اول علمی منطقه شود. به این اعتبار تلاش های ارزشمندی صورت گرفت تا تولید علمی در کشور سرعت گیرد. بی تردید سربازان تولید علم، اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی هستند، بنابراین دانشگاه های دولتی سعی کردند این خلا را پر کرده و توسعه و گسترش دوره های تحصیلات تکمیلی را در دستور کار قرار دادند.

 این روند طی دو دهه گذشته به تدریج و با آهنگی قابل قبول تداوم یافت اما متاسفانه طی چند سال گذشته اتفاقاتی در حال رخ دادن است که موجب بروز نگرانی در میان اهالی دانشگاه شده است. رشد کمی بدون در نظر گرفتن کیفیت. در چند سال گذشته در بسیاری از دانشگاه های دولتی، جذب دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا بدون فراهم بودن شرایط لازم از قبیل استاد، امکانات فیزیکی و ... اتفاق افتاده به طوری که بعضا طی یک یا دو سال تعداد دانشجویان جذب شده به حدود پنج برابر افزایش یافته است. دانشگاهیان خوب می دانند این رشد کمی جذب دانشجو متناسب با رشد توان و ظرفیت کیفی دانشگاه ها نبوده است. تداوم این شرایط نگران کننده است. اما نگرانی از آنجایی شدت می یابد که نگاهی گذرا به وضعیت جذب دانشجو در مقطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاه های آزاد اسلامی داشته باشیم.

  از گوشه و کنار واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی خبر می رسید که فلان واحد دانشگاهی در سال جدید 200 نفر دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد (در یک رشته خاص) جذب کرده است. واحدی که حتی یک نفر عضو هیات علمی مرتبط با آن رشته را نداشته و هنوز هم ندارد. با گذشت چهار و پنج سال از این وضعیت، خوشبختانه شنیدن چنین اخباری برای اهالی دانشگاه عادی شده و دیگر به تعبیر جامعه شناسان و متخصصان علم ارتباطات "خبر محرکی" محسوب نمی شود. در دو سال گذشته این شرایط نه تنها تداوم یافت، بلکه با کمال تاسف به دوره دکترا هم تسری یافت. دانشگاه آزاد اسلامی در اقدامی عجیب در سال 1393 در بیش از 16 رشته محل حدود 180 دانشجوی دکترا تنها در یک رشته تحصیلی جذب کرده است. واحدهایی که برخی از آنها تا کنون سابقه آموزش همان رشته حتی در دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد را نیز نداشته اند. واحدهایی که فاقد حداقل شرایط قانونی برای تاسیس این رشته ها بوده اند. اهمیت موضوع هنگامی دوچندان می شود که بدانیم مجموع دانشگاه های دولتی کشور در همین رشته (که سابقه چند دهه آموزش رشته مذکور را دارند) کمتر از 50  دانشجوی دکتری پذیرفته اند که البته آن هم به نوبه خود جای نقد دارد. جالب تر این که تعداد کل فارغ التحصیلان دکتری همان رشته از دانشگاه های داخل و خارج تا به امروز در کشور فاصله چندانی با رقم 180 نفر جذب شده در یک سال ندارد!

حال سؤال این است که ذبح واژه و مفهوم "کیفیت" و فدا کردن آن به چه قیمتی؟ به چه دلیلی؟ برای رسیدن به چه هدفی؟ این دانش آموختگان به کجا خواهند رفت؟ کشور به چه تعداد از این دانش آموختگان نیاز دارد؟ آیا واقعا کیفیت حداقلی برای آموزش این دانشجویان لحاظ می شود؟ چه کسانی قرار است به اینها آموزش دهند؟ کدام استادان توانایی راهنمایی و مشاوره پایان نامه این تعداد دانشجویان فوق لیسانس و دکترا را خواهند داشت؟ با کدام وقت؟ نتیجه چه می شود؟ از تجربه کدام کشور پیشرو استفاده شده است؟ آیا واقعا تصور می شود مسیر تولید علم و رسیدن به چشم انداز ایران1400 و "کشور اول منطقه شدن" همین راه است؟! آیا قرار است دانشگاه ها این گونه "مبداء همه تحولات" باشند؟! اگر پاسخ به دو سؤال اخیر مثبت است که ما هم دعاگو هستیم. اگر خیر، واقعا به جز توجیه بنگاهی چه استدلال دیگری برای تداوم این مسیر می توان یافت؟!

 آن روز که برای اولین بار شنیدیم "مدرک کاغذ پاره ای بیش نیست" ناراحت شدیم، بهمان بر خورد، انتقاد کردیم، گفتیم در شان یک مقام عالی رتبه دولتی نیست که این گونه به "سند کیفیت" بتازد، و ... اما آیا شایسته است که هنوز هم در این خصوص تردید داشته باشیم؟ ظاهرا بیان این جمله از سر تجربه بوده و دانایی، چرا که ایشان چند پیراهن از ما بیشتر پاره کرده بودند و ...

       امروز دیگر باور کردم، بلکه یقین دارم که " مدرک کاغذ پاره ای بیش نیست". 

 

                                                    

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا