استاندار محترم !شايسته يابي اينقدرها هم سخت نيست

نكته مهمي كه در سالهاي قبل يعني در دولت اصلاحات به عنوان شعار دولت مطرح شد شايسته سالاري و شسايته گزيني بود  اما  اين شعار نتوانست بطور كامل محقق شود و شايد بتوان گفت  كه در بيشتر مواقع در اين زمينه راه افراط و تفريط در پيش گرفته شده است  بطوريكه در گزينش ها و انتصاب ها حداقل هاي شايستگي مطرح بوده و بيش از هرچيز وزن و تاثير روابط و خويشاوندي‌ها اثر گذاربوده است تا جاييكه به گفته  حجت الاسلام اشرفي اصفهاني رييس هيات  بدوي  شماره يك تخلفات در نهاد رياست جمهوري ، در دولت هاي نهم و دهم جابه‌جایی‌هایی صورت گرفته است که بر‌اساس آن پست‌های حساس بین افرادی که لایق نبودند، تقسیم شده و مسوولیت‌ها بدون ضابطه به افراد واگذار شده است و متاسفانه در دولت قبل افراد با روابط شخصی مسوولیت گرفته‌اند .

از ديگر سو در همين دولت فعلي هم كه اعتدال را سرلوحه كارش قرار داده باز شاهد نوعي تفريط هستيم . وبه عبارتي در سطوح مختلف و بويژه مياني مديريتي از آسوي بام در حال افتادن است.

اينكه اين دولت با شعار تدبير و اميد پا در عرصه مديريت كشور نهاده است جاي اميدواري است اما به واژه  تدبير بايد نگاه علمي داشته باشيم و نه شعار گونه. از ويژگي هاي هر تصميمي داشتن تدبير است هم در مرحله گرفتن تصميم و هم در مرحله اجراي آن .  منطق نيز حكم مي كند كه تصميم گيري ها در هر زمينه اي و از جمله در عزل و نصب ها با تدبير همراه باشد . متاسفانه در دولت گذشته به قدري عزل و نصب هاي نادرست داشته ايم كه كار را براي دولت فعلي قدري سخت كرده است. سوء مديريت ها به حدي اثر منفي روي دستگاههاي اداري و حتي فرايندهاي كاري گذاشته است  كه در نگاه اول، نگراني فزاينده اي را در دل مديران ارشد ايجاد نموده است و حركت آنها را براي تغيير و تحول با ترديد همراه كرده  است و اين ترس از اقدام، نقطعه ضعف بزرگي است كه امروز در بين دولت مردان كشوري و بويژه در مسولان استان ايجاد شده است و مانعي است بر سر راه اجراي تصميم ها. همه مي دانيم تا زمانيكه تصميمي به مرحله اجرا در نيامده است مانند اين است كه هيچ كاري نشده است حتي اگر آن تصميم بسيار بزرگ و مهم و از منطق بالايي برخوردار باشد.

در مورد تغييرات صورت نگرفته در استان  اگر قرار بر ماندن و ابقاي مديري هست بايد شفاف به مدير مربوطه گفت تا با قوت به كار خود ادامه دهد و در جهت جبران ضعف ها تلاش نمايد( البته همراه با اما و اگر ! )و هم  از ايجاد شايعه هاي پياپي در  حوزه مسوليت آن مدير جلوگيري گردد و در غير اين صورت  بايد  ترديد را كنار گذاشت. نمونه اي از اين ترديدها، تغيير مديراني است كه ضعف عملكردشان به اثبات رسيده و مسولان  مافوق بدون هيچ شكي در ضعف عملكردي مدير و دستگاه مربوطه، به تصميم قطعي براي تغيير مدير رسيده اند  و حتي گزينه جانشين نيز مشخص شده است ليكن بيش از يكسال است كه اين دست وآن دست مي كنند انگار از چيزي ناشناخته وحشت دارند و يا  منتظر معجزه هستند. اين گونه برخورد كردن با موضوعات مهم و تاثير گذار در حوزه اجرا، چندان با شعار تدبير همخواني ندارد و اگر در بر همين پاشنه بچرخد امكان اين هست كه يك دستگاه اداري كه در ركود كامل به سر مي برد آنچنان پس رفت كند كه بهترين مديران نيز از پذيرش مسوليت آن سر باز زنند . البته مشكلات مالي دولت و فشارهاي گروه هاي رقيب در اين موارد بي تاثير نبوده است اما نكته مهم كه مورد غفلت قرار گرفته اين است  كه آنجايي كه به تصميمي رسيدي بايد با اراده و عزم جدي و با توكل برخدا اقدام نماييد. و اين نكته را نيز نبايد فراموش كرد كه مديريت تنها پول خرج كردن نيست كه امروز كمبود بودجه و اعتبار بهانه عدم تغيير مديريت‌ها شده است، مديريت يعني داشتن ويژگي هايي كه با حداقل هاي بودجه اي حداكثر  بهره برداري  و بهره وري را داشته باشد. مديريت را رهبري بر دل ها و ايجاد انگيزه و نشاط در ميان كاركنان و البته هزينه كردن‌هاي درست و بجا.  

 

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا