حسین مسرّت

       گنجینۀ  پربار زبان فارسی آکنده از واژگان همسان و همانند ی است که گاه دیده می شود برای یک مفهوم، ده ها واژه را می توان به کار برد.مثلاً برای برابرنهاد محبّت می توان واژه های : مهربانی ، دوستی، شفقت،عطوفت ،مهر، ود، وداد، دوستداری، مودّت، عشق، حب و غیره را به کاربرد و این برابرنهاد ها به غیر از معانی فلسفی و عرفانی و تصوف این واژه است . بر همین سان است واژۀ پرمفهوم مفاخر که در زبان فارسی برابر نهادهای فراوانی دارد هم چون: دانشوران، بزرگان ،مشاهیر، نامداران، نخبگان، نام‌آوران، دانشی‌مردان، اندیشمندان، اندیشوران، دانشمندان، رجال،چهره‌ها، برجستگان، فرزانگان،اعلام، برگزیدگان، رهبران، ناموران، شخصیّت‌ها، جاودانه‌ها ، معاریف، اساطیر،عالمان، دانشورزان، متفکّران، روشنفکران، فرهیختگان ،خردمندان ، خردورزان و... .
     در فرهنگ جامع دهخدا ذیل واژۀ مفاخر تنها این چند واژه آمده است: « ج  مفخرة و مفخر( ناظم الاطبّاء) مآثر، مکارم ( یادداشت دهخدا) ».
    مفاخر،  بزرگان هرقومی هستند که بواسطۀ کوشش های خستگی ناپذیر خود در برابر دشواری ها ، ناملایمات، سختی ها و تندی ها ایستاده و در کوران این سختی ها  آبدیده شده اند. اینان در حقیقت، برگزیدگانی هستند که در راه رسیدن به آرمان های والای انسانی خود از هیچ کوششی فروگذاری نکردند. جنگیدند تا پیروز شدند. جنگ به معنای رفتن در صحنه های نبرد مسلحانه نیست؛ جنگ، بر حقّ خود پافشاری کردن است. گالیله هم زمان زیادی با عقاید کوته نظرانۀ مدیران کلیسا جنگید و هزاران تن دیگر که مردانه برعقاید راستین و آرمانی خود پای فشردند؛ یکی چونان امام حسین(ع) در کربلا با ستم و بی عدالتی جنگید و شهید شد و از چهره های جاودانه مفاخر اسلام گشت ویکی هم چون امیر کبیر و فرّخی یزدی بر عقاید خود برای سرفرازی میهنش پای فشردند و به ترتیبی دیگر شهید گشتند و جزو مفاخر جاودان ایران گشتند.
     مفاخر هر کشور، قوم ،ملیّت و مذهب، استوانه ها و اسطوره های گروه خودند که نام شان بر تارک گیتی می درخشد وهمگان با نام بردن از آنان بر رشادت ها، دلاوری ها و دلیرمردی های آنان آفرین می گویند و از اینکه در کشور و قوم و ملیّت آن شخص هستند، بر خود می بالند.
      برخی می اندیشند که اینان مفاخر به دنیا آمده اند و روزی حتماً در زمرۀ بزرگان قرار می گرفتند و منکر تلاش این گونه افراد هستند. هرچند تا اندازه ای می باید نظر آنان را پذیرفت، زیرا در جوهره ( ژن) اینان از ابتدا بزرگی  آفریده شده بود. امّا رشد و بالندگی آن ها در پناه سخت کوشی های خودشان بوده است . چه بسیارند مشاهیری که مفاخر نشدند .افرادی چون: چنگیز، آیشمن، هیتلر، موسولینی، استالین، یزید، شمر، معاویه و...  نیز دارای جوهرهایی از هوش، مدیریّت و توانمندی بودند، امّا پای در راه کژ نهادند و باعث شرم بشریّت گشتند.
    در ایران ما نیز مفاخری هستند که نام شان در همۀ  دوران ها بر سر زبان  ها بوده و خواهد بود.از دور ترین هنگام  تا اکنون که در آن  زندگی می کنیم از آرش و کورش و داریوش و رستم گرفته تا ابوریحان و رازی و فردوسی و خیام و حافظ و سعدی و مولوی و حسابی .ایران از کهن ترین زمان که گستره ای به پهنای یک قاره داشت تا اکنون که جایی بین دو دریای خزر وعمان دارد؛ همواره نامورانی داشته است که نام بلندش را پر آوازه می کرده اند.
      در گسترۀ شهرها و ولایات نیز بزرگانی هستند که تنها در دیار خود شهره اند و بدین روی اهالی آن جا به بزرگی او فخر می ورزند. برخی از اینان ممکن است در گستره کشوری هم از ناموران باشند ؛ ولی در دیار خود ارجمندترند.از اینروی شایسته است که فرهنگ مداران هر شهر یا کشور با بهره جویی از اندیشۀ بزرگان به شناسایی آنان دست یازند و گام هایی در راه ارجگزاری آنان بردارند تا نسل کنونی بداند هیچ گاه و هیچ کس بزرگمردی های آنان را فراموش نخواهد کرد و این خود درسی بزرگ  برای اکنونیان و آیندگان است. بویژه برای نوجوانان و جوانانی که سال های آغازین آزمودگی را پشت سر می نهنند.


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا