سيد حسين پايدار اردكاني*- از همان زمان كه انسان در اين كره خاكي پاي به عرصه وجود نهاد، برقراري ارتباط با همنوعان و ديگر جلوه هاي زندگي، نياز ابتدايي و اوليه انسان بوده و تا به امروز نيز، اين امر همواره با تكنيك هاي مدرن و جديد، به روز شده و تعالي يافته است تا آنجا كه هنر برقراري ارتباط با ديگران در قالب علمي نوين و دانشي تخصصي به نام ” روابط عمومي” شكل گرفته و امروز در معتبرترين دانشگاه هاي جهان، اصول برقراري ارتباط و تاثير گذاري بر افراد و نهادهاي پيرامون بشر در شمايل ” هنر هشتم” يا همان “روابط عمومي” تدريس مي شود.
به كار بردن تعبير زيباي ” هنر” براي اين دانش بشري، نشان دهنده اوج نگاه زيبايي شناسانه ايست كه پيرامون آن وجود دارد و اين نگاه، سرشار از ظرايف و دقايق لطيفي است كه فعالين عرصه روابط عمومي بايد به زيور جزئي ترين آن آراسته باشند و در عمل نيز اين نكته هاي ارزشمند و كاربردي را به منظور ارتقاء سطح كارايي خود و برقراري ارتباط موثر و دو سويه با مخاطبين درون و برون سازمان به كار گيرند.
مديران و كارگزاران روابط عمومي بايد بدانند كه روابط عمومي يک فرايند است كه در اين فرايند، يک سري اقدامات، تغييرات يا وظايف، نتيجه اي را به بار مي آورند.
شاه كليد حركت متعالي اين فرايند به سمت قله هاي پيشرفت و تعالي سازمان نيز، بهره گيري از همه راه هاي ارتباطي با مخاطبين با محوريت اخلاق است.
يك كارگزار روابط عمومي، نمي تواند با خود برتر بيني و تكيه بر روحيه لجاجت، خود را بي نياز از پاسخگويي دانسته و ارتباط خود با شهروندان و رسانه ها را به دلخواه خود تنظيم نمايد و يا ميان شهروندان و رسانه ها از حيث پاسخگويي تبعيض قائل شده و به بهانه همسو نبودن افكار مخاطبين با خود، از زير بار برقراري ارتباط و پاسخگويي به ايشان شانه خالي كند.
در حقيقت بزرگترين آفت روابط عمومي، در غلطيدن به وادي بي اخلاقي و سليقه گرايي و برداشتهاي شخصي از مخاطبين و رسانه هاست كه مي تواند هويت روابط عمومي ها را دستخوش تغيير نموده و آنها را از مفهوم هنري و علمي خود دور سازد.
آفت ديگري كه كارگزاران روابط عمومي را تهديد مي كند، سرسپردگي و وابستگي آنها به جرياناتي است كه مي كوشند اميال درون سازماني و برون سازماني خارج از عرف و قائده خود را به روابط عمومي تحميل كنند و آنها را از يك مرجع اطلاع رساني شفاف كه مي كوشد خبر را در چارچوبي صحيح، سريع و دقيق به مخاطبين منتقل نمايد، به بلنگويي براي تبليغ افكار جناحي و باندي و گروهي خود در آورند.
اغراق در انتشار اخبار و ناديده گرفتن فهم و درك مخاطبين و بزرگنمايي هاي غير واقعي نيز، از ديگر آفات كشنده ايست كه هنر روابط عمومي را تهديد مي كند و هويت علمي و جايگاه محوري اين بخش در سازمان را نزد افكار عمومي به خطر مي اندازد.
شايد مهمترين فاكتور لازم براي يك كارگزار روابط عمومي، برخورداري از روحيه تعامل و مدارا و تحمل ناملايمات و نقدهاست. يك كارگزار روابط عمومي بايد بپذيرد كه مخاطبين مختلف، گرايشها، باورها و نگاه هاي متفاوتي به سازمان متبوع او دارند و قرار نيست همه، به گونه اي بيانديشند كه خوشايند سازمان باشد و همين امر هنر پاسخگويي، تعامل و ارتباط روابط عمومي ها با مخاطبين مختلف و سلايق گوناگون را نشان مي دهد.
آنچه گفته شد شايد پرتوي از آن چيزي است كه كارگزاران روابط عمومي بايد براي عينيت بخشيدن به جلوه هاي زيبا و جذاب اين هنر به يادماندني بدان بپردازند و مردم داري و مردم مداري خود را در اين تابلوي هنري، كه هر روز صورتي تازه به خود مي گيرد، به منصه ظهور رسانند.
يادمان باشد، ” هنر روابط عمومي” حاصل فرايندي است كه بسياري براي رسيدن آن به جايگاه و شان واقعيش، خون دلها خورده و مرارتها كشيده اند، پس حق نداريم با سليقه گرايي ها و لجاجتها و دوري از اخلاق، اين هنر متعالي، انسان ساز، تحصصي و استراتژيك را خدشه دار كنيم.
*مسئول امور خبر و رسانه استانداري يزد

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا