امیر علیزاده"بسم الله الرحمن الرحیم"من یک شهروند یزدی هستم. چند روز قبل در خبرها خواندم که رئیس جمهور در نشست خبری خود در پاسخ به خبرنگار یک از جراید که خواستار توضیح شفاف درباره ممنوعالتصویری رئیس دولت اصلاحات شده بود به صراحت بیان میکند که دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مصوبهای در اینباره ندارد. و در ادامه این مسئله را بیشتر یک شوخی قلمداد میکند.
و البته فردای آن روز شاهد آن بودم که ایشان در جمع مردم یزد علناً با تجلیل از شخصیت آقای خاتمی ایشان را در ردیف شهید دکتر پاکنژاد قرار داد. و من این سوال برایم مطرح شد که اولویت و اهمیت این مسئله چقدر است که رئیس دولت آن را بر مسائل مربوط به عمران و آبادانی کشور و وظایف قانونیاش مقدم میدارد. این سوالات چند روز است که مرا به خود مشغول کرده است که
ایشان آیا به عنوان یک رئیس جمهور حقوقدان، مبانی قانونی ممنوعالتصویری رئیس دولت اسبق را نمیداند؟ آیا روحانی از مفاد مصوبه شماره 289 شورای عالی امنیت ملی اطلاع ندارد؟ آیا حکم دادستانی تهران در موضوع فوق را ندیده است؟
هدف آقای رئیس جمهور از طرح این مباحث در سال همدلی و همزبانی دولت و ملت چیست؟ آیا ایشان خروش انبوه مردمی را که از آشوب و اغتشاش فتنهگران به ستوه آمده بودند ندیده است؟ آیا حرکت عظیم ملت در حماسه 9 دیماه برای مقابله با فتنه سبز را فراموش کرده است؟ -فتنهای که با حمایت علنی و مستقیم همهی مستکبران عالم و دشمنان قسمخورده ملت ایران همراه بود- آیا طرح این مباحث پس از حماسه باشکوه حضور مردم در هفتم اسفند موجب تفرقه و دوقطبی شدن جامعه نمیشود؟ آیا طرح این مسائل توسط رئیس امنیتیترین کابینه جمهوری اسلامی و رئیس شورای عالی امنیت ملی مغایر با امنیت داخلی و نظم عمومی نیست؟
به نظر میرسد رئیس جمهور بسیار بیشتر از آنچه ذکر شد به همه این مسائل اشراف دارد – که اگر غیر از این باشد حتما لازم است در منابع معرفتی و اطلاعاتی خود تجدید نظر کند چرا که خدای ناکرده اگر قرار باشد مسائل کلیدی کشور نیز بر مبنای اطلاعات ناقص برنامهریزی شود، توسعه پایدار که هیچ حتی توسعه نامتوازن غربی را نیز شاهد نخواهیم بود- به عبارت بهتر رئیس جمهور به دلایل متعدد قانونی، منطقی و امنیتی به خوبی آگاه است که نمیتواند و نباید خدشهای در اجرای این حکم قضایی پدید آورد. به این ترتیب این سئوال همچنان باقی میماند که به چه دلیل این سخنان توسط رئیس جمهور طرح میشود؟
و این دقیقاً نکتهای است که بعضاً مورد کمتوجهی قرار میگیرد و آن اینکه رئیس جمهور علاوه بر اینکه نمیتواند، اصلا نمیخواهد این اتفاق بیافتد. رئیس جمهور به خوبی میداند در صورت رفع ممنوعالتصویری، ایشان کاندیدای اول اصلاحطلبان نخواهد بود. ایشان به خوبی متوجه است که با رفع ممنوع التصویری و احیانا رفع حصر، آن بخش از سبد رای خود که مربوط به اصلاحطلبان است از دست میدهد؛ چراکه به قول روشنفکرترین زن جهان اصلاحطلبان نسخههای اصلی را نمیگذارند که به نسخه بدلی رأی دهند. و رئیس جمهور بسیار عاقلتر از آن است که با دست خود یکی از پایگاههای رأی خویش را به آسانی تخریب کند. و دقیقا به دلیل همین تضاد منافع، ایشان اصلاً تمایل ندارد که در عمل این اتفاق رخ دهد. و البته سهواً این راز را افشا میکند آنگاه که در همان مصاحبه مطبوعاتی میگوید: «هیچ زمانی در این زمان بحثی در شورای عالی امنیت ملی مطرح نبوده است و شورای عالی امنیت ملی حق تصمیمگیری در این باره ندارد»
آقای رئیس جمهور کاملا مشخص است که در زمان دولت شما که از نیمه دوم سال 92 شروع شده، شورای عالی برای خاموش کردن فتنه فتنهگران سال 88 تصمیم نمیگیرد ولی شما واقعاً اگر میخواستید برای رفع ممنوالتصویری اقدامی کنید میتوانستید به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی یک جلسه شورا را به حل و فصل اصولی این موضوع اختصاص میدادید.
خلاصه آنکه رئیس جمهور به هیچ وجه تمایل ندارد که در وضعیت ممنوعالتصویری و حصر تغییری رخ دهد؛ بلکه ایشان با طرح این مسائل بدون تلاشهای واقعی و عملی و تنها با تکیه بر لفاظی - که ظاهراً از تواناییهای ایشان است- تلاش میکند از یک سو، بدنه جریان اصلاحات را همچنان با خود همراه نگه دارد و از سوی دیگر با سخنرانیهای هیجانی، جریان رقیب را به واکنش و موضعگیری وادار میکند. به این ترتیب روحانی توانسته است؛ بدون اینکه سبد رأیش ذرهای کوچک شود؛ بدنه اصلاحات را از خود راضی نگه دارد و ایضاً توانسته جریان رقیب را -که علیالقاعده باید به مثابه دولت در سایه پیشرفت کشور را دیدهبانی کند و مشکلات را در دستور کار دولت قرار دهد- برای مدتی به موضعگیریهای متقابل و در حقیقت بازیهای کودکانه مشغول سازد و علاوه بر اینها توانسته چند روز بیشتر برای دولت کهنسال و بیبرنامه خود زمان بخرد و دولت را از پاسخگویی به افکار عمومی در قبال وعدههای انتخاباتی برهاند، دولتی که مهمترین دستاوردش به اعتبار سخنان خود رئیس جمهور در طی دو سال و نیم گذشته گشایش نسبی در سیاست خارجی بوده است. دولتی که با گذشت بیش از نصف عمرش به جز در سیاست خارجی -و البته آن هم بدون خروجی ملموس و عینی- تغییر ملموسی در اقتصاد، تولید، اشتغال، مسکن، ازدواج، فرهنگ، سیاست داخلی، توسعه علم و... به بار نیاورده است. و به این ترتیب باید به رئیس جمهور بابت این تبحر در شطرنجبازی تبریک گفت. رئیس جمهوری که با یک مهره؛ و آن هم مهره پوچ، همه مردم با سلایق مختلف را کیش کرده است.
در پایان لازم است به عنوان یک شهروند از رئیس جمهورم درخواست کنم که:
جناب آقای رئیس جمهور لطفا حداقل در سیاست داخلی با مردمتان صادق باشید.
چراکه در عمل بارها شاهد بودهایم که دروغگویان مات میشوند.
والعاقبه للمتقین
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 28,مارس,2024