فرزند مرحوم دکتر صادق طباطبایی با اشاره به شرایط پساتحریم و تغییر نگاه اروپاییان نسبت به ایران، سفرهای مقامات و شخصیت‌های اروپایی به ایران را نشانه‌ای از عادی‌شدن روابط این کشورها با جمهوری اسلامی دانست

فرزند مرحوم دکتر صادق طباطبایی با اشاره به شرایط پساتحریم و تغییر نگاه اروپاییان نسبت به ایران، سفرهای مقامات و شخصیت‌های اروپایی به ایران را نشانه‌ای از عادی‌شدن روابط این کشورها با جمهوری اسلامی دانست و بر ضرورت معرفی درست ایران به کسانی که سعی می‌کنند اطلاعاتی در مورد کشورمان به دست بیاورند تأکید کرد.

به گزارش اعتدال، گزیده اظهارات عدنان طباطبایی در گفت‌وگو با «جماران» را در ادامه می‌خوانید:

* در یکی دو سال اخیر تعداد کسانی از دوستان و آشنایان من که می‌خواهند از آلمان به ایران سفر کنند و در مورد شرایط سفر به ایران و ویزا و امنیت می‌پرسند خیلی زیاد شده است. این امر از نخبگان فراتر رفته و به قلب جامعه آمده است.

* با روی کار آمدن دولت یازدهم، چهره جدیدی از ایران در آنجا دیده می‌شود و آمادگی رسانه‌های آن طرف به این است که چهره مثبتی از ایران نشان دهند. شاید برخی بگویند که ایران آنقدر هم تغییر نکرده ولی مشخصا آن طرف دنیا آمادگی بیشتری وجود دارد برای اینکه چهره بهتری را از کشور ما نشان دهند.

* انتخاب آقای روحانی به عنوان یک سیاستمدار معتدل، تغییر روند مذاکرات هسته‌ای و سخنرانی‌های زیاد آقای ظریف در غرب (در رسانه‌ها و همچنین پارلمان‌های مختلف) که هم تند و تیز از منافع جمهوری اسلامی دفاع  می‌کردند و هم نشان می‌دادند که راه همکاری و نزدیک شدن به همدیگر وجود دارد، تأثیر فراوانی در این موضوع داشته است.

* هنر دیپلماسی این دولت است که نشان می‌دهد جمهوری اسلامی هنوز همان جمهوری اسلامی واقعی است ولی در عین حال راه را برای همکاری و چالش کمتر در سطح بین‌المللی نشان می‌دهد.

* چیزی که من در مسئولان سیاسی آلمان و همچنین در سطح اتحادیه اروپا می‌توانم حس کنم این است که تمایل فراوانی دارند ایران را به عنوان یک شریک داشته باشند.

* ما به آنها می‌گوییم ایران باید ابزار دفاع از خود را حفظ کند. اتفاقا به نظر من آقای ظریف در سخنرانی‌های مختلف به خوبی به این مسأله اشاره می‌کردند که این سخن که هم می‌خواهیم نقش سازنده‌ای در منطقه داشته باشیم و هم باید ظرفیت‌های دفاعی کشورمان را حفظ کنیم هیچ تناقضی ندارد. اثبات این امر کمی طول دارد. در واقع باید این افکار مثبت را به یک جرأت عمل تبدیل کرد.

* جمهوری‌خواهان کنگره آمریکا با توافق هسته‌ای مخالف بودند و تا حدودی باید گفت که زور اوباما به آنها نمی‌رسد.

* تا جایی که من اطلاع دارم دولت آمریکا تلاش خود را می‌کند و سعی می‌کند مشکلات کشورهای اروپایی به خصوص بانک‌های اروپایی را برطرف کند. یعنی از این لحاظ نیز تمایل وجود دارد ولی ساختار تصویب و ثبت تحریم‌ها شوخی نیست. لغو تحریم‌ها خیلی کار دشوار و زمانبری است.

* به نظر من شرکت‌های اروپایی باید بجنبند و نباید خیلی معطل کنند؛ درست است که در ایران از سرمایه‌گذاری خارجی استقبال می‌شود اما چون دولت ایران می‌خواهد کار را راه بیندازد، هیچ بعید نیست که کره، چین، ژاپن و کشورهای دیگر دوباره در این زمینه از اروپا جلو بیفتند.

* چندی پیش نزدیک بود که یک راستگرای خیلی تند رئیس‌جمهور اتریش شود که لحظه آخر نشد. مثل اینکه اختلاف کمتر از 30 هزار رأی بوده است. این نشان‌دهنده وجود زمینه‌های جدی نژادپرستی و اسلام‌هراسی است. این را شما در سراسر اروپا می‌بینید. به طور مثال الآن در آلمان این افراد تقریبا 15 درصد آرا را به دست می‌آورند. پیش از این به این مقدار نبود. تفکر ضد خارجی همیشه وجود داشت ولی در آلمان تابو بود که آدم به حزبی رأی دهد که واقعا امر اول آن این است که بگوید ما با خارجی مشکل داریم.

* ترامپ خودش یک نفر است و به عنوان نامزد جمهوری‌خواهان در آمریکا مطرح می‌شود ولی در آلمان ساختار حزب داریم. در واقع این ساختار حزبی است که با این افکار جلو می‌آید و بی‌سابقه است که در آلمان چنین حزبی در ایالت‌های مختلف حتی به 24 درصد هم رسیده باشد.

آمار مسلمانان در آلمان زیر 10 درصد است ولی زیاد هستند. آنها سعی می‌کنند بگویند که مسلمان در آلمان هست ولی اسلام بخشی از تاریخ آلمان نیست و جایگاه خاصی مثل مسیحیت و یهودیت ندارد. جالب این است که می‌گویند یهودیت هم جزو آلمان است. این بحث‌ها تند شده و باعث می‌شود که سیاست‌های منطقه طور دیگری دیده شوند.

* سیاست‌های جدید ایران باعث شد نخبگان و مردم آنجا بفهمند که مشکل افراطی‌گری عربستان است.

* اینکه نگرش مردم آلمان نسبت به مسلمانان فرق کند فکر کنم بیشتر وابسته به اتفاقات و حملات تروریستی در پاریس و جاهای دیگر باشد. من فکر می‌کنم رایزنی‌هایی که در کشورهای مختلف داریم شاید بتواند کمی در زمینه بحث اسلام در جامعه آلمان نقش داشته باشد. اگر کسی در رایزنی‌ها بتواند بگوید که دنیای اسلام باعث جنگ و خونریزی نمی‌شود شاید بتواند در این زمینه موفق شود. ولی واقعیت‌های دیگری که آنجا اتفاق می‌افتد مؤثرتر است.

* چیزی که به نظر من تأثیر خیلی خوب و شاید هم بیشتری دارد سفرهای هیأت‌های سیاسی، اجتماعی و تجاری اروپایی به ایران است. چون مسئولین سیاسی بیایند یک امر است ولی اگر از قشرهای مختلف جامعه به ایران بیایند در برداشت مردم تأثیر زیادی دارد.

* برخی کسانی که می‌خواهند به ایران سفر کنند به اشتباه اینجا را ناامن می‌پندارند حال آنکه شما کشور دیگری را در منطقه ندارید که در پایتخت آن بتوانید از جنوبی‌ترین نقطه تا شمالی‌ترین نقطه پیاده‌روی کنید و نگران انفجار نباشید! برخی مشکلات در ایران مثل هر کشور دیگری هست اما از یک سو کشور ما به لحاظ امنیت نه تنها نسبت به کشورهای منطقه بلکه حتی فراتر از منطقه هم در سطح خوبی قرار دارد و از سوی دیگر ظرفیت‌های حل کردن این مشکلات هم در ایران وجود دارد. این در حالی است که خیلی اوقات غربی‌ها فکر می‌کنند باید بیایند ایران را نجات دهند.

* همیشه سعی می‌کنم این افکار را از ذهنشان دور کنم و به آنها بگویم که شما راه و روش اینکه چطور می‌شود به مردم اینجا کمک کرد را بلد نیستید و از طرف دیگر اینجا کمبود ظرفیت وجود ندارد. به نظر من پتانسیل زیادی در جامعه ما وجود دارد که آنها باید به آن آگاه شوند ولی از طرف دیگر واقعا آنقدر در برخی رسانه‌ها و صحنه‌های سیاسی سیاه‌نمایی کرده بودند که باید برای اینکه تصویر بهتری بدهیم تفاهم داشت که متأسفانه همچنان نداریم.

* آنها واقعا توجه زیادی به وضعیت داخل ایران یعنی حقوق اقلیت‌ها و این مسائل دارند و این چیزها را نمی‌توان و شاید نباید هم از سر آنها انداخت. فکر کنم اگر فضای داخل از این وضع سیاسی بازتر شود روی نگاه آنها به ایران خیلی تأثیر می‌گذارد. ما سعی می‌کنیم این را هم بگوییم که ایران را با همسایه‌های آن مقایسه کنید و ببینید که در پاکستان و افغانستان و عراق چه خبر است؟

* چیزی که به آنها می‌گویم این است که شما حقوق بشر را از اولویت چهار و پنج به بعدش می‌بینید. اینکه شما اطراف امنی زندگی کنید و سقفی بالای سر و یا امکان دسترسی به پزشک و دانشگاه داشته باشی این چیزها نیز حقوق بشر است. حقوق بشر فقط مطبوعات و مشارکت سیاسی نیست. اینها هم صد در صد مهم است ولی اینکه شما امنیت داشته باشی، بتوانی زندگی خود را بچرخانی و امکانات اقتصادی نیز جزئی از حقوق یک شهروند است.

* هر ایرانی که وقت ندارد حقوق مطبوعات را دنبال کند. یعنی امکانات مالی او طوری نیست که بتواند وقت صرف کند و کمپین راه بیندازد. این چیزها برای خیلی از افراد بحث لوکس است. واقعا اینکه بگوییم طبقات اجتماعی بالا کسانی هستند که این مسائل را جلو می‌برند طبیعی است؛ چون آنها وقت و آرامش دارند. کسانی دیگر باید ببینند چطور اجاره خانه بدهند و بچه بتواند مدرسه برود و سلامتی خانواده را حفظ کنند. آنها این چیزها را فراموش می‌کنند. چون برای آنها همه چیز جور است فقط به فکر مطبوعات و آزادی بیان هستند. ولی آنها نمی‌فهمند که چه وضعیت دشواری نه تنها ایرانی‌ها بلکه مردم سراسر منطقه دارند. آنها می‌گویند که در عراق و افغانستان مطبوعات آزاد است ولی نمی‌گویند خبرنگاری که می‌خواهد به خانه برود ممکن است با بمب منفجر شود؛ یعنی امنیت ندارد.

عدنان طباطبایی نوه آیت‌الله العظمی سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، فرزند مرحوم صادق طباطبایی برادر همسر سیداحمد خمینی و سخنگوی دولت موقت، این روزها در اروپا و خصوصا آلمان محل اقامتش، در کنار تحصیل و تدریس، حضور خود در محافل علمی و رسانه‌های قاره سبز را شروع کرده است و عمدتا در مورد دوران پسابرجام و بازگشت ایران به عرصه بین‌الملی سخن می‌گوید.
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا