موفقيت ، واژه ارزشمندي است كه تلاش در جهت رسيدن به آن ضمن ايجاد انگيزه به زندگي انسان معنا مي بخشد . اما پرداختن به اين واژه پرمحتوي با ابعاد بسيار گسترده اي كه دارد نيازمند بحثهاي مفصلي است بطوريكه بيشمار كتابها در مورد موفقيت و راههاي رسيدن به موفقيت نگاشته شده و معمولا در ويترين كتابفروشيها در تمام دنيا كتابهاي با موضوع موفقيت و بخصوص روانشناسي موفقيت  قسمت قابل ملاحظه اي را به خود اختصاص مي دهد .

بدون ترديد موفقيت امري كاملا نسبي است و هيچگاه يك تعريف و جايگاه مطلق نمي توان براي آن قائل شد و به عنوان مثال فرض كنيم فتح قله يك كوه براي يك آدم جوان بيست سي ساله ممكن است امري كاملا عادي و معمولي تلقي شود در حاليكه همين كار براي يك فرد سالخورده هشتاد نود ساله موفقيتي باشد كه در اخبار رسانه ها مطرح شود ؛ و بنابراين " موفقيت امري كاملا نسبي است " .

اما سوژه خاصي كه قصد داريم بسيار مختصر به آن بپردازيم و شايد به نوعي اكثر افراد جامعه با آن مواجه باشند ، موضوع موفقيتهاي شغلي و كاريست .

همانطور كه اشاره شد موفقيت در زندگي افراد ممكن است شكلهاي متعددي داشته باشد ، از موفقيتهاي تحصيلي گرفته تا موفقيتهاي ورزشي و هنري و اجتماعي و غيره كه يكي از گسترده ترين آن موفقيت در زمينه هاي شغلي و كاريست .

بدون شك يكي از اهداف اصلي زندگي براي اكثريت قريب به اتفاق افراد شاغل در جامعه ، كسب موفقيت در شغل و حرفه ايست كه به آن مشغول هستند و اين موفقيت درمشاغل مختلف به شكلهاي گوناگوني ممكن است ظهور و بروز كند ؛ به عنوان مثال در مشاغل نظامي اين موفقيتها با كسب درجات نظامي بالاتر سنجيده شود و يا مثلا مدرسان دانشگاهها داراي نوعي رتبه بندي خاص و مشخص هستند ، و به همين ترتيب در سيستمهاي اداري و دولتي كه معمولا قشر بزرگي از افراد جوامع را در تمامي كشورها شامل مي شوند يكي از راههاي كسب موفقيت و سنجش ميزان پيشرفت افراد دست يافتن به پست و مسئوليت بالاتر است ؛ كه البته اين مهم ممكن است به روشهاي گوناگوني حاصل شود مانند تلاش بيشتر افراد ، ايجاد نوآوري و انجام كارهاي خاص و يا هر طريق موثر ديگري كه ظرفيت افراد را براي قرار گرفتن در پست يا مسئوليت بالاتر نشان دهد ؛ البته بگذريم از اينكه بعضا ممكن است  سيستمهايي داراي اشكال بوده و عوامل نادرستي همچون رابطه و امثال آنهم موثر باشد كه كاملا نشان از بيماري سيستمها دارد ، ولي بهرحال ممكن است در برخي جوامع مخصوصا كشورهاي عقب مانده واقعيتي انكار ناپذير باشد ؟!

اما با تمامي اين اوصاف چيزي كه در تمامي اين فرآيندها قابل توضيح است اينستكه پيشرفت وكسب موفقيت ، وتلاش براي هرگونه پيشرفت و كسب موفقيت به هر شكل ممكن البته از راهها و روشهاي صحيح و اصولي امري كاملا پسنديده ودرخور تحسين و عامل حركت رو به جلو كل سيستمها خواهد بود .

اما جنبه ديگري از موضوع كه حائز اهميت است و قصد داشتيم به آن بپردازيم اينستكه هميشه و در همه جا ممكن است استثنائات و مصاديقي متفاوت با روال عموم هم وجود داشته باشند كه هر كدام از ما اگر اندكي به پيرامون خود نگاه كنيم ممكن است موارد ومصاديقي از آنرا مشاهده كنيم . چه بسا افرادي داراي چندين شغل ويا فعاليت متفاوت باشند و صرفا موفقيت خود را در يك زمينه خاص دنبال نكنند و شايد به نوعي احساس كنند كه در زمينه هاي خاصي غير از آنچه ديگران فكر مي كنند و انتظار دارند بيشتر بتوانند موثر باشند و بنابراين موفقيتهاي خود را هم در مسيرهاي ديگري غير از روال معمول و آنچه ديگران فكر مي كنند دنبال مي كنند ؟!

به عنوان مثالي ملموس اگر به زندگي بزرگترين هنرمندان كشور نگاه كنيم اكثر آنها شغل و حرفه ومنبع درآمدي غير از كار هنري خود داشته اند و چه بسا تعداد زيادي از آنها كارمند دولت بوده اند ، ولي شهرت و موفقيتشان در مسير هنري و در مسيري غير از شغل و منبع درآمدشان بوده است .

و بنابراين نكته اي كه بسيار حائز اهميت است اينستكه همواره بر اساس بينش و تفكرات خود در مورد افراد قضاوت نكنيم ، ومخصوصا اينكه همواره استثنائات وجود دارند و چه بسا تفكرات ديگران با بينشهاي ما كاملا متفاوت باشد !.

اينكه مثلا در يك اداره دولتي براي يك كارمند ، پست سازماني و مسئوليت محوله را مبناي تمام قضاوت براي موفقيت يا عدم موفقيت و حتي ميزان ارزش و احترام شخص قرار دهيم قضاوتي كاملا نادرست و داراي اشكلال خواهد بود ؛ و اينكه مثلا فكر كنيم افرادي كه در چارت سازماني يك نهاد داراي جايگاه بالاتري هستند بطور مطلق از هر نظر بخصوص از نظر شخصيتي و همچنين دانش و توانمنديهاي علمي و حتي تاثيراتشان بر رويكردهاي اجتماعي نسبت به سايرين بالاتر هستند نيز تصوري كاملا اشتباه است و بالعكس آن هم همينطور خواهد بود ؟!

تجربه هاي بسيار موثق افراد بسيار موفق كاملا بيانگر اين مهم است كه هستند افراد موثر زيادي كه بهيچوجه ارتقاي پست سازماني را دليلي براي پيشرفت وموفقيت خود نمي دانند و با اين تفكر كه در زمينه هاي ديگر ممكن است بسيار موثرتر واقع شوند و از بزرگترين نعمت و وديهه الهي يعني عمر خود بسيار بهتر استفاده كنند و براي جامعه سودمند و موثر باشند ، بهيچوجه دنبال اين درجه بنديهاي ظاهري نبوده و به تعبير عامه تر تمايل چنداني به كسب پست سازماني با مسئوليت بالاتر ندارند ، و هر كدام از ما نيز بايد همواره اين اصل مهم را مدنظر قرار دهيم و سعي نماييم قضاوتهايي درست تر و منطقي تر نسبت به پيرامون و افراد پيرامون خود داشته باشيم .

به اميد فرداهايي بهتر .  

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا