محمد رضا شوق الشعراء نوشت:
مدیران و مسؤلان استانداری چرا مردانه به میدان نمی آیند و نوچه ها و پادوهای خود را به میدان می فرستند؟
تابحال نویسندگان و خبرنگاران و روزنامه نگاران بسیاری بارها و بارها بازداشت و زندانی و جریمه شده اند، خیلی بیشتر از اختلاس گران و رانت خواران، و اصلا دیواری کوتاهتر از خبرنگاران و روزنامه نگاران در ایران نبوده است و نیست و وجود ندارد.
و حال فرد حقوق خوانده ای که وکیل نیست و در جلسات خبری بعنوان خبرنگار روزنامه بشارت نو شرکت کرده و ادعای حقوقدانی دارد، و سابق، فعال ستاد انتخاباتی جوکار بوده، تابحال در دفاع از مدیران استانداری یزد، سه بار شکایت کرده و سه پرونده در شعبه های مختلف دادگستری تشکیل داده و چهارمی و پنجمی و ششمی وهفتمی و بعدی هم در راهست، که چرا در گروه و شبکه های اجتماعی به استاندار و معاون سیاسی و امنیتی و روابط عمومی استانداری یزد توهین کرده ایم و البته ایشان هرگونه انتقادی از مدیران استان را نیز توهین قلمداد می کند؛ و خبرنگار نشریه ای است که مدافع تابلودار دولت بوده و کمک های ارزشمندی نیز در این دولت دریافت کرده است!
و اما دادگستری نیز به شکایت این فرد که سابقه زیادی در تهدید و شکایت از افراد مختلف دارد، رسیدگی کرده و پرونده را به جریان انداخته است و نکته اینست که مگر این فرد وکیل و وصی و نماینده استانداری است و مگر استانداری خودش وکیل و واحد حقوقی ندارد!؟
براستی! چرا یک فرد باید مدافع سرسخت مدیران استان باشد و بخاطر دفاع از حق و حقوق آنان وقت بگذارد و شکایت کرده و هزینه کند!؟ اگر برای رضایت خدا هست پس چرا نمی رود تا در دفاع از حق و حقوق مردم و گرفتاران شکایت کند!؟ و اگر مامور و مواجب بگیر نیست و هدفمند حرکت و ایفای نقش نمی کند، پس چرا فقط در نوشته های ما دنبال نکته و مسأله می گردد؟!
برای هر شکایت و باز شدن هر پرونده کلی وقت ما گرفته شده و ذهن ما درگیر می شود و این به نفع بسیاری از مدیران استان است، و حال اگر این فرد موفق شود تا با هیاهو و احاطه ای که به قانون دارد ما را محکوم کند که باعث رضایت و خوشحالی بعضی از مدیران زخم خورده استان خواهد شد و اگر هم موفق نشود، که بهرحال وقت ما را گرفته و ذهن و قلم و اعصاب ما را درگیر کرده است.
راه حل ساده برای مقابله با این برنامه ها، یافتن یک وکیل مبرز و سپردن تنظیم لایحه دفاعیه به وکیل می باشد و اما مشکل فقط تامین حق الوکاله است!! و این سوال که چرا باید بخاطر انتقاد از مدیران استان هزینه دهیم!؟
مدیران محترم استان! لااقل آزادمرد باشید و مثل مدیران دولت های قبل و مثل عالیشوندی، مدیر کل اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، و.همچون سید محمد کاظم مدرسی، مردانه به میدان بیایید و اگر موردی هست مستقیم شکایت و برخورد کنید و از فرستادن سیاهی لشگر و پادوها و نوچه ها به میدان مبارزه کوتاهی کنید. قضیه خیلی تابلو هست!!!!

محمد علی وزیری در پاسخ به مطلب فوق نوشت:

درود بازهم خشم به جای منطق نشسته واز قلم خوش جناب شوق ناروا وناراست باریده و (بی تامل به گفتار دم زده) درمورد برادر حقوقدان جناب دهقان که مودتی طرفینی داریم .

عرض کنم تاکنون دوبار ازمدیرکل اموزش وپرورش وزیرمجموعه بخاطر نقض قانونی که درمدارس غیرانتفاعی دیده شکایت به داد گاه برده درحالیکه بنده مشاور مدیرکلم آیاباید مدیرکل ازمن گلایه کند ومرا شماتت کند یا با روزنامه بشارت نو قطع ارتباط کند.

یقینا هرکس شخصیت حقیفی وحقوقی دارد ومن درپیشگاه معظم اعضا شهادت می دهم بارها مدیرمسوول بشارت پادرمیانی واصرار در ختم قضیه دا ده است وبه همگان ترک مخاصمه که دوباره امروز سرور عزیز اتش باری علیه بشارت نو را اغاز کرد که یقینا (کلوخ انداز را پاداش سنگ است) این درحالی است که شخصا برای جناب شوق به حرمت قلم رسا ومو سفید وکسوت احترام قائلم ودرشکایتی که شورا ی شهر وشهرداری داشت باهمکاری وعنایت جناب استادسلطانزاده وجناب اذر نگار قلمی قدمی ودیدار با مقامات به قامت دفاع از صاحب توفان برخاستیم
پس انتساب جناب دهقان به بشارت وحمله مکرر بدان شرط مروت نیست! 
توهین به اقدام ابتکاری جناب جلالی توسط مرشد توفان وپاورقی بچه مرشد ازان نکوهیده تر عرضم به جناب شوق که همه چیز راسباه می بینند به عنوان شاگرد کوچکشان که عینک دودی رابردارید خواهید دید اگر دنیا سپید نیست دست کم حاکستری است
پادو خواندن دوستان وبزدل وماجوانمرد خواندن مسوولان قلم به مزد خواندن انانکه نقد منصفانه ومودبانه همراه بابیان خدمات دولتمردان دراین چهاربند وپابند مضایق مالی کمی بی انصافی است وخود اتهام بی سند برسر
جامعه خبر ورسانه از منجنیق فلک سنگ می بارد ما جرا اتش بیفروزیم
بازهم به محضر شریف شوق استدعا دارم اول عینک دودی را بردارید ودر هنگام بد زبانی جلوی ایینه نایستید

• نویسنده : یزد فردا
• منبع خبر : خبرگزاری فردا