رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

اینها و بیشتر از اینها سخنان و گفتار و نوشتار کسانی است که عنان قلم به انصاف بر صحیفه گردانده‌اند و بزرگ مردی از تبار شایستگان و نیکان را به درستی در آینه زمان شناسانده‌اند. بازرگان سیاستمداری ژرف‌اندیش، مصلحی دوستدار مردم، مهندسی بلند پایه، محققی سترگ، مبارزی خستگی‌ناپذیر، مسلمانی پای‌بند اصول و اخلاق و رئیس دولتی قانونمند و درست کردار بود. خدایش در جوار رحمت‌های واسعه خویش مقرر فرماید و به مسئولان و دولتمردان و نویسندگان و اصحاب جراید و همگی ما آن درک و دریافت و فهم را عنایت کند که حتی با دشمن خویش به انصاف گراییم تا چه رسد به بزرگان دین و اخلاق و سیاست.

اخیراً معاون فرمانداری تهران اعلام نمود با نامگذاری خیابان «سازمان آب» تهران به‌نام مهندس مهدی بازرگان مخالفت شده است. بنابراین مناسب می‌داند مطالبی به اختصار درباره مقام و شخصیت ارزنده و قابل احترام مهدی بازرگان نخست‌وزیر دولت موقت که در تاریخ 15 بهمن ماه 1357 بنابه پیشنهاد شورای انقلاب و به فرمان امام خمینی(ره) به سمت اولین رئیس دولت موقت جمهوری اسلامی ایران انتخاب گردید به استحضار خوانندگان برساند.

مهدی بازرگان در سال 1286 ه‌ش در تهران متولد شد. در سال 1306 به عنوان اولین ایرانی پس از قبولی در کنکور سراسری برای تحصیلات عالی به کشور فرانسه اعزام شد. 7 سال بعد به ایران بازگشت و در سال 1315 با سمت دانشیار در دانشکده فنی تهران به تدریس اشتغال داشت. در سال 1332 برای نخستین‌بار شبکه لوله‌کشی آب تهران را احداث نمود و بعد از چند ماه فعالیت در منطقه کوچکی از تهران در باغشاه به طور امانی و آزمایشی انشعاب دادن به خانه‌ها شروع شد. بازرگان به علت فعالیت‌های سیاسی بارها به زندان افتاد و در دوران نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت ریاست هیات‌مدیره شرکت نفت را به عهده داشت. در سال 1340 نهضت آزادی را بنیان گذارد. پس از مدت کمی، گرفتار و زندانی شد و بعد از یک دوره محاکمه طولانی مدت، در سال 1341 به ده سال زندان محکوم گردید. بازرگان پس از سال‌ها زندان و گذراندن دوران تبعید در برازجان در سال 1346 آزاد گردید. مکرر گفته شده که مهندس مهدی بازرگان به‌نام، بازرگان بود اما به صفت، بازرگانی نکرد. در گفتار صادق بود بسیاری از افرادی که روزگاری منتقد روش سیاسی آن مرحوم بودند بعدها فضایل وی را ستودند و از آن شخصیت به نیکی یاد کردند. مهندس بازرگان در دی‌ماه 1373 چشم از جهان فروبست در حالی که بیش از سیصد و پنجاه کتاب، سخنرانی، مقاله‌های علمی، دینی، تحقیقی و قرآنی و شاگردان و شیفتگان بسیار از خود به یادگار گذاشت.

دکتر سید محمد مهدی جعفری پژوهشگر و محقق اسلامی، نویسنده کتاب‌های پژوهشی در اسناد و مدارک نهج‌البلاغه و پرتوی از نهج‌البلاغه و مترجم جلد دوم تا هشتم کتاب «امام علی‌بن ابی‌طالب» اثر «عبدالفتاح عبدالمقصود» فعال و زندانی سیاسی رژیم پهلوی، نماینده دشتستان (برازجان) در اولین دوره مجلس شورای اسلامی، استاد دانشگاه و مدرس نهج‌البلاغه در دانشگاه شیراز و دیگر دانشگاه‌ها درباره مهندس بازرگان می‌گوید: «آقای مهندس بازرگان وقتی که وارد زندان می‌شود و در آن محیط زندان سخنرانی می‌کند به‌نام «اسلام مکتب مبارز و مولّد» که بعدها به صورت کتاب بیرون می‌آید. این مرحله، نقطه عطفی است در تاریخ مبارزات مهندس بازرگان و در سیر تحول افکار او.

متن سخنرانی «اسلام مکتب مبارز و مولد» در همان زمان از زندان خارج شد و به صورت کتاب منتشر گردید و به خارج فرستاده شد و در میان جوانان ایرانی در اروپا اعم از مسلمان و غیرمسلمان انعکاس بسیار وسیعی پیدا کرد… اداره زندانیان از طرف ساواک به شهربانی سپرده شده بود. شهربانی هم به ساواک اطمینان داده بود که اگر شما ما را آزاد بگذارید، ما بهتر اداره می‌کنیم بنابراین در دوران زندان محیط آزادی وجود داشت که آنجا را در واقع تبدیل به یک دانشگاه کرده بود. کلاس تفسیر قرآن آیت‌ا… طالقانی، کلاس‌های متعدد مهندس بازرگان و همه دوستان، کلاس‌های زبان، کلاس‌های ایدئولوژی، همه اینها برقرار بود. آقای مهندس بازرگان چندین کار در زندان کردند. ولی یکی از مهم‌ترین کارهایشان تحقیق درباره قرآن و نوشتن کتاب سیر تحول قرآن است. همین کتاب است که شهید شریعتی می‌گوید: من کشف ایشان را درباره قرآن درست، بی‌مبالغه، شبیه کار گالیله درباره منظومه شمسی و نیوتن درباره جاذبه می‌دانم…»(1)

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد جواد حجتی کرمانی که پس از ترور منصور نخست‌وزیر رژیم پهلوی به زندان افتاد و بعد از 3 ماه از زندان آزاد شد و در سال 1344 به علت عضویت در حزب مسلح ملل اسلامی در یک گروه 55 نفری و تنها روحانی گروه دستگیر و محاکمه و مدت ده سال به زندان افتاد و در سال 1354 آزاد شد و مدت‌ها پیش از انقلاب به شهرستان ایرانشهر در تبعید به سر برد و در دوران ریاست جمهوری مقام رهبری پنج سال سمت مشاوره فرهنگی داشت پیرامون شخصیت و مقام و مرتبه بازرگان می‌نویسد: «…شما وقتی وصیتنامه بازرگان را می‌خوانید هیچ‌گونه تصوری از آن تفکر نوپرداز روشنفکرانه مهندس بازرگان در آن نمی‌بینید یعنی یک آدم سنتی محض که مثل یک روحانی مثل آشیخ عباس قمی، مثلا همین‌طور نسبت به مبدأ و معاد عقیده دارد و به فکر قیامتش هست و در اندیشه مرگ است و از خدا می‌ترسد این همان خلوصی است که به عقیده من در مهندس بازرگان بود و این ویژگی من را شیفته او کرده بود. شب و روز بعد از مرگش هر وقت من اسمش را می‌شنیدم از صمیم قلب برایش طلب مغفرت می‌کردم و احساس می‌کردم کسی را که واقعا به او علاقه داشتم از دست دادم و این نبود جز به خاطر پاکی و معنویت آن شخص. من این حالت را هم در امام خمینی دیده بودم و هم در مهندس بازرگان.

عرض می‌کنم کسانی که با این دو نفر از دور آشنا هستند ممکن است یکی را نفی کنند ولی آنچه که این دو را در دو زاویه قرار می‌دهد به نظر من، همان حالتی است که الان بعد از گذر هزار و چند سال مابین شیخ مفید و شیخ صدوق می‌بینیم. شیخ مفید به تندترین تعبیرات افکار شیخ صدوق را با اینکه استادش بوده رد می‌کند با وجود اینکه هر دو شخصیت برجسته فقه و حدیث شیعه هستند و این دو نسبت به هم این‌گونه هستند موارد زیادی از این قبیل داریم مانند اختلاف شدید مرحوم سید کاظم یزدی با مرحوم آخوند خراسانی که در میان اهل علم و اجتهاد، هر دو محترم هستند من این حالت را در امام خمینی و مهندس بازرگان می‌بینم چهره این دو به نظر من در گذر زمان روشن‌تر خواهد شد. امام در واقع، تا آخر هم به مهندس بازرگان معتقد بود و عقیده داشت به خلوصش…»(2)

علی مطهری در واکنش به مخالفت فرمانداری تهران با نامگذاری خیابانی به‌نام مهندس بازرگان می‌نویسد: «در خبر‌ها آمده بود که هیات تطبیق فرمانداری تهران با پیشنهاد نام‌گذاری یکی از خیابان‌های تهران به‌نام «مهندس بازرگان» از طرف شورای شهر تهران مخالفت کرده و ایشان را در ردیف شخصیت‌های انقلاب نپذیرفته است. البته مایه تاسف شد، بیشتر از آن جهت که چرا برخی مراجع تصمیم‌گیری در کشور درباره موضوعات مربوط به خود کم‌اطلاع یا دچار جمود فکری هستند… مرحوم مهندس مهدی بازرگان از دهه سی در مبارزات ملی و اسلامی شرکت و از همان سال‌ها به همراه شهید آیت‌ا… مطهری و مرحوم آیت‌ا… طالقانی نقش اساسی در نزدیک کردن قشر تحصیلکرده و دانشگاهی به روحانیت و سوق دادن آن‌ها به سوی نهضت امام خمینی(ره) داشته است.

اگر نهضت اسلامی ما در پانزده خرداد 42 به پیروزی نرسید ولی در 22 بهمن 57 به سرعت به پیروزی رسید، یکی از عوامل آن این بود که قشر تحصیلکرده و دانشگاهی در قیام پانزده خرداد غایب بود و طی این پانزده سال مصلحانی و در راس آن‌ها استاد مطهری و مهندس بازرگان و آیت‌ا… طالقانی این قشر را به سوی اسلام و روحانیت و نهضت امام(ره) سوق دادند… اینکه فردی در موضوعی، نظری غیر از نظر رسمی نظام داشته باشد دلیل بر انقلابی نبودن او و پیاده کردن وی از قطار انقلاب نیست. با این روش، در نهایت چند نفر بیشتر در دایره انقلاب باقی نمی‌مانند. مثلا مهندس بازرگان با تسخیر سفارت امریکا مخالف بود؛ عقیده‌ای که امروز بسیاری از انقلابیون حتی برخی تسخیرکنندگان دارند. یا او با ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر مخالف بود، باز عقیده‌ای که امروز بسیاری از افراد دوستدار انقلاب ابراز می‌کنند. این‌ها دلیل نمی‌شود که ما افراد را غیرانقلابی بدانیم و با نام‌گذاری یک خیابان به نام مهندس بازرگان با آن سابقه درخشان در نهضت اسلامی مخالفت کنیم…»(3)

مهدی نصیری سردبیر سابق کیهان 30 دی‌ماه 1398 در بیست‌و‌‌پنجمین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان در توئیتی نوشت: «اکنون که مهندس بازرگان را در بافت و سیاق «عصر حیرت» بازخوانی و تحلیل می‌کنم، احساس می‌کنم در تمام این سال‌ها در نقد نظری و معرفتی او جانب انصاف را رعایت نکرده‌ایم. غفرالله لنا و له» و در توئیت دیگری یادآوری کرد: «آیت‌ا… خامنه‌ای (مد ظله) از جمله کسانی بود که انصاف را در مورد بازرگان رعایت کرد و در پیام تسلیتش نوشت: بازرگان از جمله پیشروان ترویج و تبیین اندیشه‌های ناب اسلامی با زبان و منطق و شیوه نوین بود و از این رهگذر بی‌شک دارای شأن و ارزش بخصوص بود». نصیری روز دوم تیر 99 نیز پیشنهاد داد: «به عنوان کسی که به مرحوم مهندس مهدی بازرگان نقد فکری و سیاسی دارم، نامگذاری خیابانی را در تهران به‌نام این چهره معاصر، اقدامی شجاعانه، سنجیده و خیرخواهانه در جهت تقویت دیانت مردم، تداوم جمهوری اسلامی و وحدت ملی می‌دانم.» او سال گذشته نظر مشابهی را درباره مصدق مطرح کرده بود: «دولت دکتر مصدق نفت را ملی کرد و با کودتای آمریکایی ساقط شد و ما بارها به حق از این دخالت امپریالیستی علیه آمریکا استفاده کردیم. اگر مانند آیت‌ا… کاشانی بزرگراه یا خیابانی را هم به نام مصدق می‌کردیم تضعیف انقلاب اسلامی بود یا تقویت آن؟…»

صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران تحت این عنوان که: بزرگ مرد، متدینی که حاضر نشد به هر قیمتی در قدرت باقی بماند گفته است: چون مهندس بازرگان را خیلی از مردم نمی‌شناسند، درست نیست که خیابانی به اسم او شود. این استدلال جناب عیسی خان فرهادی معاون استاندار و فرماندار تهران در مخالفت با تصمیم شورای شهر مبنی بر نامگذاری خیابانی به اسم مرحوم مهندس بازرگان می‌باشد من هرچه فکر کردم که استدلال فرماندار تهران را برای خودم به شکلی توجیه نمایم نتوانستم. آخرالامر به این نتیجه تلخ رسیدم که حق با ایشان است. چند ماهی بیشتر از عمر دولت ابد مدتِ قوی شوکت و معدلت آثار جناب حقوقدان باقی نمانده. با توجه به این واقعیت که رئیس‌جمهور بعدی از تبار انقلابیون تندرو خواهد بود بهتر است که جناب فرهادی، نام نیکی از خودشان برجای بگذارند و مراتب ارادت و وفاداری‌شان را بدینوسیله به استحضار طیف تندرو ابلاغ نمایند و الّا که مرحوم مهندس بازرگان اگر هیچ خدمت دیگری نکرده باشند به اندازه وزن عیسی خان فرهادی فقط کتاب نوشته‌اند.

اینها و بیشتر از اینها سخنان و گفتار و نوشتار کسانی است که عنان قلم به انصاف بر صحیفه گردانده‌اند و بزرگ مردی از تبار شایستگان و نیکان را به درستی در آینه زمان شناسانده‌اند. بازرگان سیاستمداری ژرف‌اندیش، مصلحی دوستدار مردم، مهندسی بلند پایه، محققی سترگ، مبارزی خستگی‌ناپذیر، مسلمانی پای‌بند اصول و اخلاق و رئیس دولتی قانونمند و درست کردار بود. خدایش در جوار رحمت‌های واسعه خویش مقرر فرماید و به مسئولان و دولتمردان و نویسندگان و اصحاب جراید و همگی ما آن درک و دریافت و فهم را عنایت کند که حتی با دشمن خویش به انصاف گراییم تا چه رسد به بزرگان دین و اخلاق و سیاست.

رضا سلطان زاده – مدیرمسئول

پی‌نوشتها:
1- صفحه 133 کتاب «بازرگان در اندیشه فرهیختگان»، گروه پژوهش‌های تاریخی انتشارات قلم، سال 1393
2- صفحه 171، همان
3- پایگاه خبری آفتاب، 26/6/99

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/QJ5q7
  • نویسنده : رضا سلطان زاده
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا