رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

نویسنده به عنوان مسلمانی که به اصول و فروع دین معتقد است آن‌چه که در این مقاله به رشته تحریر درمی‌آورد صرفاً مخالفتی است که با گشت ارشاد دارد و به هیچ‌وجه به معنای عدم اعتقاد به موضوع عفاف و حجاب که در آیات شریفه قرآن و احادیث معتبر اسلامی آمده است نمی‌باشد.

سخن اینست که آیا با بررسی تاریخ گشت ارشاد در دهه‌های مختلف تاکنون توانسته‌ایم خانم‌هایی را که در جامعه زندگی می‌کنند تشویق به استفاده از چادر یا داشتن حجاب به معنای واقعی اسلام کنیم یا برعکس عملکرد گشت ارشاد سبب گردیده است که نه تنها زنان بلکه مردان جامعه را نیز نسبت به این موضوع بدبین کنیم آن عده از زنان و دخترانی که در کوچه و خیابان احیاناً روسری خود را برداشتند و یا بقول معروف بدحجاب و شل حجاب شدند تربیت شده چه کسانی هستند؟ در کدام مدرسه و دانشگاه تحصیل نموده‌اند؟

بیش از چهل سال است تمام شبکه‌های صدا و سیما، مطبوعات، تریبون‌های رسمی، مجالس و محافل را بدست خودمان اداره کردیم، در ساده‌ترین امور مربوط به زندگی اجتماعی آنها دخالت می‌کنیم، در بکارگیری عموم کارمندان در تمام ادارات و سازمان‌ها نظارت کامل داریم، در هر شهر و دیار و منطقه نماز جمعه برپا می‌کنیم، امامان جمعه را با دستورالعمل مشخصی پشت تریبون‌های نماز جمعه قرار می‌دهیم، روحانیونی در اختیار داریم که در مساجد و حوزه‌ها بر امور مربوط به کارهای سازمانی و اداری نظارت عالیه دارند بنابراین آیا نباید از خود بپرسیم که چگونه با صرف این همه بودجه در ده‌ها سازمان و نهادهای متعدد فرهنگی چرا نتوانسته‌ایم آن‌گونه جوانان را تربیت کنیم که برابر با دستورات اسلام افرادی معتقد به امور اسلامی و تربیت شده دینی باشند مگر نه این‌که در سال‌های قبل از انقلاب آرزو می‌کردیم رادیو و تلویزیون را چند دقیقه نه تنها در هر شهر و استان بلکه در مرکز کشور در اختیار انقلابیون قرار دهند.

آیا از خود پرسیده‌ایم چرا با چند سطر اعلامیه بزرگانی چون بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و افرادی نظیر آیات طالقانی، منتظری و بعضی از مراجع و رهبران دینی در بعضی از شهرها و استان‌ها که در آن دوران مردم را دعوت به حضور در محل و مجلسی یا راه‌پیمایی می‌کردند و به یقین می‌دانستند خطرات جانی هم ممکن است برای آنان داشته باشد حاضر می‌شدند اما اکنون نمی‌توانیم آن‌گونه که باید و شاید با این همه بودجه و امکانات و وسایل ارتباط جمعی زمینه‌ای آماده کنیم تا به دستورات ارزنده و عالیه اسلام عمل کنند؟

چرا به جایی رسیده‌ایم که خطیب نماز جمعه مشهد مقدس در برابر دستورالعمل معاون دادستانی که جنبه قانونی ندارد تشکر می‌کند و خطاب به نمازگزاران می‌گوید: «دستگاه حکومتی و قوه قضائیه پای کار آمده‌اند و حکم قضایی نیز صادر شده است. در این انقلاب و نظام هرچه مردم خواسته‌اند انجام شده است بقیه‌اش به شما مردم بستگی دارد.» آیا معنی و مفهوم این عبارات این نیست که عده‌ای خودسر به افرادی که آنان را بدحجاب می‌دانند اهانت کنند و صحنه‌هایی بیافرینند که معاندان و مخالفان نظام بویژه خارج‌نشینان آن را دستاویز حمله به اصل دین و اسلام و کشور نمایند؟ آیت‌ا… سیداحمد خاتمی خطیب نمازجمعه تهران می‌گوید: «…اتفاقا بسیاری از بی‌حجاب‌ها، زن‌ها و بچه‌های همان دزدها هستند…» پرسشی که باید سیداحمد خاتمی به آن پاسخ دهد این که براساس کدام آمار مشخص نموده بسیاری از بی‌حجاب‌ها، زن‌ها و بچه‌های همان دزدها هستند؟ و آیا این گفتار به معنی داشتن تقوی بخصوص تقوای زبان و رعایت عدالت از سوی یکی از اعضای شورای نگهبان می‌باشد؟

حجت‌الاسلام کاظم صدیقی امام‌جمعه موقت تهران می‌گوید: «…مقابله ما تنها با بی‌حجابی نیست بلکه مقابله با دشمن است که مسأله حجاب و عفاف را خاکریز خود قرار داده و به دنبال به هم زدن نظام خانواده در ایران است و می‌خواهد حرام‌زاده به وجود بیاورد و نظام عفاف و حجابی که برای آنان این همه شهید و فداکار تقدیم انقلاب شده است را به هم ریزد…»

نظر این چند نفر امام جمعه و یاران و همفکرانشان را به این نکته باید جلب نمود. مگر در تمام انتخابات سال‌های اخیر صدا و سیما با تعدادی از همین دختران و خانم‌هایی که به اصطلاح بدحجاب هستند مصاحبه نمی‌کرد و تصویر آنان را درحالی نشان می‌داد که عکس یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری را بدست گرفته یا بر سر و سینه خود گذاشته‌اند یا در حال تبلیغ برای کاندیدای مورد نظر هستند. در یک کلام آیا بی‌تفاوتی مردم و درنهایت عدم استقبال از رفتن به نمازهای جمعه که گاه از یک پانصدم جمعیت هر شهر و منطقه هم کمتر است بخاطر این‌گونه اظهارات بعضی از ائمه جمعه نیست؟ و آیا بیان مطالب و سخنان توهین‌آمیز این‌چنینی مطابق با فرامین عالیه اسلام می‌باشد؟

آیت‌ا… شهید بهشتی اطرافیانش را نهی می‌کرد که درباره محمدرضا پهلوی فرزند رضاخان لفظ حرامزاده به کار نبرند اما بعد از 43سال از انقلاب اسلامی گذشته کاظم صدیقی می‌گوید مخالفان ما می‌خواهند حرام‌زاده بوجود بیاورند.

نمونه‌هایی که مردم در فضای مجازی و یا بعضی از سایت‌ها می‌بینند نشانگر این است که ماموران گشت ارشاد برخوردی بسیار تند و خشن و غیراسلامی و غیرقانونی دارند. بارها در فضای مجازی دیده شد که مشت بر سینه و صورت خانمی می‌زنند موی او را می‌گیرند و می‌کشند، با خشونت و تندی وی را به دیواره ماشین گشت می‌کوبند، زنی کنار ماشین گشت بر روی زمین افتاده درحالی که پشت و کمر وی لخت و عریان عکسبرداری شده است و یکی از برخوردهای خشن و زشت گشت ارشاد این بود که زنی میانسال درحالی که جلو ماشین ایستاده و دست‌های خود را روی شیشه جلوی ماشین قرار داده بود و با التماس از سرنشینان ماشین گشت می‌خواست دختر بیمارش را از ماشین پیاده کنند، بی‌تفاوتی و یکدندگی راننده یا سواران در «ون» آن‌چنان به تصویر کشیده شد که خاطر هر انسان آزاده‌ای را می‌رنجاند و غم‌انگیز آن که عملکرد این ظالمان را با لفظ مقدس ارشاد می‌نامند اکنون باید پرسید دلجویی کردن از این مادر وقتی میلیون‌ها آه و ناله و نفرین به دنبال این رفتار مشمئزکننده باشد و تصویر و فیلم آن در دنیا پخش شده و اثرات سوء خود را گذاشته چه فایده‌ای بر آن مترتب می‌باشد آیا معنی ارشاد و اسلام و جذب مردم به سوی رعایت حجاب این است؟

بنابه گفته آیت‌ا… جوادی آملی: «…بر فرض با فشار انسان این روسری را یک قدری جلو بیاورد، این که ‎عفاف و حجاب نیست! این، آن فساد را جلوگیری نمی‌کند!… این آشفته بازار بودنِ مساله حجاب و عفاف با فشار سرنیزه حل نمی‌شود، از راه دیگری ‎فساد را توسعه می‌دهند. عمده همین است آن که ما را آفرید، صلاح و فلاح ما را در همین دانست که مساله ازدواج را اهمیت بدهید و دیر ازدواج نکنید و توقع بیجا نداشته باشید…»

عده‌ای می‌گویند: گشت ارشاد چیزی جز تیشه به ریشه زدن نیست… ازجمله به همین دلیل دبیر استانی قرارگاه گام دوم انقلاب استان خراسان در اعتراض به برخی تندروی‌ها تحت عنوان امربه‌معروف و گشت ارشاد از سمت خود استعفا می‌دهد و دبیر ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر اصفهان می‌نویسد: «…بدون‌شک مسأله عفاف و حجاب از مسائل مهم جامعه اسلامی به شمار می‌رود ولی عملکرد گشت ارشاد به شیوه کنونی و نحوه برخورد دستگاه قضایی، هیچ اثر مثبتی نداشته است… این نکته را نه از سر احساسات بلکه پس از بررسی نتیجه مشاوره با بیش از 2000نفر از دستگیرشدگان عرض می‌کنم‌…»

در هفته‌ها و ماه‌های اخیر دیدیم که تعداد زیادی از فعالان سیاسی بعضی از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، اصحاب رسانه‌ها و جراید از گروه‌ها و دسته‌های مختلف، تعدادی از نویسندگان، خطیبان، امامان جمعه، گویندگان و دیگر اقشار و طبقات مخالفت خود را نسبت به عملکرد گشت ارشاد به انحاء گوناگون نشان داده و عده‌ای این هشدار را به مقامات داده‌اند که باید رفتار بسیاری از زنان و دخترانی که می‌خواهند مخالفت خود را با گشت ارشاد نشان دهند، درنهایت بدحجابی آنان از سر انکار با موضوع حجاب نیست و گاه نشانه لجبازی عده‌ای از آنان می‌باشد ضمناً چون ماموران گشت ارشاد تخلفات عدیده‌ای مرتکب شده و به تعدادی از دختران و زنان ستم نموده وقت آن رسیده است مسئولان ذی‌ربط بویژه روسای قوای سه‌گانه چاره‌ای بیندیشند و طرحی نو دراندازند و عطای گشت ارشاد با وضعیت کنونی را به لقایش ببخشند و جایگزینی قانونی برای این مسأله در نظر گیرند.

مناسب می‌داند نظر خوانندگان آیینه یزد را به بخشی از سخنان شهید آیت‌ا… مطهری جلب نماید که می‌گوید: «…ما که تا حالا همه‌اش امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر کردن ما در اطراف دکمه لباس مردم بوده است. در اطراف بند کفش و موی سر مردم و دوخت لباس مردم بوده است. ما معروف و منکر نمی‌شناسیم چی است. ما معروف‌ها را به جای منکر می‌گیریم و گاهی وقت‌ها منکرها به جای معروف می‌گیریم. همین بهتر که ما جاهل‌ها امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر نکنیم…»

«نقل شده است که روحانیون بزرگواری نظیر سید محمدحسن صدر، امام موسی صدر و آیت‌ا… شهید بهشتی اجبار کردن بانوان به رعایت حجاب شرعی را قبول نداشتند و در مجالس و دیدارهای رسمی و حکومتی خانم‌های بی‌حجاب را محترمانه به حضور می‌پذیرفته‌اند و همه این بزرگواران ضرورت حفظ حجاب شرعی را قبول داشتند…»(1)

نکته آخر این‌که حاکمان و کارگزاران و مسئولان و مقامات که مسئولیت اداره کشور را به عهده دارند و بنابه وظیفه باید امنیت و آسایش شهروندان را حفظ کنند وقتی می‌بینند مادری جلو ماشین گشت ارشاد ملتمسانه از راننده یا حاضران در ماشین درخواست می‌نماید فرزند بیمارش را رها کنند و آنها با سنگدلی ماشین را به جلو می‌برند و از این‌که هر لحظه‌ای ممکن است ماشین گشت ارشاد بر روی انسان بی‌پناهی رد شود به این فرمایش مولای متقیان توجه داشته باشند که خطاب به مردم و فرمانروایان می‌فرماید: «…به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غیرمسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن‌بند و گوشواره‌های آنها را به غارت برده، درحالی که هیچ وسیله‌ای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن، نداشته‌اند. لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون اینکه حتی یک نفر آنان، زخمی بردارد، و یا قطره خونی از او ریخته شود. اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است!. شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند! این واقعیت قلب انسان را می‌میراند و دچار غم و اندوه می‌کند که شامیان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرقید. زشت باد روی شما و از اندوه رهایی نیابید که آماج تیر بلا شدید!…»(2)

رضا سلطان زاده – مدیرمسئول

پی‌نوشتها:
1- سایت عصرایران به نقل از خبرآنلاین
2- «نهج‌البلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، خطبه 27، صفحه 51

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/xk9x8
  • نویسنده : رضا سلطان زاده
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا