رضا ملاحسينی اردکانی -دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافيای سياسی دانشگاه تربيت مدرس -
E-mail: mollahosseini@modares.ac.ir

یزدفردا -مقالات علمی -نویسنده :رضا ملاحسینی اردکانی-این مقاله با همکاری استاد گرامی جناب آقای دکتر محمدرضا حافظ نیا و دوست عزیزم آقای مصطفی قادری تهیه شده و در همایش «بسیج و قدرت نرم» در دیماه 86 به عنوان مقاله برگزیده انتخاب گردید.
 
 
 
 
مقدمه:
از دیدگاه بررسی عناصر قدرت آفرین ­،تمدن بشری را می توان به سه مرحله مجزا تقسیم کرد.این سه مرحله در نظریه الوین تافلر عبارتند­از : تمدن کشاورزی، تمدن صنعتی و تمدن فرا صنعتی. این مراحل را می توان به امواجی فراگیر تشبیه کرد که تمامی شئونات زندگی انسانی را دستخوش تغییرات فراوان کرده است. نماد تمدن کشاورزی، بیل و کلنگ وگاو آهن وزندگی عشیره ای و   جهان بینی های متفاوت در ابعاد محلی بوده که قدرت جسمانی انسانها نیز عامل قدرت آفرین آن محسوب می گردیده است؛ چرا که زور بیشتر باعث کسب قدرت و تاثیر گذاری بر دیگران می شده است. با پیشرفت علوم بشری و اختراع ماشین بخار، دوره دوم تمدن آغاز شد؛ که به موجب آن نقش انسان به عنوان یک نیروی قدرت آفرین نسبت به دوره قبل از آن کمرنگ تر شد و به جای آن  پول به عنوان عامل اساسی قدرت قرار گرفت. از نمادهای این دوره از تمدن می توان به کشتیهای بخار و اروپای قرون شانزدهم تا اواسط قرن بیستم اشاره­کرد. با اختراع کامپیوتر و دیگر ریز پردازنده ها عصر تمدن صنعتی نیز به پایان رسید و تمدن فراصنعتی شروع به گسترش نموده است. نماد این دوره تمدنی، شبکه های گسترده اینترنتی ونقش روزافزون کامپیوتر در تمامی ابعاد زندگی بشری است، که منجر به کمرنگ تر ­شدن حضور فیزیکی انسان در فضای جغرافیایی شده است . (تافلر ،1370، ص 85)
اما آنچه در تمامی ادوار تاریخ قابل توجه است، حضور همیشگی عناصر سه گانه زور، زر و دانایی است که در حیات سیاسی واقتصادی بشر نقش آفرین بوده اند. مدل شماره 1 به روشنی بیانگر این موضوع می باشد. البته ذکر این نکته لازم است که به تناسب پیشرفت تمدن بشری این مثلث ویژگی خاص خود را داشته و با امواج تمدنی تافلر نیز هماهنگی جالبی را نشان می دهد. در زمان حاضر و در دوره فراصنعتی هم دانایی به عنوان راس مثلث عناصر قدرت آفرین عمل می کند.

 
در بین اندیشمندان مسلمان نیز دیدگاههای متفاوتی درباره مناسبات قدرت و دانش وجود دارد. برخی معتقدند که شمشیر به عنوان نمادی از قدرت، نگهبان و خادم قلم است؛ برخی دیگر معتقدند که قلم خدمتگزار شمشیر و به تعبیر امروز خادم قدرت است. بر خلاف دو دیدگاه فوق عده ای دیگر بر آنند که شمشیر و قلم در عین حالی که با هم مساوی هستند نسبت به یکدیگر تقدم و تاخر نداشته و بی نیاز از یکدیگر نمی باشند . ( فیرحی، 1385، ص357)
امروزه دانش بیش از قبل به یک منبع قدرت آفرین تبدیل شده و کسانی که بهتر ازدیگران توانائی رهبری انقلاب اطلاعاتی را داشته باشند، قدرتمند تر از سایرین خواهند بود. (آلبرتس،  1385 ، ص133) در واقع باید گفت جامعه همواره بر اطلاعات استوار بوده است ولی تا فرارسیدن عصر الکترونیک مدرن، روابط طبقاتی، حکومت، اقتصاد و دیپلماسی را صرفا عملکرد انتقال اطلاعات    نمی پنداشتیم . ( اسمیت، 1364، ص 108)
از مهمترين مسائلي كه ما امروزه با آن مواجه­ايم، تفاوت چشم گير ميان كشورهاي جهان از نظر میزان دانايي است؛ که بيانگر نابرابري در توزيع منابع قدرت آفرین از جمله دانايي است . از اين رهيافت  مي توان كشورهاي جهان­را به دو دسته كشورهاي­«تند» و­كشورهاي­«كند» (تافلر، 1370، ص604)  و یا «غنی» و «فقیر» تقسیم نمود . امروزه دو عامل زمان وسرعت به مهمترين عوامل رقابت جويي و پيشرفت تبديل شده اند . در كشورهاي «تند» همه چيز از توليدات اقتصادي گرفته تا علم و  فنآوري وخلاقيت و مهمتر از همه جريان داده ها و اطلاعات ودانش سريع اتفاق مي افتد . در نتيجه در اين كشورها ثروت و قدرت «سريعتر» توليد مي شود. حال آنكه در كشورهاي «كند» كه در حصاري عظيم از موانع فرهنگي گرفتار آمده اند، همه چيز به كندي جريان دارد؛ اما تحولات جهاني اين گونه كشورها را تحت فشار قرار مي دهد. كشورهای كمتر توسعه يافته سرنوشت         غم انگيزي دارند، چراكه با پايان يافتن مناقشات جنگ سرد، موقعيت استراتژيكي بعضي از اين كشورها كه روزي منبع درآمد وقدرت آنها بود به امري بي اهميت تبديل شده است . در کنار آن پيشرفتهاي سریع علوم و تكنولوژي، مزيت هاي نسبي نيروي كار ارزان ­را نیز از بين برده و مواد خامي­كه باصدور آن نیز برخي از كشورهاي كمتر توسعه­ یافته، توانسته بودند بنيانهاي پيشرفت فني واقتصادي خود را بر پایه آن بنا نهند، يا اهميت خود را از دست داده اند يا با مواد جديدي جايگزين شده­اند . بسياري موارد مشابه ديگری نیز وجود دارد، كه همگي باعث جابجايیهاي قدرت در داخل اين­كشورهاخواهند شد و آنان چاره اي ندارند جز تقويت بنيانهاي دانايي خود و بر پايي ساختارهایي كه بتوانند با برطرف كردن موانع فرهنگي، راه را براي مبادله سريع داده و اطلاعات و دانش باز كنند. (تافلر، 1370، ص612) شکافهای موجود بین غنای اطلاعاتی و فقر اطلاعاتی در سطح ملی و بین المللی می تواند به شکافهای پر نشدنی تبدیل شده و غلبه یافتن بر این تضادها از غلبه یافتن بر شکافهای ناشی از استعمار اقتصادی مشکل تر خواهد بود . ( اسمیت، 1364، ص 110 )
آنچه گفته شد را می توان مقدمه ای بر وجود رابطه ای انکار ناپذیر میان کسب دانش و اطلاعات و افزایش قدرت بویژه در دوران معاصر دانست .  
 
مفاهیم و عناصر بنیادی ژئوپلیتیک اطلاعات :
در ابتدا مناسب است هريك از عناصر بنيادي اين مبحث، از لحاظ علمي مورد بررسي قرار بگيرند،   تا بتوان از آنها به­عنوان­پايه واساس مبحث اصلي استفاده کرد.
 
 
ژئوپليتيك (Geopolitic ):
واژه ژئوپلیتیک ابتدا در سال 1899توسط رودلف کیلن (Rudolf kjelln ) وضع شد و به بخشی از معلومات ناشی از ارتباط بین جغرافیا وسیاست اطلاق گردید. ژیروید اتوتایل (Gearoid otuathial ) معتقد است ژئوپلیتیک در قرن بیستم از تاریخ پر فراز ونشیبی برخوردار بوده و توانسته است در رساندن معنی ارتباط کلی بین جغرافیا و سیاست موثر باشد ولی معنی کردن ژئوپلیتیک کاری بس دشوار است. زیرا مفاهیمی مثل ژئوپلیتیک، تمایل به تغییر و تحول دارند و متاثر از     دوره های تاریخی و ساختارهای نظم جهانی اند؛ که آنها نیزخود تمایل به تحول دارند. (حافظ نیا، 1385، ص13)
تعاریف بسیاری از مفهوم ژئوپلیتیک تا کنون ارائه گردیده که هریک به جنبه ای از عملکردها و زمینه های آن اشاره دارد . در اینجا برای آشنایی بیشتر، چند تعریف از این مفهوم را که با موضوع بحث همخوانی بیشتری دارند، بیان می داریم :
1- دیویدی (Dwivedi) : ژئوپلیتیک عبارتست از علم روابط بین فضا و سیاست که می کوشد دانش جغرافیا را در خدمت رهبران سیاسی قرار دهد . (حافظ نیا، 1385، صص 26-35 )
2- عزتی : ژئوپلیتیک عبارت است از درک واقعیتهای محیط جغرافیایی به منظور دستیابی به قدرت به نحوی که بتوان در بالاترین سطح بازی جهانی، وارد شد و از منافع ملی وحیات ملی دفاع کرد. (عزتی،1380، ص7)
3- تیلور (Taylor) : ژئوپلیتیک عبارت است از مطالعه توزیع جغرافیایی قدرت بین کشورهای جهان، بویژه روابط بین قدرتهای بزرگ و اصلی. (حافظ نیا، 1385، صص 26-35 )
4- هپل (Hepl) : ژئوپلیتیک هنر و فرآیند رقابت جهانی است . (حافظ نیا، 1385، صص 26-35 )
5- آگینو (Agnew) : ژئوپلیتیک عبارت است از مطالعه تاثیر جغرافیایی الگوهای توزیع و تقسیم قدرت بر هدایت و رهبری سیاستهای جهانی. (حافظ نیا، 1385، صص 26-35 )
باید گفت تعاریف ذکر شده، درک درستی را از واقعیت ژئوپلیتیک ارئه نداده و همین امر موجب بحث وجدل فراوان­ در میان جغرافیدانان سیاسی شده است. تعریفی که دربرگیرنده تمامی ابعاد مطالعاتی ژئوپلیتیک، به عنوان یک علم باشد را می توان اینگونه بیان نمود :
« ژئوپلیتیک علم مطالعه روابط متقابل جغرافیا ، قدرت و سیاست و کنشهای ناشی از ترکیب آنها با یکدیگر می باشد. » (حافظ نیا، 1385، ص36) برآیند رابطه متقابل این سه عنصر را درقالب مدل شماره 2 می توان مشاهده نمود . در این مدل، جغرافیا در سه حوزه فضا، محیط و انسانها مورد توجه قرار گرفته است. در حوزه فضا، تعاملهای فضایی، حوزه های نفوذ، سیستمها و ساختار های فضایی مد نظر می باشد. عنصر سیاست نیز در سه حوزه ایدئولوژی واندیشه های سیاسی، ساختارها و سیستم های سیاسی نظیر دولتها ، سازمانهای بین المللی ، نهادهای اجتماعی ومدنی و نیز کنش و رفتارهای سیاسی که از سوی بازیگران در پیش گرفته می شود، مد نظر است. عنصر قدرت در      هر سطحی ودر هر بعدی چه از نظر تولید و چه از نظر کاربرد و چه از نظر الگو های پخش و رده بندی به نحوی از عناصر دیگر، یعنی جغرافیا وسیاست متاثر بوده و متقابلا بر آنها تاثیر              می گذارد. (حافظ نیا، 1385، ص37)

 

 اطلاعات (Information) :
در تعریف واژه اطلاعات نیز مانند مفهوم ژئوپلیتیک، نظر واحدی وجود نداشته و متخصصان      حوزه های مختلف، بیشتر کوشیده اند جلوه ها و ویژگیهای آن را تا آنجا که به حوزه تخصصی آنها مربوط می شود تبیین کنند . (اشرفی ریزی، 1386، ص55) لذا از دیدگاههای متعددی می توان مفهوم اطلاعات را بررسی نمود . به عنوان نمونه :
­­از ­نظر لغوی، واژه اطلاعات (informationاز فعل لاتین­­­ ­informare به معنی شکل دادن به چیزی گرفته شده است . واژه ­inform ، را از نظر علم بیان، ساخت بخشیدن به توده یا ماده نامنظم می دانند. ساخت بخشیدنی که به ماده بدون حیات ونامربوط، معنی و حیات بدهد. بنابراین     مناسب ترین واژه برای تمام داده هایی که برای مصرف کننده از طریق نوعی نظم بخشیدن­به­آنها فراهم می شود­، واژه اطلاعات (­information )است. (محسنی ،1380، ص 28)
از لحاظ نظری، اطلاعات به هر نوع داده ای اطلاق می شود که با استفاده از روشهای مختلفی نظیر مطالعه، مشاهده، شایعه و سایر موارد جمع آوری شده باشد. در واژه اطلاعات بار معنایی از قبل تعریف شده ای در رابطه با کیفیت معتبر بودن یا صحت داده وجود ندارد و امکان برخورد با اطلاعات معتبر یا غیر معتبر و گمراه کننده نیز وجود دارد. (هیل ،1381، ص27)
از منظر تئوری اطلاعات، اطلاعات در بر دارنده یک معنی خاص است. در این تعریف، میزان ومحتوای ارائه شده توسط اطلاعات مورد توجه قرار می گیرد. در این تعریف نیز همانند تعریف قبلی توجه خاصی به کیفییت یا ارزش اطلاعات نمی شود . (شاه محمدی، 1385، ص26) در کاربرد رایج، اغلب دانش و اطلاعات را به عنوان واژه های مترادف به کار می برند. روش استفاده از واژه دانستن هم به این مسئله افزوده می شود. آندرسون(Anderson)، بین دو واژه دانش و اطلاعات تمایز قائل شده و معتقد است دانش، اطلاعاتی است که از بصیرت به درک تبدیل شده باشد. (هیل ،1381، ص28)  اگر این تعریف را بپذیریم باید نتیجه گرفت که دانش فراتر از گردآوری قطعات اطلاعات است و در نتیجه این دو واژه مترادف نیستند.
باناونتورا(Bonaventura) باقطعیت اعلام می کند که : اطلاعات دانش نیست بلکه نیروی نهفته دانش است .  ( bonaventura;1997,49 )
فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد (Oxford (، پنج ستون را به تعریف دانش اختصاص می دهد که برخی از تعریف های ارائه شده درآن عبارتند از :
الف ) ادراک ذهنی واضح و معین          
ب) حقیقت یا شرط یا حالت ادراک نو
ج)اطلاعات بدست آمده از طریق مطالعه یادگیری و یا دانشوری
دانش با اندیشه، کسب اطلاعات و کاربرد قضاوت در ارزیابی کیفیت اطلاعات جدید، استفاده از آن و پیامدهای آن در پرتو دانش موجود انسان شکل می گیرد و افزایش می یابد. (هیل ،1381، ص36) بنابراین به صورت بسیار خلاصه می توان گفت که :     
                                                 دانش  = اطلاعات+ قضاوت 
در واقع دانش همان چیزی است که موجب تقویت یا تغییر فرایند درک کردن می شود . در حالیکه اطلاعات چیزی جز درون دادهایی­نیستند­که وارد یک کانال ارتباطی می شوند. اطلاعات در صورتی به دانش­تبدیل­می­شود­که ­افراد ­بخواهند ­برای­درک بیشتر و قضاوت از آنها استفاده کنند­. (برات،  1379، ص 17 )
ارتباطات (Communications ):
مفهومی که در ارتباط تنگاتنگ با اطلاعات در عصر حاضر قرار می گیرد، مفهوم ارتباطات است؛    چرا که ارتباط، عمل انتقال، اظهار، بیان وگفتگو بین یک فرد با افراد دیگر را فراهم می کند. در اصطلاح علوم اجتماعی، ارتباط عبارت است از عملی که طی آن یک یا چند نفر به تبادل خبر، نقطه نظر ها، گرایش ها و تجارب خود می پردازند. (حشمت زاده، 1379، ص26) در تعریفی دیگر، ارتباط عبارت است از فن انتقال اطلاعات و افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر. (اشرفی ریزی، 1386، ص16)
علمای علم ارتباطات، جامعه را حاصل برقراری ارتباط بین اعضای مختلف آن می دانند و معتقدند که این ارتباط است که مبنای شکل گیری جامعه است. جامعه در عصر ارتباطات شفاهی، مکتوب و الکترونیکی ویژگیهای خاص خود را داشته است. (طیب، 1379، ص16) شاید هیچ تحولی را در عصر حاضر نتوان سراغ گرفت که از حیث ایجاد تغییر در حیات سیاسی – اجتماعی انسان بتواند با    شکل گیری تکنو­لوژی های مدرن در زمینه اطلاعات و ارتباطات برابری نماید. عامل اطلاعات چنان زندگی بشر را دگرگون ساخته که از آن به عنوان یک شاخص مستقل برای تعریف دوره­ای تازه در تاریخ تحولات بشر یاد شده است. این عنصر مهم به مدد تکنولوژی های نوینی که دراختیار دارد، توانسته است جهان را به دهکده ای کوچک مبدل سازد که در آن نوع تازه ای از مناسبات و ارتباطات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جاری است. بنابراین بشر امروزی باید حیات خود را در فضای دیگری ادامه دهد که تابع قوانین و ضوابط خاص خوداست . همین امر ازحساسیت و ضرورت عنصر «شناخت» حکایت دارد و اینکه کشورها بدون شناخت دقیق منطق نوین حاکم، دیگر نمی توانند به جایگاه در خور خود در نظام بین الملل دست یابند. امروزه طلیعه عصر اطلاعات سر زده است و مفسران از اطلاعات به عنوان ویژگی تعریف­کننده جهان نو یاد می­کنند. بسیاری­از­انگاره­ها متوجه­«اطلاعات مآب شدن» زندگی اجتماعی است­. در واقع به نظر می رسد که اطلاعات امروزه چنان اهمیتی یافته است که شایسته است آن را چونان نماد دورانی که درآن به سرمی بریم قلمداد کنیم. (مارتین، 1988، ص303) پس اگر بخواهيم گزاره هاي ما در جهان جدي تلقي شوند، بايد قدرت داشته باشيم؛ و این قدرت در دوران حاضر، جز در سایه افزایش علم وآگاهی به دست نمی آید.
قدرت (Power) :
دشوار است که معنی دقیقی از قدرت به دست آورد. واژه قدرت گاهی با اقتدار، نفوذ، زور، اجبار و یا ترغیب مترادف دانسته می­شود. پژوهشگران سیاسی بسته به اید­ئولوژی و جهان بینی خود تعریفهای گوناگونی از قدرت ارائه داد­ه­اند که برخی از این تعاریف عبارتند از :
مورگنتا: قدرت توانائی انسان بر ذهنها و اعمال دیگران است. (عالم، 1385، ص88)
هربرت گلد هامر و ادوارد شیلد: قدرت توانائی تاثیر گذاردن بر رفتار دیگران بنا بر اهداف یک شخص است . (عالم، 1385، ص89)
گرین : قدرت به طور ساده حد توانائی کنترل دیگران است، به طوری که عملی را که از آنها خواسته شده است انجام دهند. (حافظ نیا، 1385، ص230)
از مجموع تعاریف و مفاهیمی که در باره مفهوم قدرت ارائه شده است چنین بر می آید که قدرت، صفت و ویژگی یک موجود است که به او امکان انجام اقدامی را در جهت تمایلاتش و بر آوردن خواسته ها و اهدافش میدهد. در واقع قدرت، توانایی فکری و عملی برای ایجاد شرایط و نتایج مطلوب است که شکلها و سطوح این توانایی متفاوت است .
لاسول و کاپلان ویژگی های قدرت را چنین مشخص کرده اند:
1.قدرت مبتنی بر روابط است .
2. قدرت نسبی و وابسته به موقعیت است.
3. قدرت دو جنبه واقعی و بالقوه دارد.
4. قدرت توانایی نفوذ بر دیگران است.
5.قدرت هدفدار است . (عالم، 1385، ص92)
در کتب و نظریه های علوم سیاسی و اجتماعی برای قدرت منابع مختلفی را نام برده اند. از جمله این منابع می توان به دانش، سازمان، موقعیتها، اقتدار، مهارت، ایمان و رسانه های جمعی اشاره نمود. (عالم، 1385، ص93)
آنچه امروزه قابل توجه است تفاوت بین دومفهوم  power shiftو powershift است؛ چرا که مفهوم نخست را جابجایی قدرت از جایی به جای دیگر می دانند که نمونه آن را می توان جابجایی قدرت از شخصی به شخص دیگر، یا از کشوری به کشور دیگر و یا از سیاست به اقتصاد و یا از ابرقدرتها به سازمانهای جهانی و امثال آن دانست. اما مفهوم دوم را جابجائي در مفهوم خود قدرت مي دانند . به بياني ديگر آن را تغيير در اهميت عناصر موثر سه گانه، در بازيهاي قدرت تعريف     مي كنند. (تافلر، 1372، ص535) نظام نوين توليد ثروت به نظم نوين سياسي متناسبی نياز دارد که آنچه بيشتر اهميت پيدا می كند، كنترل افقي است نه كنترل عمودي. لازمه اين كنترل نیز چيزي نيست جز بالا بردن آگاهي هاي مردم. بدين ترتيب اگرچه در تمامي حوزه ها زور و خشونت همچنان مورد استفاده قرار مي گيرد و ثروت نيز ابزار کسب قدرت باقي خواهد ماند، اما ترديدي نيست كه دانايي روزبه روز اهميت بيشتري خواهد يافت. (تافلر، 1357، ص145) موفقیت قدرت وتحمل پذیر شدن آن، با توانایی در پنهان سازی ساز و کار های قدرت رابطه مستقیم دارد؛ دانش و عقلانیت یکی از مهمترین راهها و وسایل پنهان سازی قدرت است. ( فیرحی، 1385، ص20) واین همان چیزی است که تحت عنوان قدرت نرم (Soft power ) از آن نام برده می شود. در عصر اطلاعات، قدرت از جنس نرم بیش از جنس سخت آن - به معنایی توانایی نظامی و اقتصادی- متقاعد کننده و     جاذبه آفرین است. قدرت نرم بر مبنای توانایی شکل دادن به ترجیحات دیگران استوار است. توان       شکل دهی به ترجیحات و اولویت ها با مقوله های نامحسوس و ناملموس مانند جاذبه های شخصیتی، علمی، فرهنگی، ارزشها و نهادهای سیاسی و سیاستهای جذاب که مشروع و اخلاقی تلقی می گردند، مرتبط است. (امیری ، 1385، ص5 ) آنچه از برآیند نظرات اندیشمندان در توضیح واژه قدرت نرم بر می آید، این است که قدرت نرم، محصول و برآیند تصویر سازی مثبت، ارائه چهره موجه از خود، کسب اعتبار در افکار داخلی و خارجی، قدرت تاثیر گذاری غیرمستقیم و توام با رضایت بر دیگران، اراده دیگران را تابع اراده خویش ساختن و مولفه هایی از این سنخ است.     (شرف الدین، 1384، ص50 )
ژئوپلیتیک اطلاعات (Geopolitic of information ):
حکیم ابو­لقاسم فردوسی در حدود یکهزار سال پیش این حقیقت، که منشا توانائی وقدرت، دانش و اطلاعات است را به زبان شعر بیان نموده و چنین سروده است که :
توانا بود هرکه دانا بود                              ز دانش دل پیر برنا بود
همچنین از ناصر خسرو قبادیانی نقل است که این حقیقت را به شکل دیگری در قالب شعر فارسی بیان نموده و گفت:
                درخت تو گر بار دانش بگیرد                       به زیر آوری چرخ نیلو فری را
رابطه بین دانش، علم، اطلاعات با قدرت سابقه ای دیرینه در ادبیات فارسی و به عبارتی فرهنگ ایرانی دارد و احتمالا بر همین اساس، ایرانیان در بخشی از ادوار تاریخی پرچمدارعلم، دانش و معرفت بشری بوده­اند و در ادواری که علم و دانش در ایران رونق داشته از لحاظ سیاسی نیز ایران جزو قدرتهای بزرگ جهان بوده و ایرانیان با فرهنگ خود بر سایر فرهنگها تاثیر و نفوذ زیادی گذاشته­اند. (حافظ نیا، 1384، ص94) این افتخارات تنها مختص فرهنگ ایرانی نبوده وبیشتر به سرشت قدرات زائی علم مربوط است . در واقع دانش همواره قدرت را به کسانی منتقل کرده است که آن را در دست داشته اند و نحوه کاربرد آن رامی دانسته اند. گسترش و انتشار اطلاعات در در سطح گسترده جهانی، می تواند منادی تغییر ساختار قدرت جهانی باشد. و این امر، امروزه بیش از هر زمان دیگری صادق است. (b.wriston ;1988,67 )  علم و دانش در سطح فردی و­یا اجتماعی و ملی­ به دارنده آن قدرت نفوذ، اثر گذاری و منفعل سازی طرف مقابل را می دهد و از سوی دیگر به تولید فرهنگ غالب می انجامد که می تواند آن جامعه را درموقعیت الگوئی وهدایت و رهبری برای سایرین قرار­دهد. ­(حافظ نیا، 1385، ص95) امروزه مهمترین مشخصه جامعه قدرتمند، در اولویت دادن به عنصر اطلاعات نهفته است تا جائیکه جامعه حاضر را جامعه اطلاعاتی نامیده­اند. برتری اقتصادی یا نظامی کشورهای توسعه یافته مرهون میزان تولید، سازماندهی و بهره گیری آنها از اطلاعات است.           (­برات، 1379، ص2) امر جمع آوری، تدوین و توزیع اطلاعات اکنون در اقتصاد کشورها عامل اساسی محسوب می شود. دولتها و نهادهای اقتصادی و فرهنگی به نحو فزاینده ای به مجموعه ای از شرکتها، موسسات و سیستمهایی که در امر گردآوری اطلاعات دخالت دارند، اتکای بیشتری پیدا  می کنند و به همین لحاظ تشنجات مربوط به جریان اطلاعات و اخبار چنان ابعادی یافته که قبلا این بخش را شامل نمی شد. تغییرات تکنولوژیک بیش از پیش بر مشکلات سیاست اطلاعاتی   افزوده اند. (اسمیت، 1364، ص13) فرهنگ هر جامعه ای بر پایه حجم­معلومات، دانش و معرفت تولید شده، باردار شده ورشد می نماید. بنابراین تولید علم ومعرفت و ترویج آن در سطح جامعه وملت به غنی سازی فرهنگ ملی و رشد تدریجی و مستمر آن در برابر سایر فرهنگها و ملتها می انجامد. فرهنگ غنی تر، خود از خود بر فرهنگ ضعیف تر از حیث بار علمی ومعرفتی پیشی گرفته و خود را در جایگاه رهبری و اثر گذاری و نفوذ بر دیگران قرار می­دهد.         

 

 
 مدل شماره 3: فرهنگ دانایی محور وسیاست ازنظر حافظ نیا
 
بنابراین همانگونه که گفته شد، امروزه اطلاعات عامل اصلی کسب قدرت است­ و تسلط واقعی تسلط اطلاعاتی است. جنگ میان کشورهای غنی و فقیر در واقع جنگ اطلاعات است وکشورهای سلطه گر خواستار استمرار بهره جویی خود از منابع وثروتهای کشورهای عقب مانده هستند و علاقه ای به ایجاد زیر بناهای اطلاعات در کشور ها ندارند. (برات، 1379، ص16) قرار گرفتن  یک فرهنگ در جایگاه الگوئی، این توانائی را برای فرهنگ مزبور فراهم می کند که به تولید قدرت سیاسی دست زده و دیگران را وادار به پذیرش قدرت خود کند و اینگونه راه نفوذ و سیادت خود را بر سایر فرهنگها باز خواهد کرد . سیادتی که با سلطه طلبی محض در قرون گذشته تفاوت بسیار دارد، چرا که در   سلطه پذیری در­قرون­گذشته نوعی نارضایتی وجودداشت­، در حالی که در چنین سلطه پذیری، ­نوعی احساس رضایتمندی در طرف مقابل ایجاد می­شود که ناشی از ذات دانش و میل به فراگیری آن است. جریان بلامانع اطلاعات و مطالب سرگرم کننده از کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه که تحت لوای آزادی بیان صورت می گیرد، در ایمان جوامع در حال توسعه نسبت به سنتهایشان خلل ایجاد کرده و باعث ایجاد خلاء معنوی می شود که تنها با واردات بیشتر پر شدنی است. (اسمیت، 1364، ص28 )
دایره راس :اطلاعات ودان

   از : نویسندگان  
مدل شماره4 : رابطه بین قدرت سیاسی و ژئوپلیتیک اطلاعات
 
 
 
 
همانطور که در مدل شماره 4 مشخص است، کسب علم ودانش در رابطه تنگاتنگی با کسب قدرت بوده  و به دارنده آن اجازه نفوذ و تاثیر گذاری بر آراء واندیشه های دیگران د­ر فضایی جغرافیایی     را ­می دهد.واقعیتهای دوره استعمار اروپا در واقع بیان کننده این حقیقت است که، تولید علم و تکنولوژی به اروپائیان توانایی دسترسی و کسب قدرت را داد و این قدرت برای تسلط بر سرزمینها و ملتهای دیگر به کار گرفته شد و منجر به تولید قدرت مضاعف گردید. (حافظ نیا، 1385، ص96)
امروزه براهمیت دانش و اطلاعات و نیز ابزار ها و روشهای توزیع انتشار آن وفاق عمومی وجود دارد و نقش دانش و اطلاعات و انتشار آن برسیاست و قدرت به صورت و اقعیتی بدیهی درآمده است. دولتها، حکومتها، بازیگران سیاسی و نیز سازمانها و موسسات محلی، ملی و بین المللی بر پایه این امر سعی می­کنند قدرت اطلاعاتی و معرفتی خود را افزایش دهند تا بتوانند بر رقبای خود پیشی بگیرند. شکل گیری ادبیات واصطلاحات جدید نظیر تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و... ریشه در اهمیت یابی پدیده تولید، گردآوری و انتشار دانش و تکنولوژی در سرنوشت ملتها و تولید قدرت و اقتدار و افزایش توان بازیگری در عرصه بین المللی برای بازیگران سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی، فنی و غیره دارد.
بازیگران این عرصه سعی دارند بر ذائقه، علائق، طرز تفکر، بینش و نگرش انسانها و جوامع تاثیر بگذارند تا بتوانند رفتار دلخواه را در آنها شکل دهند. از این رو امر تولید، گردآوری و توزیع دانش، معرفت، آگاهیها و اطلاعات معنی پیدا می کند و برای انجام این ابعاد کار، موسسات و نهادهای مختلف در مقیاسهای محلی، ملی و کروی یا بین المللی به فعالیت مشغولند. در ژئوپلیتیک اطلاعات، تولید پیام و ماده ذهنی یا عینی اثر گذاری در قالبهای مختلف اهمیت دارد که، از تولید یک معرفت یا دانش جدید علمی­گرفته­تا­یک­گزاره سیاسی­،­خبری­،­هنری­،­نمایشی و ... را شامل شود. می توان گفت که ژئوپلیتیک اطلاعات به مطالعه نقش دانش، اطلاعات، تکنولوژی و هنر در ابعاد مختلف تولید، گردآوری، تمرکز و انتشار آن بر تولید قدرت، و تاثیر این قدرت بر روابط بازیگران و مناقشات آنها برای توسعه حوزه نفوذ خود در فضاهای جغرافیایی و گروههای انسانی در مقیاسهای محلی، ملی و کروی می پردازد. ­(حافظ نیا، 1385، ص97) این مفهوم در قالب مدل شماره 5 آمده است :

 
­­­­  
مدل شماره 5 : مدل مفهومی ژئوپلیتیک اطلاعات از: حافظ نیا
 
بسیج (Mobilization/Basij  ) :
مفهوم بسیج بر اساس آنچه در اینجا مدنظر ماست، منحصر به انقلاب اسلامی ایران است و معانی و تعابیر دیگر از بسیج بطورکلی با آنچه در جامعه امروز ایران مصطلح است ، تفاوت اساسی دارد .
نقطه آغاز روند شکل گیری بسیج در ایران ، فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) در چهارم آذرماه 1358 بود مبنی بر اینکه : « ... مملکت اسلامی باید همه اش نظامی باشد و تعلیماتش نظامی باشد ... یک مملکتی که 20میلیون جوان دارد باید 20میلیون تفنگدار داشته باشد و یک چنین مملکتی آسیب پذیر نیست ... » پس از این فرمان ، اقدامات اولیه برای آموزشهای عمومی مورد نیاز مردم آغاز شد و اقشار مختلف جامعه نیز برای شرکت در بسیج عمومی اعلام آمادگی کردند . به دنبال فرمان حضرت امام و تاکیدات ایشان، شورای انقلاب اسلامی در تاریخ 19/4/1359 تشکیل «سازمان بسیج ملی» را تصویب نمود تا این سازمان ضمن آموزش و سازماندهی همه افراد داوطلب، آنان را برای مقابله با هرگونه تهدید و تجاوز داخلی و خارجی آماده نماید.
در دیماه 1359 با تصویب مجلس شورای اسلامی «سازمان بسیج ملی» به «واحد بسیج مستضعفین» تغییر نام داد و در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادغام گردید. واحد بسیج مستضعفین تا سال 1369 به کار خود ادامه می داد تا اینکه در این سال «نیروی مقاومت بسیج» جایگزین واحد بسیج شد و با ستادی مستقل به عنوان یکی از نیروهای پنجگانه سپاه مسولیت انجام کلیه امور مربوط به بسیج را به عهده گرفت و هم اکنون نیز به کار خود ادامه می دهد. (بختیاری، 1383، ص31)
در بسیج شناسی ایران اسلامی و تعریف آن باید بین درک ساده و عامیانه و شناخت علمی و اسلامی آن تفکیک قائل شد. در شناخت بسیج دقیقا باید از مبانی و منابع ایجاد کننده آن یعنی فرهنگ و متون اسلامی استفاده برد . در غیر این صورت کمتر کسی می تواند ادعا کند که بسیج را به خوبی شناخته و در این شناخت از انحراف مصون ماده است. (حبی، 1383، ص12) اگر به تعاریفی که برای کلمه بسیج در فرهنگهای فارسی موجود توجه شود، ملاحظه می شود که تعاریف مذکور نمی تواند به خوبی مفهوم بسیج انقلاب اسلامی ایران را به ذهن متبادر سازد. واژه بسیج در فرهنگهای لغت موجود با معانی تقریبا مشابه اینگونه ذکر شده است : اسباب و سامان، ساز و سامان جنگ، آمادگی نیروی نظامی، آماده نمودن اسباب و وسایل کارزار و مقصد و اراده. برآیند تعاریف بسیج از نظر اصطلاحی را نیز می توان در این تعریف خلاصه نمود که : « بسیج عبارت است از جمع آوری کلیه قوای موجود در جامعه و به کارگیری آن در مواقع ضروری که در واقع از قوه به فعل در آوردن امکانات و منابع جامعه است.» (هدایتی، 1381، ص12)
اما در اساسنامه بسیج مستضعفین، بسیج اینگونه تعریف شده است :
« بسیج نهادی است تحت فرماندهی مقام معظم رهبری که هدف آن نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و جهاد در راه خدا و گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران و تقویت کامل بنیه دفاعی از طریق همکاری با سایر نیروهای مسلح و همچنین کمک به مردم ، هنگام بروز بلایا و حوادث غیرمترقبه می باشد. » (ترابی و روحی، 1379، ص43 ) این تعریف که تنها تعریف رسمی موجود از سازمان بسیج محسوب می شود، بر مبنای اصل یکصد و پنجاه و یک قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تدوین شده است؛ اما به نظر می رسد با توسعه فعالیتهای بسیج طی سالهای گذشته، لزوم اعمال برخی تغییرات در این تعریف ضروری است.. (هدایتی، 1381، ص13)
بسیج انقلاب اسلامی ایران بیش از آنکه دارای سازمان رزمی مشخص باشد ، دارای یک فرهنگ و تفکر است که شالوده اصلی سازمان بسیج را همین فرهنگ و تفکر شکل می دهد . در تبیین فرهنگ و تفکر بسیج و ویژگیهای آن نظرات مختلفی ارائه گردیده اما از آنجا که بسیج یک نهاد مردمی مطیع اوامر ولی فقیه است بهتر است بیانات حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در این زمینه ملاک قرار گیرد . ایشان بسیج را یک فرهنگ که در بین مردم قرار دارد معرفی نموده که ریشه در باورهای انقلابی، اسلامی و ملی ایران دارد. معنویت، شجاعت، ولایت، آگاهی و شناخت، دشمن شناسی، حریت و ... از شاخصهای این تفکر محسوب می گردند. (حبی، 1383، ص3) در همین زمینه مقام معظم رهبری می فرمایند : « مطلب اساسی این است که بسیج ما یک حرکت بی ریشه و سطحی و صرفا از روی احساسات نیست بلکه یک حرکت منطقی و عمیق اسلامی و منطبق بر نیازهای امروز دنیای اسلام و ... به طریق اولی جامعه اسلامی است . » (حبی، 1383، ص99)
 
بسيج و توليد علم و فنآوري (­­ژئوپلیتیک اطلاعات) :
همانطور که قبلا نیز گفته شد، ژئوپلیتیک اطلاعات به بررسی نقش دانش، اطلاعات، تکنولوژی و هنر در ابعاد مختلف تولید، گردآوری، تمرکز و انتشار آن بر تولید قدرت، و تاثیر این قدرت بر روابط بازیگران و مناقشات آنها برای توسعه حوزه نفوذ خود در فضاهای جغرافیایی و گروههای انسانی در مقیاسهای محلی، ملی و کروی می پردازد. مهمترین وجه ژئوپلیتیک اطلاعات نقش علم و تولید آن در جوامع مختلف است که در عصرحاضر حرف نخست را در کسب و اعتلای قدرت جوامع بشری  می زند. به تعبیر دیگر علم و تولید علم در جوامع به طور مستقیم منجر به افزایش قدرت نرم آنها شده که به تبع آن نیز نقشی غیر مستقیم – و گاهی مستقیم – در قدرت سخت آن جوامع می یابد . امروزه جنبه قدرت آفرین علم و دانش و فنآوری بر کسی پوشیده نیست و هر جامعه ای سعی دارد با مجهز شدن به این سلاح بر میزان قدرت خود بیافزاید .
تمدن اسلامی به لحاظ نظری، تمدنی مبتنی بر دانش بویژه دانش عملی است. در واقع هنگامی که به سلسله مراتب ارزشها در جامعه اسلامی می نگریم، دانش بی هیچ رقیب و منازعی در مقام نخست نشسته است و از این حیث نه تنها نسبت به قدرت سیاسی بی ارتباط و متخارج نیست، بلکه دانش مبنای قدرت و مشروعیت تلقی شده است و اصالت دارد. در واقع باید گفت حکومت اسلامی در ساحت نظر و اندیشه، حکومت دانش و دانشمندان به منظور استنباط و اجرای درست احکام دین در جامعه است. بنابراین علم و دانش شرط اساسی حاکم در تمدن اسلامی است که مذاهب مختلف اسلامی بر آن اجماع و اتفاق نظر دارند. (فیرحی، 1385، ص90) بنابراین باید گفت که دانش در جامعه اسلامی یکی از مهمترین عناصر مشروعیت بخشی به قدرت است . 

 

 

 
 
 
مدل شماره 6 : رابطه دانش و قدرت در اسلام
در جامعه ما نیز امروز اهمیت پرداختن به علم و دانش و ضرورت تولید و بومی سازی و گسترش آن روز به روز بیشتر احساس می شود. به عنوان نمونه مقام معظم رهبری در تاریخ 8/10/1380 در جمع روسای دانشگاههای کشور فرمودند: « امروز پرداختن به مقوله علم و تحقیق و صنعت یکی از واجب ترین و وفوری ترین مهام نظام جمهوری اسلامی است. » ( وزارت علوم ، 1381 ) اهمیت دادن به مقوله علم و دانش و ضرورت تجهیز به آن در سخنان دیگر رهبری انقلاب نیز به چشم می خورد. این امر ناشی از جایگاه رفیع علم و تولید آن در نظام جمهوری اسلامی است .
یکی از نظریه پردازان غربی در دو دهه قبل هشدار می دهد که : « در دهه 1950 و 1960 اقتصاددانها و محققین تصور می کردند که واردات رادیو، تلویزیون، فیلمهای سینمایی و مطبوعات خارجی تماما بخشی از فرآیند مدرنیزه شدن است که، انتقال کالاهای سرمایه ای و دیگر صنایع را شامل می شود. ولی امروزه بیشتر عقیده بر این است که ماشین اطلاعات اگر از خارج کنترل شود، جامعه دریافت کننده را بیش از پیش در وابستگی نومید کننده ای فرو خواهد برد. » (اسمیت، 1364، ص23) همانگونه که این صاحبنظر غربی، سالها قبل از این بیان می دارد، وابستگی امروز کشورهای در حال توسعه وابستگی علمی و اطلاعاتی است که قدرتها با در دست گرفتن این سرچشمه قدرت، آن را در انحصار خود قرار داده اند و سایر کشورها نیز چاره ای ندارند جز اینکه مستعمره علمی - اطلاعاتی آنها باشند. در پی این استعمار اطلاعاتی نیز، رفته رفته جامعه وابسته تر شده و در سایر جنبه ها نیز این وابستگی عمیقتر می شود. این وابستگی روزافزون تنها یک روی سکه است؛ روی دوم آن که دردآورتر نیز می باشد آن است که، جریان بلامانع اطلاعات که از سوی کشورهای توسعه یافته به سمت کشورهای در حال توسعه تحت لوای آزادی بیان و آزادی انتقال اطلاعات در حال انجام است، در ایمان جوامع در حال توسعه نسبت به سنتهایشان خلل ایجاد نموده و باعث ایجاد خلاء معنوی می شود که تنها با واردات بیشتر پرشدنی است. بنابراین مشاهده می شود که این سخن مقام معظم رهبری که پرداختن به مقوله علم و تولید علم را از واجب ترین و فوری ترین مهمام نظام اسلامی دانسته اند، سخنی به گزاف و اغراق آمیز نیست .
جدا از مسئله پرداختن به علوم روز و مجهز شدن به آنها، مسئله تولید علم و اطلاعات و بومی کردن دانش نیز یکی از مهمترین مسائلی است که باید با جدیت به آن پرداخته شود. اسمیت – نظریه پرداز غربی – بسیت و پنج سال قبل یادآوری می کند که : « اگر یک سیستم اطلاعاتی بومی وجود نداشته باشد، سوای رئیس جمهور، پرچم ملی و سرود ملی، چیزی برای ایجاد همبستگی بین گروههای مختلف فرهنگی، قومی مختلف اعم از شهری و روستایی وجود نخواهد داشت. » (اسمیت، 1364، ص23) آنگونه که وی یادآور می شود، ضرورت بومی سازی اطلاعات، مستقیما مهمترین رکن وجودی یک حکومت و کشور را یعنی وحدت و همبستگی ملی را مورد هدف قرار داده و مدعی است که در عصر اطلاعات، اگر علوم و اطلاعات بومی سازی نشوند، همبستگی و وحدت ملی زیر سوال  می رود. از اینجا است که اهمیت سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید دانشگاهها در تاریخ 8/8/1382 بیشتر به چشم می آید که فرمودند : « در علم و تحقیق به ترجمه و فراگیری اکتفا نکنید و در مراکز علمی، تولید دانش را هدف اساسی خود قرار دهید . » (حبی، 1383، ص119)
بنابراین برای رسیدن به این مهم ضروری است که همه ارکان نظام جمهوری اسلامی و آحاد جامعه اسلامی با مد نظر قرار دادن فرمایشات رهبری انقلاب، خود را در راه رسیدن به این امر متعهد دانسته و از هیچ تلاش و کوششی فروگذاری ننمایند. بسیج نیز به عنوان یک نهاد مردمی – اسلامی که داعیه دار تبعیت محض از فرامین ولی فقیه جامعه اسلامی است، یکی از ارگانهایی است که هم با توجه به فلسفه وجودی آن و هم با توجه به گستردگی طیفهای مردمی در برگیرنده و هم گستردگی جغرافیایی سازمان خود، می تواند نقش بسیار مهم و حیاتی در این زمینه ایفا نماید .
هرچند گفته می شود که اهم وظایف بسیج مسائل نظامی و دفاعی می باشد، اما این هرگز به این معنی نیست که بسیج یک سازمان نظامی محض است. بسیج در واقع یک نهادی است برخاسته از دل مردم که برای دفاع از کیان جامعه اسلامی در همه زمینه ها سازماندهی شده است. حضرت امام خمینی (ره) در جایی می فرمایند : « اگر دفاع بر همه واجب شد، مقدمات دفاع هم باید عمل شود ... اینطور نیست که واجب باشد بر ما که دفاع کنیم و ندانیم چه جور دفاع کنیم. » (فرهادی، 1376، الف، ص83) 
گاهی تهدید جامعه بصورت نظامی، گاهی فرهنگی و گاهی اقتصادی و ... است. بنابراین بسیج نیز  می بایستی با توجه به نوع تهدیدی که جامعه را در معرض خطر قرار داده موضعگیری و دفاع نماید. در تائید این ادعا، مقام معظم رهبری می فرمایند: «در دوران جنگ بسیج مال جنگ است، در دوران پشتیبانی مال پشتیبانی است، در دوران علم، مال تحصیل و تدریس و در دوران سازندگی مال سازندگی است­. » (فرهادی، 1376، ب، ص34) 
بنابراین همانگونه که در قبل بیان گردید، تهدید امروز جامعه اسلامی، تهدیدی نرم و به صورت وابستگیهای علمی، فرهنگی و تکنولوژیکی است؛ بسیج به عنوان محکمترین و مردمی ترین نهاد دفاع از حکومت اسلامی و تمامیت ارضی آن، بایستی ضمن شناسایی تهدیدات، خود را برای مقابله با انواع تهدیدات – چه سخت و چه نرم – در هر دوره ای آماده کند .
در جایی دیگر مقام معظم رهبری می فرمایند : « بسیج یعنی حضور بهترین، با نشاط ترین و با ایمان ترین نیروی عظیم ملت در میدانهایی که برای منافع ملی، برای اهداف والا، کشورشان به آنها نیاز دارد.» (بختیاری، 1383، ص9) و مجددا همانطور که در قبل نیز گفتیم، نیاز امروز در چارچوب منافع ملی و اهداف والای نظام اسلامی، ضرورت پرداختن به مباحث علمی، اطلاعاتی، تکنولوژیکی است. لذا ضروری است با پرداختن به پارامترهایی که قدرت نرم را به ما عرضه می کند، راه را بر هرگونه تهدید و وابستگی در این زمینه ببندیم .
در همین زمینه خداوند بلندمرتبه در آیه 122 سوره توبه می فرماید :
« و ما کان المومنون لینفروا کافه فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون – چرا (هنگامی که هنوز بسیج عمومی اعلام نشده) از هر طایفه جمعی برای جنگ و گروهی دیگر نزد رسول خدا (ص) برای آموختن علم مهیا نباشند تا آن علمی که آموخته اند را پس از بازگشت به قوم خود بیاموزند، که شاید قومشان نیز خدا ترس شده و از نافرمانی حذر کنند . »
همه این مباحث مقدماتی بود که اهمیت و ضرورت پرداختن به مقوله علم و تولید آن را در جامعه اسلامی بویژه در شرایط کنونی به خوبی بیان می نمود و در کنار آن نیز به روشنی نشان داده شد که در این زمینه بسیج به عنوان نهادی مردمی که می بایستی در همه صحنه ها از جامعه اسلامی به دفاع بپردازد، می تواند نقش ویژه ای را در این زمینه داشته باشد . حال این سوال پیش می آید که بسیج چگونه می تواند هم آمادگی رزمی و توان دفاع نظامی خود را حفظ کند و هم خود را مجهز به سلاح علم و تکنولوژی برای مقابله با تهدیدات نرم دشمن کند ؟
به نظر می رسد آیه شریفه ای که در قبل به آن استناد شد به روشنی و به بهترین وجهی می تواند بیانگر وضعیت و نقش بسیج در زمینه نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری باشد .  یعنی همزمان با اینکه بسیج در بعد آمادگی یگانی و رزمی و سخت افزاری برای مقابله با تهدیدات نظامی دشمنان، خود را آماده و مهیا می سازد، ضروری است که بخشی از توان خود را نیز در جهت کسب علوم و معارف مورد نیاز دوران خود، برای کسب قدرت بیشتر و برتری نسبت به دشمنان خود صرف نماید. در واقع باید گفت امروز در سازمان بسیج نیز چنین رویکردی وجود داشته و در حال گسترش است. یعنی همزمان با وجود داشتن آمادگی دفاعی برای مقابله با انواع تهدیدات نظامی، تنوع اقشار مردمی، که بدنه اصلی بسیج را شکل می دهند به گونه ای است که ظرفیت بالقوه بسیار بالایی را برای تحقق بخشیدن به جنبش تولید علم و اطلاعات ایجاب می نماید. برای روشن شدن نقش بسیج در عرصه های علمی، مقام معظم رهبری با برشمردن برخی ظرفیتها و قابلیتهای بسیج، می فرمایند : «... وقتی نوبت تعلیم دادن است، باز بسیجی وارد میدان می شود و به کسانی که احتیاج به تعلیم دارند، تعلیم سواد، تعلیم علم، تعلیم تخصص، تعلیم فن، تعلیم صنعت، تعلیم ظرافت و تعلیم هنر می دهد. » (فرهادی، 1376، ج، ص35) 
پرداختن به مدل تولید دانش با نگرشی نو، ضرورتی است که دیر یا زود باید به آن دست یابیم. گرچه رهبری انقلاب در سالهای اخیر در مجامع علمی به کرات به آن اشاره و بر آن تاکید نموده اند، اما برای بسیاری، هنوز این مهم باور کردنی نیست و همین ناباوری و عدم اعتماد به نفس باعث شده تا همچنان مراکز علمی و تحقیقاتی ما در سیطره و محاصره مدل تولید دانش غربی باشند و به تعبیر ایشان، برخی مجبور باشند مدام خود را تکرار کنند و این در حالی است که به دلیل شرایط رو به وخامت و حتی برآورده نشدن حداقل نیازهای اساسی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، پیروی از مدلهای غربی مورد تردید جدی واقع شده و طی چند دهه اخیر پرداختن به مدل تولید دانش با نگرش نو با شتاب بیشتری دنبال می شود. (حبی، 1383، ص120)
برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید گفت نخستین قدم، احساس نیاز به جنبش تولید علم در مراکز مرتبط با آن می باشد؛ به این معنی که تا این نیاز در جمع محققان و دانشمندان ما حس نشود، حرکتی نیز آغاز نخواهد شد. در واقع این حس نیاز داشتن است که همواره انسان را به کسب و فراگیری چیزهای جدید واداشته است. پس ضروری است در ابتدا جای خالی علوم بومی وبه روز در جامعه ما حس شود. گام بعدی در این زمینه خودشناسی و اعتماد به نفس در بین نیروهای متعهد به تحقق جنبش تولید علم و دست کم نگرفتن خود در این عرصه است. سومین مرحله نیز شناخت ظرفیتها و تواناییهای بسیج در زمینه جنبش علمی است. در این زمینه با نگاهی به چارت سازمانی بسیج، می توان گفت علاوه بر پایگاههای بسیج محلات، بسیج برای اقشار زیر نیز سازمانده ای هایی را صورت داده است :
1- بسیج دانش آموزی 2- بسیج دانشجویی 3- بسیج کارمندی 4- بسیج کارگری 5- بسیج پزشکان  6- بسیج روحانیون و طلاب 7- بسیج هنرمندان 8- بسیج ورزشکاران 9- بسیج اساتید 10- بسیج مهندسین 11- بسیج اصناف (خانی،1382، ص140) همانگونه که مشاهده می شود، بسیج طیفهای بسیار گسترده ای را در بر گرفته است؛ از توده های عمومی مردمی تا گروههای تخصصی. اگر در این مورد خاص تاکیدی بر نقش توده های مردمی که سطح تحصیلات عالی ندارند ، نداشته باشیم،   نمی توان از ظرفیتهای بالقوه گروههای تخصصی، که حداقل 6 زیرمجموعه از 11 زیرمجموعه تخصصی که بسیج آنها را در برگرفته، چشم پوشی کرد .
باید گفت بسیج در همه عرصه های تولید و گسترش علم و تکنولوژی همچون مدارس، دانشگاهها، حوزه های علمیه، آزمایشگاها و بیمارستانها و رسانه ها، نفوذ داشته و این نخستین مزیت و توان بالقوه بسیج در امر جنبش علمی است. گام چهارم بسیج می تواند فعالیتهای گسترده تر در جذب نیروهای متخصص در کنار تعهد آنها در این مجامع باشد. بسیج باید بتواند با فراهم کردن محیطی آماده ضمن جذب اطمینان افراد متخصص و دانشمند، امکانات و شرایطی را که یک محقق و دانشمند برای تولید و گسترش کار تحقیقاتی نیاز دارد، مهیا نماید . باید گفت علاوه بر تلاش آحاد بسیجیان در این عرصه، تشکیلات بسیج نیز با تشکیل انجمنهای علمی و هسته های تحقیقاتی و پژوهشی برای دانش آموزان و دانشجویان و طلاب و معلمین و اساتید و ... و تشویق و حمایت از آنان، می تواند زمینه تلاش موثر بسیجیان در عرصه علمی را فراهم کند .
برخی از اقدامات انجام شده بسیج در این زمینه عبارتند از :
1- تشکیل انجمنهای علمی دانشجویی و دانش آموزی
2- شناسایی و تشویق دانشجویان ، طلاب و دانش آموزان ممتاز کشور
3- ارائه خدمات آموزشی ویژه به دانش آموزان ممتاز بسیجی برای شرکت در المپیادهای علمی
4- حمایت از محققین و مبتکرین بسیجی (بختیاری،1383، ص57)
اما نکته ای که بایستی در اینجا به آن اشاره نمود، ویژگی خاصی است که در بسیج وجود داشته و می تواند به فراگیر شدن نهضت تولید علم کمک بسیاری بنماید. این ویژگی که به نشر نهضت علمی کمک شایانی می کند، از ویژگیهای ذاتی بسیج است. هنگامی که از جنبش نرم افزاری و بومی سازی علم و دانش صحبت می شود نیاز به به این دارد که اولا این تفکر در جامعه گسترش یافته و ثانیا متعهدانه به آن عمل شود. بسیج همه این ویژگیها را داراست؛ یعنی در آغاز که رهبری انقلاب ضرورت پرداختن به مبحث نهضت تولید علم را مطرح نمودند، نخستین نهادی که می بایستی به این ندا لبیک گوید، بسیج است . ویژگی ذاتی بسیج در تبعیت محض از فرامین رهبری، بایستی در این مورد خاص نیز که رهبری روی آن تاکید دارند، بیش از همه، بسیجیان را به خود آورد . گام دیگری که نیاز است تا این حرکت علمی شروع شود، همانطور که گفته شد همه گیر شدن و فراگیر شدن و در واقع درونی شدن نیاز به پرداختن به مبحث تولید علم و اطلاعات در جامعه است؛ به گونه ای که همه اقشار جامعه را در بربگیرد. تنها نهادی که گستردگی آن در بین همه سطوح اجتماعی مشهود است، بسیج می باشد . بسیج می تواند با گسترشی که در بین همه اقشار جامعه دارد، پیام رهبری را به خوبی درک کرده و آن را به بهترین نحوی به تمامی اقشار جامعه منتقل نماید. این مرحله شاید مهمترین گامی باشد که در راستای جنبش تولید علم، بسیج می تواند آنرا به خوبی به انجام برساند . البته که اهمیت این مرحله هیچ دست کمی از سایر مراحل نداشته بلکه اهمیتی مضاعف نیز دارد .
در گام دیگر بسیج می تواند بوسیله زیرمجموعه های تخصصی خود اعم از بسیج دانش آموزی، دانشجویی، اساتید، فرهنگیان، مهندسین و ... زمینه های تخصصی پرداختن به این مباحث را فراهم نموده و با ایجاد کارگروههای ویژه و با تعریف پروژه های خاص و مورد نیاز، به عملی شدن این    ایده ها کمک بسیاری بنماید . یکی دیگر از مواردی که در این امر حیاتی است، عمل متعهدانه به عملی سازی مبحث بومی سازی علم است. در واقع یکی دیگر از ویژگیهای خاص بسیج تعهد بالای آن است به آرمانهای نظام جمهوری اسلامی؛ بنابراین این ویژگی نیز می تواند نقش بسیج را در این فرایند برجسته تر نماید .
اما بحثی دیگر در این زمینه، مبحث خاصی است که خوب است در اینجا اشاره ای هرچند کوتاه به آن شود. پس از پیروزی از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اندیشه هایی که همواره بر روی آن تاکید می شد، اندیشه صدور انقلاب اسلامی بود. این بحث را می توان یکی از بهترین جلوه های کارایی ژئوپلیتیک اطلاعات و اهمیت آن برای کشور خود بدانیم. با فراگیری و دستیابی به علوم روز و بومی سازی آن است که می توان اندیشه صدور انقلاب را اجرایی نمود . جامعه ای که علم و تکنولوژی را در اختیار داشته باشد دیگر نیازی ندارد که برای تاثیر گذاری بر جوامع دیگر هزینه های بسیاری را پرداخت نماید. در واقع این سایر جوامع هستند که به خاطر نیاز خود به آن دانش و یا تکنولوژی، به صورت داوطلبانه، پذیرای محصولات علمی و تکنولوژیکی کشور دارنده آن می گردند؛ به تبع آن نیز فرهنگ و اندیشه های جامعه صادر کننده است که کم کم وارد جامعه مقصد شده و آن را تحت تاثیر قرار می دهد .
بنابراین اگر بخواهیم اندیشه و فرهنگ خود را به ورای مرزهای خود گسترش دهیم، می بایستی که به جای پرداختن به مباحث شعاری و صرف هزینه های گزاف تبلیغاتی، خود را مجهز به علم، اندیشه، دانش و تکنولوژی مورد نیاز خود و دیگر جوامع کنیم تا ضمن رفع آن نیاز در داخل، بتوانیم آن را به سایر جوامع نیز صادر نمائیم. در این صورت است که اندیشه و فرهنگ ما به صورت خودجوش و خودخواسته مورد قبول و پذیرش سایر جوامع قرار می گیرد. اندیشه ای نیز که انسان از روی میل ورغبت خود بپذیرد مسلما از پایداری و دوام بیشتری در آن برخوردار خواهد بود، تا آن دسته از اندیشه ها و مفاهیمی که با زور و یا با تبلیغات گسترده ای که به او تحمیل شود. که باز هم نقش بسیج در این زمینه ، یعنی صدور ارزشهای انقلاب اسلامی با توجه به این نکات حائز اهمیت می باشد .
در پایان برای اثبات ادعای نقش بسیج در تولید علم و فن آوری و جایگاه آن در مقوله ژئوپلیتیک اطلاعات، می توان به پتانسیل های علمی موجود بسیج در این زمینه اشاره نمود . حال برای درک بهتر این ظرفیتها، فعالیت های علمی بسیج در این چند سال اخیر را بصورت کلی بیان می داریم، تا شمه ای کلی از توانائیها و اقدامات انجام شده بسیج در ارتباط با جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم به صورت بهتری قابل درک باشد .
 
 
 
جدول 1 : توانمندی های علمی – پژوهشی رده های اقشاری بسیج
رده
ظرفیتها و توانمندی ها
بسیج اساتید
دارای گروههای علمی در 100دانشگاه کشور –18گروه علمی با 1220عضوفعال
و تالیف 15عنوان کتاب
بسیج دانشجویی
620عنوان نشریه علمی- 32 مرکز تحقیقی و پژوهشی- 2297هسته علمی - برپایی 734 باز دید علمی و200همایش علمی- برگزاری سالانه مجمع ممتازین علمی بسیج
بسیج مهندسین
برگزاری دوره های عرضی و تخصصی مهندسی –تشکیل گروههای آموزشی در کانونها
–شناسایی مبتکرین ومخترعین و معرفی به سازمان
بسیج
دانش آموزی
36000هسته علمی و پژوهشی – 300 پایگاه علمی و باشگاه دانش پژوهان بسیجی
بسیج فرهنگیان
دارای2960گروه علمی و 740کانون است که هر گروه علمی دارای 4 هسته می باشد
بسیج جامعه پزشکی
برپای 208 همایش و کارگاه علمی –برپای دو کنگره بین المللی –
تدوین ونشر 8عنوان کتاب –انتشار 1011مقاله علمی
منبع : پژوهشکده ارتش بیست میلیونی
 
 
 
جدول 3 : بررسی پراکنش و چگونگی فعالیت های علمی بسیج دانشجویی
ردیف
استان
تعداد دانشجویان
اعضای بسیج دانشجویی
درصد دانشجویان بسیجی نسبت­به­کل دانشجویان
هسته های علمی
جمع اعضا
نشریات علمی
تیراژ
1
آذ.شرقی
116970
44772
38%
98
2968
23
1955
2
آذ.غربی
71408
25066
35%
79
1541
20
2360
3
اردبیل
46884
16010
34%
99
1740
12
2100
4
اصفهان
193381
30771
16%
198
3278
2
130
5
ایلام
15420
6987
45%
13
65
2
200
6
بوشهر
25810
8439
33%
23
304
2
570
7
تهران
424239
66091
15%
142
1394
15
6210
8
چهار محال.ب
24255
10042
41%
29
643
5
1050
9
خراسان جنوبی
28165
8454
30%
32
546
10
1800
10
خراسان رضوی
125317
32921
26%
355
11417
67
10154
11
خراسان شمالی
30970
6581
21%
47
664
0
0
12
خوزستان
45000
25439
56%
38
565
6
520
13
زنجان
42920
11329
26%
22
374
11
1650
14
سمنان
51610
14073
27%
79
2060
7
1240
15
سیستان بلوچستان
45863
16729
36%
27
523
5
500
16
فارس
148305
53797
36%
112
2340
6
790
17
قزوین
23213
13249
57%
72
1803
28
6695
18
قم
47420
8952
19%
39
563
8
1910
19
کردستان
28086
6325
22%
64
512
0
0
20
کرمان
88466
29437
33%
130
2264
12
2200
21
کرمانشاه
50000
20739
41%
63
1448
9
960
22
کهگیلویه .ب
15000
9753
65%
0
0
0
0
23
گلستان
31625
14568
46%
17
221
7
1700
24
گیلان
62563
16144
25%
50
677
10
5100
25
لرستان
50021
24286
48%
33
1731
0
0
26
مازندران
119829
34935
29%
140
2906
4
1600
27
مرکزی
96009
17157
18%
48
276
4
950
28
هرمزگان
29352
7304
25%
45
400
10
1100
29
همدان
44523
12920
29%
114
2806
6
600
30
یزد
50771
17714
35%
64
1705
9
685
31
جمع کل
213391
610989
34%
2272
48734
300
54729
منبع : معاونت علمی بسیج دانشجویی
 
 
 
جدول 2 : خلاصه عملکرد علمی پژوهشی بسیج دانشجویی
شرح
تعداد
مراکز تحقیقاتی راه اندازی شده در کل کشور
30
تعداد محققین
1947
طرحهای پژوهشی گروه فنی مهندسی
199
طرحهای پژوهشی گروه علوم انسانی
151
طرحهای پژوهشی گروه علوم پایه
100
طرحهای پژوهشی گروه کشاورزی
100
طرحهای پژوهشی گروه پزشکی
86
طرحهای پژوهشی گروه هنر
2
مجموع طرحهای پژوهشی انجام شده
638
منبع : معاونت علمی بسیج دانشجویی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 نتیجه گیری :

 

 

همانگونه که شرح داده شد، دانایی از منابع اصلی قدرت آفرین در عصر اطلاعات به حساب می آید؛ لذا سعی و تلاش برای دستیابی به این منبع قدرت یکی از زمینه های مطالعاتی ژئوپلیتیک اطلاعات می باشد . چراکه ژئوپلیتیک اطلاعات، به مطالعه نقش دانش، اطلاعات، تکنولوژی و هنردر ابعاد مختلف تولید،  گردآوری، تمرکز و انتشار آن بر تولید قدرت و تاثیر این قدرت­ بر روابط بازیگران و مناقشات آنها برای توسعه حوزه نفوذ خود برفضاهای جغرافیایی و گروههای انسانی در مقیاسهای محلی، ملی وکروی می­پردازد. از آنجایی که دانش در جهان امروز به منبع اصلی قدرت و ثروت تبدیل شده است، دستیابی به دانش بشتر به معنی دستیابی به قدرت و ثروت بیشتر در سطوح مختلف می باشد که از نتایج آن می توان به توانایی تاثیرگذاری و نفوذ بیشتر بر سایر بازیگران عرصه بین الملل و صدور ارزشها و باورهای جامعه غنی اطلاعاتی به جوامع فقیرتر از این حیث اشاره نمود .
بسیج به عنوان یک نیروی انقلابی و مردمی، با توجه به فلسفه وجودی خود و همچنین تنوع طیفی اقشار در برگیرنده خود و نهایتا حوزه گسترده فعالیت خود در سطح کشور، توان بالقوه این امر را دارد که خود را به عنوان یکی از نهاد های پیشگام در ارتباط با عملی سازی جنبش نرم افزاری و نهضت تولید علم معرفی نموده تا بتواند به این وسیله به اهداف والای خود در چارچوب افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی برسد . این اهداف نیز چیزی نیست جز سربلندی مهین اسلامی در تمامی عرصه ها و همچنین صیانت و پاسداری از نظام جمهوری اسلامی .
از جمله دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی در صورت تحقق چنین امری می توان به صدور بدون دغدغه ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی به سایر جوامع اشاره نمود؛ بصورتیکه در چنین حالتی هیچ جبر و تبلیغات کاذبی در کار نبوده و جوامع دیگر به صورت خودخواسته و مشتاق پذیرای این  اندیشه ها و باورها خواهند بود .
برای تحقق این مهم، ضروری است که همه آحاد جامعه اسلامی و همه نهادها و ارگانهای متعهد به آرمانهای انقلاب اسلامی، ضمن شناخت ضروریتهای جهان معاصر و پی بردن به اهمیت و نقش بالای علم و بومی سازی آن در عصر کنونی، همه تلاش و امکانات خود را برای تحقق آن مبذول نمایند . 
 
فهرست منابع  :
کتابهای فارسی :
1.قرآن کریم
2. آلبرتس، دیوید.س (1385). الزامات امنیت ملی درعصراطلاعات.ترجمه علی­علی آبادی. تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی .
3. اسمیت،آنتونی ( 1364 ). ژئوپلیتیک اطلاعات. ترجمه فریدون شیروانی. تهران :انتشارات سروش .
4. اشرفی ریزی، حسن (1385) . جغرافیای سیاسی اطلاعات. تهران: چاپار .
5. بختیاری،حسن (1383) . آشنایی با بسیج« ویژه مقطع دانش آموزی » . تهران: انتشارات معاونت آموزش نیروی مقاومت بسیج – مدیریت و پژوهش .
6. برات، عباسعلی (1379) . نقش سیستم اطلاعاتی مدیریت در فراخوان نیرو های بسیج . پایان نامه کارناسی ارشد. تهران : دانشگاه تربیت مدرس ، گروه مدیریت .
7. تافلر، الوین (1357) . شوک آینده. ترجمه شهیندخت خوارزمی . تهران : انتشارات آسمان .
8. تافلر، الوین (1370) . موج سوم. ترجمه شهیندخت خوارزمی­ . تهران: انتشارات آسمان .
9. تافلر، الوین (1372) . جابجای در قدرت. ترجمه شهیندخت خوارزمی. تهران: ناشر مترجم .
10. ترابی،سید مصطفی و روحی ، نبی الله (1379) . بسیج در پرتو قانون . تهران: سازمان تححقیقات و خود کفایی نمسا .
11. حافظ نیا، محمد رضا ( 1385) . اصول ومفاهیم ژئوپلیتیک . مشهد : انتشارات پاپلی .
12. حبی ، محمد باقر ( 1383) . شاخص های فرهنگ و تفکر بسیج. تهران : انتشارات سازمان تحقیقات و مطالعات بسیج .
13. حشمت زاده ، محمد باقر (­ 1379­) . ایران ونفت، جامعه شناسی سیاسی نفت در ایران . تهران: مرکز بازشناسی اسلام وایران .
14. خانی ، مهدی (1382) . اندیشه های نوین پیرامون بسیج انقلابی . تهران : انتشارات سازمان بسیج دانشجویی  .
15. خانی ، مهدی (1382) . الگوهای سازماندهی بسیج . تهران : انتشارات سازمان بسیج دانشجویی. 
16. طیب، علی رضا (1379) . تکنولوژی اطلاعات . تهران: سفیر .
17. عالم ، عبدالرحمن ( 1385) . بنیادهای علم سیاست . تهران : نشر نی .
18. عزتی ، عزت الله (1380) . ژئوپلیتیک در قرن بیست یکم . تهران : انتشارات سمت .
19. فرهادی ،محمد ( 1376) . بسیج مستضعفان در اندیشه های امام خمینی (ره) . تهران : معاونت طرح برنامه نیروی مقاومت بسیج .
20. فرهادی ،محمد ( 1376) . بسیج مستضعفان در اندیشه های مقام معظم رهبری. تهران : معاونت طرح برنامه نیروی مقاومت بسیج .
21. فرهادی، محمد(1376) . تبیین در اندیشه رهبری . تهران : انتشارات معاونت طرح وبرنامه نیروی مقاومت سپاه .
22. فیرحی، داود(1385) . قدرت ،دانش ومشروعیت در اسلام (دوره میانه) . تهران : نشر نی .
23.  محسنی، منوچهر (1380) . جامعه شناسی جامعه اطلاعاتی . تهران : نشر دیدار .
24. هدایتی ، احمد رضا(1381) . یادگار ماندگار . تهران : انتشارات سازمان تحقیقات بسیج .
25. هیل، مایکل (1381) . تاثیر اطلاعات بر جامعه . ترجمه محسن نوکاریزی . تهران : چاپار .
26. وزارت علوم ، تحقیقات و فنآوری (1381) . سیاستها وراهبردهای علم ،فناوری و فرهنگ . سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع روسای دانشگاههای کشور. تهران
کتابهای لاتین:
 
27.Boventura .m(1997) .Benfit of knowaledg culture.aslib .procceding .
28. Hornby A.s(2000) . Oxford .
29.Walter.b.wriston.(1988).Technology and sovereignty.foreign affaier.
30.William j.martin .(1988).The information socaity , idea or entity? aslib
.procceding.
 
مقالات و گزارشات :
  31. امیری ، مهدی (1385) . «قدرت نرم و تاثیرات و کاربرد های آن در بخش دفاع» . تهران : گزارش دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی . 1-23
 32. شاه محمدی، محمد (1385) . « ژئوپلیتیک اطلاعات» . فصلنامه علمی تخصصی عملیات روانی. شماره 14، 24-36
33.  شرف الدین ، سید حسین ( 1384) . « قدرت نرم آمریکا و ایران» . فصلنامه علوم سیاسی . شماره سی ویکم ، 49- 57
 
 یزدفردا
 
 
 
 
 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا