عاصی می ماند

پیری را گفتند فردی آمده و ادعای پیامبری دارد ، گفت:آیا دهان هم دارد ؟ گفتند:آری . گفت: آگاه باشید که اوهم آمده تا نان بخورد .

من به قلم و بیش از آن به سادگی و پیرایگی شخصیت آقای شوق غبطه می خورم .

 موضوع استعفای آقای عاصی اختلاف داخلی گروهی است که به قدرت رسیده و هرچند چندین سال برای کسب قدرت تلاش کردند و خودشان نیز باور این پیروزی را نداشتند و چنین بود که کابینه با تأخیر بی سابقه تکمیل شد و هنوز در بسیاری از استانها مدیران در برزخ گرفتارند تا معدود جانشینان بر از هماهنگی های پشت پرده معرفی شوند و میدانیم که هماهنگی دو طرفه است ازیکطرف باید جانشین با امضاء میثاق نامه وابستگی کامل خود را اثبات نماید و از سوی دیگر حال که قرار است مدت محدودی و به صورت آزمایشی بیاید چرا در پست بالاتری نباشد؟ حتماً شنیدید که عطر این سهم خواهی چنان بلند شده که رئیس جمهور می خواهد وارد عمل شود ، البته اگر موضوع انرژی هسته ای و نامه نگاری به رئیس جمهور امریکا فرصتی بگذارد.

 آقای شوق، آقای دکتر عاصی نمی خواست استاندار باشد نه به آن دلیل که شما گفتید بلکه چون خود ازتوانش برای اداره استان آگاه بود و احتمال شکست و حداقل تزلل در تصمیمات را به وضوح می دید ولی او می خواست و هنوز می خواهد نماینده شود ، میخواهد در زمینه دیگری مانند دانشگاه و یا آموزش و پرورش مدیر باشد.

 و اتفاقاً حسن آقای عاصی همین است که میداند کجا می تواند و کجا نمی تواند و هرچند این سخن به نوعی حالت مزاح یافته لیکن این باور دینی ما ست که بر اساس وسعمان در پذیرش و عدم پذیرش نقش در جامعه مسئولیم. آقای شوق ، آقای عاصی نمی تواند برود چراکه خود نیامده که به خود باز رود.

 آنانکه بر روی او سرمایه گذاری کرده و او را آورده اند هم او را می شناختند و هم به مسئولیتهای استاندار واقف بوده اند .

 آنان برای آوردن او با سکوت نمانده ولی فقیه و اعتراض نمایندگان استان رو برو بوده اند ، و در این میان از شخص رئیس جمهور مایه گذاشته اند ، پس عاصی وقتی خواهد رفت که تاریخ مصرف وی تمام شده و یا وظیفه خود را در این سنگر به اتمام رسانده باشد .

وقتی می بینیم هنوز مدیرانی از گذشته هستند پس عاصی باید بماند. آقای شوق ، امید وارم سالهای سال باشی و اینگونه بمانی و همچون وجدانی بیدار حداقل تصویری از دوران زمینه سازی حضور آقا (عج)را برای آیندگان ارائه نمایی.

 ولی بدان که تجمیع قدرت توده مردم روشهای علمی دارد و اکنون اکثر فعالین سیاسی ما به آن واقفند . عده ای با شعار توسعه و عده ای با شعار عدالت .

عده ای توسعه اقتصادی را اصل می دانند و عده ای توسعه فرهنگی . ولی همه این تفاوتها در کسب قدرت است ولی در حفظ قدرت تفاوت زیادی را نمی توانی ببینی .

 به این خاطر تفاوتی بین بیطرف ، حمیدیا ، سفید ، کلانتری ، عاصی و جانشینان آنها نخواهی یافت . آنها نه نه سفیدند و نه سیاه ، آنها خاکستری هستند و درسلسله و دنباله ای قرار دارند که چون حرکتی را شروع کرده اند باید تا آخر بروند

نامه وارده

يزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا