بیچاره استاندار

محمد رضا شوق الشعراء

لحظه ای که دلمان بحال استاندار و مطبوعات یزد سوخت!


شخص «وام خواهی» نامه پر سوز و گدازی به استاندار بزد نوشته و از اینکه دولت نمی تواند به شهروندان ایرانی نفری سیصد- چهارصد میلیون تومان وام بدهد، گلایه و انتقاد کرده و با کلی شعر و معر، دست بدامان استاندار شده که با یک سفارشی، چیزی، نامه و درخواست او را (که در یکی از سایت ها درج شده) مورد توجه قرار داده و از بانک بخواهد تا طرح توجیهی او را قبول کرده و یک سیصد- چهارصدمیلیون تومان ناقابل به او وام بدهند تا برود با آن «شترمرغ داری» نماید. البته شتر مرغ بسیار حیوان دوپا! خوبی است، و در موقعیت های مختلف، نه بار می برد و نه تخم می گذارد! و بسیاری از کسانی هم که در ایران نسبت به پرورش آن اقدام نموده اند، دچار ضرر و زیان شده و حتی بعضی نیز ورشکست شده اند، و اما کسی که سرمایه ایجاد یک واحد پروزش «بلدرچین» ارزان قیمت را ندارد چرا می خواهد بدنبال ایجاد واحد پرورش شترمرغ گران قیمت برود، نکته ای است که جوابش را خواجه حافظ شیرازی می داند و ...

تبصره اول: چون بازار بلدرچین خوب شده بود، چند ماه پیش رفتیم و دو سه هزار جوجه بلدرچین صد و هشتاد تومانی برای پرورش و تولید خریدیم و خلاصه بدلیل نوسانات بازار و پیدا نکردن مشتری، پس از سه ماه زحمت و هزینه آنها را فروختیم و یک میلیون و پانصد هزار تومان هم بیشتر ضرر ندادیم!!! و نکته قابل توجه اینکه اگر جوجه ها در همان ماه اول همه تلف شده و از بین رفته بودند، هشتصد هزار تومان بیشتر زیان نمی کردیم!

تبصره دوم: قسمتی کوتاه از مطلب درخواست نامه ...

جناب استاندار

اگر قلم بدستی، اگر کسی انتقاد می کند غرض و مرضی ندارد. می خواهد تلنگری بزند، می خواهد خفته ای را بیدار کند تا بیت زیر مصداق نیابد:

ترسمت ای خفته در دامان کوهی سیل خیز

خواب نگذاری ز سر تا آبت از سر بگذرد

جناب استاندار

تاسف آور است که عمر و جوانی مردم به سخره گرفته شود.آنان را سر بدوانند که فقط مشغول باشند. اگر از واژه التماس استفاده می کنم جهت آن است که دلسوخته ای هستم که در بطن روستا و در بین کشاورزم و شما را کسی می دانم که در صورت امکان از یاری مضایقه نخواهید کرد اگر چنین نبود و شما را دوستدار عدل نمی دانستم نیازی به التماس نبود چرا که:

اظهار عجز پیش ستمگر ز ابلهی است

اشک کباب موجب طغیان آتش است

ولی بگذریم، آب و زمین موجود است، جای امن وجود دارد امکان پرورش شترمرغ در یزد وجود دارد، توان کار و همت مضاعف و لبیک به رهبری وجود دارد. همه اینها مرا هست آیا شما توان پرداخت تسهیلات را دارید و یا پس از پنج سال گذران عمر فکر دیگری باید کرد.

اگر دولت توان تسهیلاتی در حد سیصد، چهارصد میلیون ندارد چرا وعده می دهند، چرا مردم را دنبال وعده های تو خالی می دوانند. جوابگوی 5 سال عمر، سرمایه و مشکلات من و هزاران مثل من کیست.؟؟؟

تبصره سوم: یعنی هزاران نفر در یزد می خواهند سیصد- چهارصد میلیون تومان وام بگیرند و شترمرغ پرورش دهند!!؟

تبصره چهارم: قلم بدست گرفتن و تلنگر زدن و خفته را بیدار کردن یعنی وام گرفتن!؟



  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا