دولت آهنگر است یا آهن فروش!؟

محمد رضا شوق الشعراء

دولت آهنگر است یا آهن فروش!؟

آهنگر بیکار محله «کار» و «برکت» می خواهد

از پروفیل کیلویی پنج تومان و مزد هر کیلو دو ریال تا پروفیل کیلویی هزار و دویست تومان و مزد هر کیلو هفتصد تومان!


در امتداد پیاده روی، ساعت یازده صبح و زیر باران روبروی آهنگری محله و کنار آهنگر پیر که جلوی دله آتش بیکار نشسته بود ایستادم. دستگاههای مختلف آهنگری، خاموش و «سرد» در مغازه بزرگ مملو از پروفیل خود نمایی می کردند. از پیرمرد آهنگر پرسیدم در و پنجره کیلویی چنده!؟ گفت: مزد هر کیلو هفتصد تومان و پروفیل امروز هزار و دویست و پنجاه تومان! گفتیم پارسال می خواستیم در و پنجره برای خانه قدیمی بسازیم و بخاطر بدقولی آهنگر نساختیم و سال قبل پروفیل کیلویی ... پیرمرد آهنگر حرفم را قطع و خنده تلخی کرد و گفت: سی و دو سال پیش پروفیل کیلویی پنج تومان و مزد کیلویی دو ریال بود! و با مزد دو ریال، خانه و مغازه اینجا ساختم و زمین در ده خریدم و حالا با مزد کیلویی هفتصد تومان بعضی روزها پول آنکه نون بگیرم و خانه ببرم ندارم. از بی برکتی پول و کسادی بازار گفت و از اینکه چند سال پیش ده - دوازده نفر در این مغازه کار می کردند. می گفت چند سال پیش چهار نفر آهنگر در چهار قسمت مغازه همزمان در و پنجره می ساختند و هر کدوم یک وردست داشتند، و می گفت حالا دولت شده آهنگر و بساز و بفروش! گفتم اوسا جان دولت آهنگریش کجا بود!؟ گفت همین پشت، روی زمینهای مجانی هزار تا آپارتمان دارن می سازن، و در محوطه هر ساختمان، یک دستگاه جوش و آهن بر بردن گذاشتن و یک کارگر افغانی داره در و پنجره می سازه! واگر نه! چرا باید با اینهمه خانه سازی در چند صدمتری کارگاه سی ساله من، من آهنگر بیکار باشم و شاگرد و کار نداشته باشم!؟ و بعد گفت حالا بگذریم که مالکان آپارتمانها بعد از چند روز و چند ماه می آیند دنبال ما تا عیب درهاشون را برطرف کنیم! پیرمرد آهنگر دوباره از برکت مزد دو ریال گذشته و از بی برکتی مزد هفتصد تومان امروز گفت و نقبی زد به گذشته و آن زمان که در اکبرآباد و میدان مارکار شاگردی می کرده و اونموقع که تابستونا والدین التماس می کردند تا پسرشون را اوسا ها برای کارکردن قبول کنند و ...

با آهنگر پیر قرار گذاشتیم که او را فردا برای اندازه گرفتن به خانه قدیمی ببریم، حیف است حالا که کارگران و استادکاران افغانی در طرح خانه سازی مهر مشغول بکار هستند، این پیر آهنگر ایرانی بیکار باشد.

تبصره اول: اگر بجای کارگر و استادکار افغانی، کارگر و استادکار ایرانی در پروژه های خانه سازی مهر کار می کردند، آیا اینگونه بیکاری و بی پولی جوانان ایرانی را آزار می داد!؟

تبصره دوم: کدام پروژه مهر در استان است، که در آن کارگر و استادکار افغانی مشغول بکار نباشند!؟

تبصره سوم: دولت آنقدر که بفکر اشتغال جوانان افغانی است، بفکر اشتغال جوانان ایرانی هم هست!؟

تبصره چهارم: اگر به اندازه ای که مزد گران شده پروفیل هم گران می شد چی می شد!؟

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا