به خودم می گویم :صبر پيشه كن وقتي؛غرض‌ها سوارند و نيت‌هاي خير پياده!


نگاهی دو باره به مقاله (لزوم بازنگری در کاربری کتابخانه مرکزی یزد)و دو نقد نوشته شد بر این مقاله

 رضا بردستانی


حضورم محترم جناب آقای حامد سلطانبی و میرزا محمّد آرین ، سلام و ادب و ارادت و احترام و هر آنچه سزاوار آن هستید و از درک و توان من بیرون است .
در جامعه ی کنونی پیشنهاد چون دو سویه و دو رویه است پس می توان در رد یا قبول آن یکسان برخورد نمود و چون نویسنده ی «لزوم بازنگری در کاربری کتابخانه ی مرکزی یزد» نظرات خود را در قالبی شبیه پیشنهاد مطرح می سازد پس بر آشفتن مجالی برای حضور نخواهد داشت و مهمتر آن که همان به اصطلاح نویسنده در مسند و مجالی نیست که بتواند حکمی صادر کند یا نامه ای را امضا یا بایگانی نماید پس ناشنیده می توان از چند خط نگارش او رد شد امّا بر خود لازم دانستم نه از باب پاسخ که از منظر سپاس و قدردانی بار دیگر دست به قلم ببرم و این نگارش دو باره چند نکته دارد شاید قابل توجّه :
1- شاید نویسنده ی مقاله ی « لزوم بازنگری در کاربری کتابخانه ی مرکزی یزد » به این نتیجه رسیده باشد در پاره از موارد دچار شتابزدگی فکری شده باشد پس باید بتواند محکم بایستد و بگوید در چند جای انتقادات حق با شما دو عزیز است .
2- شاید نویسنده ی مقاله ی « لزوم بازنگری در کاربری کتابخانه ی مرکزی یزد » آن گونه که باید و شاید نتوانسته باشد منظور خود را در قالب کلمات بیان نماید پس می شود نشست و گفت و شنید و ماحصل این گفت و شنید می تواند راهگشایی باشد به اندازه اوّلین نوری که از پس کوه ها عبور می کند و ما را به صبحی امید بخش و دل انگیز نوید و بشارت می دهد .
3- قاطع و محکم با هزار بار تکرار و تأکید بیان می دارم در آن نوشته اصلا و ابدا قصد چند کار را نداشتم ؛
-ایراد و اشکال به مدیران استان ،
-خدای ناکرده متّهم نمودن فرد یا تفکّری که خود حاکم بر سیستمی منسجم است ،
-به سفارش یا برای خوش آمد کسی یا کسانی نوشتن ،
و در این مجال به همین اندازه بسنده می نمایم که ساختمان مذکور کتابخانه ی مرکزی شود یا مرکز اسناد برای من که شهروندی هستم مانند همان 500 هزار شهروند عزیز یزدی مایه ی افتخار است و خرسندی امّا با کمال ادب و احترام باید به عرض برسانم متأسّفانه بر سر قبری زاری و شیون راه انداخته ایم که ظاهرا مرده ای در آن نیست (تا آن ساختمان به سر و سامان برسد شاید همدیگر را به طور عام و خاص از یاد برده باشیم پس باید در همداستانی و همراهی زیرنوشته ای را انگشت تأیید بزنیم که ساختمان مذکور به صراط مستقیم رهنمون شود انشاءالله)
4- با خواندن نقدهای نوشته شده بر نوشتار هر چند نارسای خودم ، باز خوانی چند باره را لازم دانستم لذا با چند بار خواندن چیزی از علائم طعنه و گوشه و کنایه در نوشته ام نیافتم که چند جا با کنایه مورد خطاب قرار گرفتم .
5- و امّا بررسی دو نقد بر مقاله ی « لزوم بازنگری در کاربری کتابخانه ی مرکزی یزد » و نخست مطلب آقای حامد سلطانبی ؛
پیش از هر کار و نوشتنی بر خود لازم می دانم انتخاب به جا و شایسته ی جناب آقای علایی ، مدیر کل بسیجی نهاد عمومی کتابخانه های استان یزد را که در بی نهایت حسن سلیقه صورت گرفته ، حضورم محترم ایشان و مردم فرهنگ دوست یزد تبریک عرض نمایم در فرصتی مغتنم این تبریک را حضوری نیز اعلام خواهم نمود و برایشان در مدیریتشان آرزوی موفقیّت خواهم نمود امّا بند نخست ؛
انتخاب گزینشی یکی از روش های بررسی نوشتار است که منظور نویسنده را دچار خدشه می نماید و چنانچه چند سطر پایین تر نیز دیده یا انتخاب شده بود رعایت انصاف شده بود؛
« امّا بحث مهم و روزآمد این هنگام ، مدیریت فعلی حاکم بر بخش علمی و فرهنگی جامعه ی کنونی یزد است و یکی از مهم ترین مباحث مورد توجّه ، مبحث کارآمد نمودن پتانسیل های موجود برای بهرگیری در بالاترین استانداردهای ممکن است که اگر این بهره برداری مدیریتی بهینه و به جا نشود نه تنها گره ای باز نمی نماید که خود معضلی می شود گاه بحران ساز»
دوست عزیز هنوز هم بر این اعتقاد خود پای فشاری و تأکید دارم و بر این عقیده هستم که من و شما از یک منظر با دو دیدگاه به این موضوع می نگریم و وجه مشترک من و شما این مهم است که هر دو دغدغه داریم شهرمان بهترین باشد و این اشتراک زیبایی است . من به تمامی شهر هایی که مثال آوردید سفر کرده و آن چه شما منظور نظرتان است سر زده ام و با شما هم عقیده ام که یزد نه تنها نباید کمتر باشد که حق مسلّم این شهر کهن فرهنگی است که سر آمد نیز باشد امّا شما هم سری به مراکز اسناد اصفهان ، فارس ، سیستان بلوچستان و خراسان رضوی بزنید شایسته ی یزد نیست که مرکز اسنادی فراخور نام و نشان یزد داشته باشد ؟ البته مرکز اسناد با آن چه در کتابخانه ی امام علی ع بر قرار است فاصله ای به اندازه ی چند سال نوری دارد من با شما موافقم که یزد باید بهترین بزرگترین و شایسته ترین کتابخانه ی مرکزی را داشته باشد شما هم با من هم عقیده اید که مرکز اسنادی به غایت زیبا و با شکوه برای یزد ، نیازی ضروری است ؟
2- از این که مدیریت های استان را به شیطنت متّهم کرده ام از تمامی مدیران و متولّیان و دست اندر کاران فرهنگی استان عذر خواهی می نمایم امّا نوشته ی من محصول مشترک رضا بردستانی است با دغدغه هایی که این روزها با او همراه و هم عقیده است و شاید تذکّر شما به جا باشد که جوانی و در دام شیطنت ها افتادن قرین هم است ولی در دام شیطنت افتادن سال و ماه نمی شناسد پس باید همگی بر حذر باشیم ، این گونه برای همگی ما بهتر است .
3- در این جای نقد ، هم با شما هم عقیده ام و هم نه منظور من این بود چون مرکز اسناد و کتابخانه ی ملّی یک نهاد و سازمان هستند پس کتابخانه هم خواهند داشت و منظور من از آن دو طبقه که کتابخانه می شود بیشتر کتابخانه ی تخصّصی و پژوهشی بود و لاغیر و نیک می دانیم که مراجعه به کتابخانه های مرجع و تخصصّی موردی ومشخّص است امّا با شما هم عقیده ام که ساختن اسکله در یزد کار عاقلانه ای نیست
4- من هیچ اصراری ندارم تنها در پرتوی افکار و عقایدی که فکر می کنم روی آن اندیشیده و مطالعه کرده ام و برایم محترم است پیشنهاد دادم همین و بس حال اگر مدیران اسناد چنین اصراری دارند به خودشان مربوط است البته مدیریت اسناد روزهای پایانی کار خود را سپری می نماید و همین روزها همان گونه که دکتر قانع بازنشست شد و مدیر کل بسیجی آقای علایی جانشین ایشان شدند مدیر دیگری جایگزین مدیریت فعلی مرکز اسناد یزد خواهد شد و شاید ایشان با هر دوی ما مخالف باشند !
5- مدیریت های موازی ، سازمان های موازی ، فعالیت های موازی و خلاصه تصمیم گیری های موازی معضلی است که امیدوارم به زودی زود سر و سامان گیرند همان گونه که مرکز اسناد ، نهاد عمومی کتابخانه ها و فرهنگ و ارشاد ، حوزه هنری ، سازمان تبلیغات و... گاه فعالیت هایی یکسان و شبیه دارند و این نقدی اساسی و کاربردی است و جای این ایراد مجالی وسیع را می طلبد. امّا از این که خبر دارید !!! بر نامه های ارزشمندی تدارک دیده اند جای بسی خوشحالی دارد من هم امیدوارم شاهد روزهای خوبی باشیم که همه چیز خوب و زیبا باشد و به غایت آفتابی .
6- و باز هم خوشحالم که نوید برنامه ی وسیعی دادید که استاندارد بالای کتابخانه های یزد قرار است بالاتر هم برود
7- در این جا من هم با شما موافقم ، مدیریت های نا همگون ، عدم به کار گیری مدیران با توجّه به تخصّصشان ، فاصله گرفتن برخی مدیران از وظایف اصلی خود و یا ورود به مباحثی که اصلا و ابدا تخصّص ندارند !!! واقعا حق با شماست
8- جو سازی و قلم های مسموم که سعی دارندبا نقّاشی مار ، ما را با کلمه ی مار به خطا اندازند را خدا به راه راست هدایت نماید
در پایان از این که حوصله نموده دقیق نوشتار سراسر نقص اینجانب را مورد نقد قرار دادید سپاسگزارم و امیدوارم باز هم شاهد نوشته های زیبای شما باشم این نقد نویسی شما یعنی احترامی که به نوشته ی من قائل شدید و من همه گونه از شما سپاسگزارم شاید لازم باشد در جایی بنشینیم و بیشتر با هم گفتگو کنیم اگر صلاح دانستید مرا ممنون خویش ساخته اید .
و امّا نقد دوست وسرور گرامی میرزا محمّد آرین :
هر کجا کسی یا کسانی را متّهم ساخته ام و یا پیشداوری نموده ام صمیمانه از شما عذرخواهی می نمایم قبول دارم در چند جای نوشته ام دچار شتابزدگی نوشتاری شده ام و شایسته است بیشتر مراقب باشم ، ممنون از تذکّر شما دوست عزیز .
1- من با شما سخت هم عقیده هستم که یزد کتابخانه هایی بزرگتر و مهم تر هم طلب می نماید امّا جغرافیای شهری را هم باید مدّ نظر قرار داد نیمه ی شهر سیزده کتابخانه ی مهم و نیمه ی دیگر ؟!!! در مورد کتابخانه ی دانشگاه یزد منظور من شرایط خاص استفاده از آن بود چرا که کتابخانه های مستقر در دانشگاه بیشتر جنبه ی خاص دارد و مقیّد به شرایط و زمان خاص می باشد در مورد کتابخانه ی امام علی ع حق با شماست
2- در این مورد که کتابخانه ی مرکزی به حاشیه رانده شود من هم با شما هم عقیده هستم چرا که مرکزیت از کتابخانه ی مرکزی نباید گرفته شود امّا می شود تعاملی و تفکّری را حاکم نمود که هم کتابخانه ی زیبا و درخور داشته باشیم و هم مرکز اسنادی شایسته و کارا .
3- منظور من ساختن کتابخانه ویژه ی دانشجویان نیست بلکه می شود شبیه مرکز امام علی ع در آن گوشه ی شهر ساخت و استفاده ای چند منظوره از آن نمود در نوشتاری دیگر این طرح را بیشتر شرح خواهم داد .
4- با توجّه با نقد شما دوست عزیز و نیز نقد مفصّل آقای حامد سلطانبی این گونه نظر خود را ترمیم و اصلاح می نمایم ، کتابخانه ی مرکزی به جای خود ، شهر یزد و استان دارالعباده و دارالعلم مجموعه های بیشتری شبیه امام علی ع نیاز دارد البته با در نظر گرفتن جغرافیای شهری و نیز توجّه کامل و کافی به مسئله ی دسترسی و نیازهای جمعیتی و امّا همچنان بر عقیده ی خود اصرار می ورزم که مرکز اسناد اگر اهمیّت آن بیشتر از کتابخانه ی مرکزی نباشد کمتر هم نیست پس می توانیم در نشستی صمیمانه و چاره اندیشانه راهکاری اندیشید تا نیازهای چند گانه ی استان یزد بر طرف شود .
پایان کلام :
بر خود لازم و ضروری می دانم نگاه و نقد شما را ارج نهاده دست شما را به گرمی بفشارم سخت امیدوارم با وجود این فضای زیبا و دوست داشتنی باز هم بتوان با به چالش کشیدن نیاز های ضروری یزد به نقطه نظرات مشترکی رسید که پیآمد آن خیر و دوستی و کارآمدی برنامه هایی است که می تواند در سایه ی مدیریت های عقلایی یزد را همچنان بر قلّه های پر فروغ عزّت و افتخار حفظ و صیانت نماید حال که مدیریت های جدید و تازه نفس بر نهاد کتابخانه ها (جناب آقای علایی)و فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد(جناب آقای عالیشوندی) گمارده شده اند حتم داریم با افکار خیرخواهانه و مدیریت ریز بینانه ی این بزرگواران بیش از پیش شاهد رشد و شکوفایی فرهنگ و ساختار های علمی یزد و یزد نشینان یزدان اندیش باشیم و در این میان امید وافر داریم استاندار فهیم و شایسته ی یزد ، برادر بزرگوار جناب مهندس فلاح زاده ، با توجّه به ارتباط با مدیریت کلان کشوری و نیز اشراف بر نیازهای کلان استان ، به پیشبرد و سر و سامان گرفتن برنامه ها ی علمی و فرهنگی دیار دار العلم و دارالعباده سرعتی دو چندان بخشد . جا دارد به این سخن مدیر جدید اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد «محمود عالیشوندی» در جشنواره ی جهانی خط نگاره ی یزد مهر صحت و تأکید بگذارم که:«دارالعباده یزد به احیاء فرهنگ نیاز ندارد بلکه به ترمیم و باز نگری نیاز بیشتری دارد» پس بیاییم در افکار و اندیشه هایی که ممکن است آن گونه که ما می اندیشیم کارآمد نباشد ترمیم و بازنگری به کار بندیم
و من الله التّوفیق

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا