چرا  گیاهخوار!!! ؟؟؟


یزدفردا "در این رژیم غذایی، خوراک های گیاهی و محصولات لبنی طبیعی مجاز و غذاهای منشأ گرفته از حیوانات ‏مانند تخم مرغ ممنوع هستند. برای این رژیم دلایل بسیاری وجود دارد که مهم ترین آنها این است که ما ‏بایستی از کشتن موجودات با ادراک صرف نظر کنیم و از قانونی که می گوید: تو نباید قتل کنی، پیروی ‏نماییم.‏


واضح است که آزار نرساندن و نکشتن موجودات زنده به نفع آنهاست، اما آنچه که شاید واضح نمی باشد این ‏است که اذیت نکردن دیگران، به همان اندازه برای ما خود ما نیز مفید است چرا که در قانون کارما داریم: " ‏هر چه بکاری، همان را درو میکنی." ‏


اگر برای بر آوردن نیازهای غذایی خود، مستقیماً یا غیر مستقیم، موجب کشته شدن یک موجود زنده شویم، ‏دینی به این قانون خواهیم داشت و عواقب کار خود را پرداخت خواهیم کرد.‏


در واقع رژیم گیاهخواری هدیه ای است که ما به خود ارزانی می داریم. احساس بهتر بودن میکنیم و ‏همانطور که سنگینی دینمان تقلیل می یابد، کیفیت زندگی مان بهتر شده، به هوشیاری و عالم روحانی و ‏تجارب درونی دست می یابیم. بنابراین گیاهخواری ارزشش را دارد.‏


بسیاری از دلایل مذهبی مخالفت با گوشت خواری برای مردم متقاعد کننده اند، اما دلایل معتبر دیگری نیز در ‏تأیید گیاهخواری وجود دارند که همگی از عقل سلیم نشأت می گیرند و به مسائلی همچون سلامت شخصی، ‏محیط زیست، رنج حیوانات و گرسنگی جهان مربوط می شوند.‏



سلامت و تغذیه



مطالعه سیر تکامل بشر نشانگر آن است که نیاکان ما ذاتاً گیاهخوار بوده اند. ساختمان بدن انسان برای گوشت ‏خواری مناسب نیست. این نکته را دکتر " جی. اس. هانتیگن "، استاد دانشگاه کلمبیا در تحقیقی بر مبنای ‏آناتومی قیاسی به اثبات رساند. او خاطر نشان کرده است که روده های جانوران گوشت خوار، کوتاه و روده ‏بزرگ آنها صاف و کشیده است. بر عکس در حیوانات گیاهخوار، هر دو روده دراز هستند. گوشت به دلیل ‏مقدار زیاد پروتئین و حجم کم محتوای فیبری، برای جذب شدن به زمان زیادی نیاز ندارد و بر همین اساس ‏است که طول روده های گوشت خواران کوتاهتر از روده های گیاهخواران است.‏


روده های انسان همانند روده های گیاهخواران دراز است. طول روده های ما روی هم رفته، تقریباً هشت و ‏نیم متر است. روده کوچک چند بار در خود پیچیده است و جدار آن صاف نبوده و موج دار می باشد. به دلیل ‏آنکه روده های ما طولانی تر از روده های گوشت خواران است، گوشتی که می خوریم، زمانی طولانی تر ‏در روده هایمان می ماند و در نتیجه فاسد شده و مواد سمی تولید می کند. این سموم موجب سرطان روده ‏بزرگ و افزایش کار جگر که مسئول تصفیه خون می باشد، می شوند و این نیز موجب سیروز کبد و حتی ‏سرطانی شدن آن می شود.‏


گوشت دارای مقدار فراوانی اسید اوریک و پروتئین اوروکیناز می باشد که باعث افزایش فشار کار کلیه می ‏شوند و می توانند باعث تحلیل رفتن کلیه گردند. در نیم کیلو گوشت، 14 گرم پروتئین اروکیناز وجود دارد. ‏اگر سلول های زنده در اسید اوریک مایع قرار داده شوند، خاصیت متابولیک شان را از دست می دهند. ‏بعلاوه گوشت فاقد سلولز و یا فیبر است و این فقدان می تواند به سادگی موجب یبوست گردد و می دانیم که ‏یبوست خود می تواند باعث بیماریهایی همچون بواسیر و سرطان گردد.‏


کلسترول و چربی اشباع شده در گوشت موجب ناهنجاری هایی قلبی می شوند که در حال حاضر، عامل ‏اصلی مرگ و میر می باشد. ‏


دومین عامل مهم مرگ و میر، سرطان است. آزمایشها نشان داده اند که پختن و کباب کردن گوشت، نوعی ‏ماده شیمیایی به نام " نتیل کولان ترن " در آن تولید می کند که خود ماده سرطان زای قوی می باشد. موشهایی ‏که این ماده شیمیایی به آنها داده شده بود، نمونه های مختلفی از سرطان همچون تومور استخوان، سرطان ‏خون و معده را در خود بروز دادند.تحقیقات نشان داده اند که موشهایی نوزادی که توسط موشهای مادر مبتلا ‏به سرطان سینه تغذیه شده اند نیز دچار این بیماری شده اند، بعلاوه تزریق سلولهای سرطانی انسان به ‏حیوانات نیز این بیماری را در آنها آشکار ساخته است. این نشان می دهد چنانچه گوشت مصرفی روزانه ما ‏از حیوانات بیمار تأمین شود، احتمال اینکه ما هم به این بیماری دچار شویم زیاد است.‏


عده ای از مردم فکر می کنند گشتی که دراختیار ما قرار می گیرد، به علت کنترلی که در کشتارگاه ها انجام ‏می گیرد، سالم و بی خطر است. اما باید بدانیم که رقم کشتار آنچنان بالاست که آزمایش تک تک گوشت ها ‏عملاً غیر ممکن است. به عبارتی کنترل سرطانی بودن تکه ای گوشت نیز ممکن نیست چه برسد به کنترل ‏گوشت همه دامها! در کشتارگاه ها صرفاً عضو مبتلا به بیماری را جدا کرده و قسمتهای باقی مانده را به ‏فروش می رسانند. ‏


دکتر " ج. اچ. کاوگ " گیاهخوار معروف گفته است: " زمانیکه ما گیاهخواری می کنیم، دیگر نگران این ‏مسئله نخواهیم بود که حیوانی که از آن خوراک درست کردیم، از چه بیماری مرده است و در نتیجه حوردن ‏غذا برایمان لذت بخش می شود!"‏


از همه اینها که بگذریم، یک مشکل دیگر نیز باقی می ماند. داروهایی چون استروییدها و هورمون رشد و ‏آنتی بیوتیک به حیوانات تزریق یا خورانده می شود. گزارش شده که این مواد از طریق گوشت به مصرف ‏کننده انتقال می یابد و در نتیجه بدن شخص مصرف کننده در مقابل آنتی بیوتیک مصونیت پیدا میکند و اثر ‏داروهایی که ب هنگام بیماری مصرف می کند، تقلیل می یابد.‏


برخی عقیده دارند که رژیم گیاهخواری به اندازه کافی مغذی و قوی نیست. دکتر میلر، جراح متخصص ‏آمریکایی، در تایوان بیمارستانی را بنا نهاد که در آن همگان، کارکنان و بیماران همه با خوراک های گیاهی ‏پذیرایی می شدند.او می گوید: موش یکی از حیواناتی است که می تواند زندگی اش را از طریق گیاهخواری ‏یا گوشت خواری تأمین کند. اگر دو موش را در نظر بگیریم و به یکی فقط گیاه و به دیگری فقط گوشت ‏بدهیم، خواهیم دید که رشد و پیشرفت هر دو آنها مشابه است، با این تفاوت که زندگی موش گیاهخوار طولانی ‏تر و مقاومتش در برابر بیماریها بیشتر است و بعلاوه زودتر از بیماریها بهبود می یابد. او همچنین عقیده دارد ‏که علوم دارو درمانی پیشرفت زیادی کرده اند و قادر به معالجه بیماریها هستند. اما یک رژیم گیاهی صحیح ‏میتواند از بیماریها پیشگیری کند. او متذکر می شود که خوراک های گیاهی منبع تغذیه مستقیم تری از گوشت ‏هستند. مردم ر حالی حیوانات را می خورند که منبع خوراک خود حیوانات، گیاه است. زندگی حیوانات بسیار ‏کوتاه است و تقریباً تمامی بیماری هایی که انسان به آنها مبتلا می شود را می گیرند. پس خیلی محتمل است که ‏انسان با خوردن گوشت حیوانات ناسالم، دچار بیماری شود. بر این اساس، چرا انسان خوراک خود را مستقیماً ‏از گیاهان نگیرد." ‏


دکتر میلر پیشنهاد کرده که ما می توانیم تمام مواد لازم برای تندرستی مان را از غلات، حبوبات و سبزیجات ‏تأمین کنیم.‏


بسیاری عقیده دارند که پروتئین حیوانی از آنرو که پروتئین کاملی است بر پروتئین گیاهی رجحان دارد. اما ‏واقعیت این است که علاوه بر اینکه برخی پروتئین های گیاهی کامل هستند، می توانیم با تهیه غذاهای مرکب ‏از چندین پروتئین نا کامل گیاهی غذایی کامل تهیه نماییم.‏


در ماه مارس 1998، سازمان تغذیه آمریکا اعلام کرد که رژیم گیاهخواری به شرط آنکه درست برنامه ‏ریزی شود، از نظر سلامت و تغذیه کامل خواهد بود.‏


افرادی به اشتباه بر این باورند که گوشتخوار ها قوی تر از گیاهخواران هستند. اما آزمایش انجام گرفته بر ‏روی 32 انسان گیاهخوار و 15 انسان گوشتخوار نشان داد که گیاهخواران طاقت بیشتری دارند.‏


پروفسور " آیرونگ فیشر " استاد دانشگاه " یل " که این آزمایش ساده را روی این افراد انجام می داد، از ‏همه آنها خواست تا دستهای خود را به اطراف کشیده و به مدت 15 تا 30 دقیقه در همان حالت نگه دارند. ‏


نتیجه آزمایش کاملاً روشن بود. از میان 15 فرد گوشت خوار، تنها دو نفر توانستند برای مدتی بین 15 تا 30 ‏دقیقه، دستهای خود را به اطراف باز نگه دارند. از صف گیاهخواران 22 نفر بین 15 ا 30 دقیقه، 9 تن بیشتر ‏از یک ساعت و 4 تن بیشتر از دو ساعت و حتی یکی از آنها توانست بیش از سه ساعت دستهای خود را در ‏آن حالت نگه دارد.‏


خیلی از قهرمانان دو استقامت پیش از مسابقه مدتی را گیاهخواری میکنند. دکتر " باربارا مور" متخصص ‏گیاه درمانی، مسافت 110 مایل را در زمان 27ساعت و نیم دوید. این زن 56 ساله که تمام رکورد های ‏مردان جوان را شکست، گفته بود: ‏


‏" من می خواهم نشان دهم افرادی که در طول زندگی شان گیاهخواری میکنند، از بدنی نیرومند، مغزی فعال ‏و زندگی سالم برخوردارند. "‏



آیا در رژیم گیاهخواری، پروتئین لازم وجود دارد؟



سازان بهداشت جهانی توصیه کرده که 4.5 درصد کالری روزانه از پروتئین ها تأمین می شود. % 17 ‏کالری گندم، % 45 کالری بروکلی و %8 کالری برنج به صورت پروتیئن است. پس حفظ یک رژیم غذایی ‏بدون گوشت و سرشار از پروتئین بسیار آسان است. با این مزیت که از بسیاری از بیماریهای ناشی از رژیم ‏های غذایی پر چربی همچون بیماریهای قلبی و سرطان جلوگیری می کنیم. رابطه بین استفاده زیاد مواد ‏گوشتی و سایر منابع غذایی حیوانی محتوی مقادیر زیاد چربی اشباع شده با بیماریهای قلبی، سرطان سینه، ‏سرطان روده و سکته به اثبات رسیده است. بیماریهای دیگری که اغلب توسط رژیم گیاهخواری قابل ‏پیشگیری یا حتی درمان هستند، عبارتند از سنگ کلیه، سرطان پروستات، دیابت، زخم معده، سنگ کیسه ‏صفرا، سندرم بیماریهای التهابی روده، التهاب مفاصل ( آرتروز)، بیماریهای لثه، اکنه، سرطان لوزالمعده، ‏سرطان معده، کاهش قند خون، یبوست، التهاب موضعی روده، افزایش فشار خون، پوکی استخوان، سرطان ‏تخمدان، بواسیر، چاقی، آسم.‏


بیشترین ضرر برای سلامتی شخصی، غیر از سیگار کشیدن، خوردن گوشت است.‏



اکولوژی و محیط زیست



پرورش حیوانات برای گوشت آنها پیامدهایی مانند تخریب جنگلهای استوایی، افزایش گرمای جهان، آلودگی ‏آب، کمبود آب، سوء استفاده از منابع انرژی، بیابان زایی و گرسنگی را در جهان به همراه خواهد داشت. ‏استفاده از زمین، آب، انرژی همراه با تلاش انسان برای تولید گوشت، راه صحیحی برای بهره وری از منابع ‏زمین نیست. ‏


از سال 1960، حدود % 25 از جنگلهای استوایی آمریکای مرکزی سوزانده و به چراگاه تبدیل شده اند. ‏محاسبه شده است که هر 100 گرم همبرگری که از حیوانات این منطقه بدست آمده، به بهای نابودی 5 متر ‏مربع از جنگلهای استوایی بوده است. بعلاوه افزایش گله ها مسائل زیر را به دنبال خواهد داشت:‏


‏ اولاً، به تولید 3 نوع گازی که باعث گرمای کره زمین می شوند، کمک میکند، ‏


ثانیاً، باعث آلودگی آب می شود. برای تولید 450 گرم گوشت، به 9326 لیتر آب نیاز است. در حالیکه تولید ‏گوجه فرنگی فقط 110 لیتر آب و 450 گرم نان گندم تنها به 526 لیتر آب نیازمند است. تقریباً نیمی از آب ‏مصرفی در آمریکا برای رشد مواد غذایی دام هاست.‏


اگر منابعی که برای تولید دام، به کار گرفته می شوند، صرف تولید غلات برای استفاده انسانها می شدند، ‏غذای بیشتری به مردم جهان می رسید.اگر جو دو سر تولید شده از یک جریب زمین به جای حیوان به انسان ‏خورانده شود، پروتئین تولید ان 8 برابر و کالری آن 25 برابر خواهد بود. پروتئین و کالری و نیاسین یک ‏جریب زمین بروکلی، 10 برابر میزانی است که از گوشت حیوانی که در همان جریب زمین تغذیه شده بدست ‏می آید. اینچنین آمارهایی بسیار زیاد می باشند. اگر منابع جهان بجای تولید خوراک دام، برای کشت غلات ‏مصرفی غذای مردم استفاده می شد، بهره وری بالاتری نصیب ما می شد. ‏


اتخاذ یک رژیم گیاهخواری باعث می شود که با این سیاره ملایم تر رفتار کنیم. از طرفی وقتی بدانیم که با ‏اصراف نکردن و قناعت به آنچه مورد نیاز ماست، از کشتن یک موجود زنده جلوگیری کرده ایم، با احساس ‏بهتری خواهیم زیست.‏


‏ ‏


گرسنگی در جهان



تقریباً یک میلیارد انسان از گرسنگی و سوء تغذیه در این کره خاکی رنج می برند.هر ساله بیش از 40 میلیون ‏نفر که اکثر آنها کودک هستند، از گرسنگی می میرند. علی رغم این مسئله، بیش از یک سوم محصول غلات ‏جهان، به جای انسانها، صرف تغذیه دامها می شود. در ایالات متحده آمریکا، دامها % 70 از غله تولیدی را ‏مصرف میکنند. اگر این مواد غذایی بجای حیوانات، به انسانها خورانده می شدند، دیگر هیچ گرسنه ای روی ‏کره زمین نداشتیم.‏


‏ ‏


رنج حیوانات



آیا می دانید که روزانه 100 هزار گاو در آمریکا کشته می شود؟ در کشورهای غربی، اکثر حیوانات در ‏دامداری های صنعتی پرورش داده می شوند تا با حداقل هزینه، حیوانات بیشتری تولید شوند. حیوانات در ‏ازدحام این مکانها به هم فشرده می شوند و شکلشان تغییر داده می شود و با آنها مثل ماشین رفتار می شود تا به ‏گوشت های خوبی تبدیل شوند. این وقایع حقایقی هستند که بیشتر ما هرگز نخواهیم دید. می گویند که بازدید از ‏یک کشتارگاه شما را برای همیشه گیاهخوار خواهد کرد.‏


لئو تولستوی گفته است : " مادامی که کشتارگاه ها وجود دارند، میدان رزم هم وجود خواهد داشت. ‏گیاهخواری در واقع محکی بر انسانیت است." اکثر ما فعالانه کشتار حیوانات را منع نمی کنیم، در نتیجه ‏بدون آگاهی از این مسئله که چه اتفاقی برای حیوانات می افتد، عادت گوشتخواری توسعه یافته و از طرف ‏جامعه نیز حمایت می شود.‏



مجمع قدیسین و دیگران



می بینیم که گیاهان از ابتدای تاریخ، غذای طبیعی بشر بوده اند. در افسانه های قدیمی " عبری یونان " سخن ‏از مردمی است که میوه خوار هستند. کاهن های قدیمی مصر، هرگز گوشت نمی خوردند. فلاسفه بزرگ ‏یونان مانند " پلاتو، دیوژنز و سقراط " همگی طرفدار گیاهخواری بوده اند. ‏


در هند " شاکیامونی بودا " به اهمیت " اهیمسا " اصل نیازردن موجودات زنده تأکید کرده است. او به ‏شاگردانش گوشزد کرد که گوشت نخورند، در غیر این صورت، سایر موجودات از آنها می ترسند. بودا چنین ‏می گوید: گوشتخواری فقط یک عادت اکتسابی است. بشر از ابتدا طوری آفریده نشده است که خواهان گوشت ‏باشد. گوشتخواران بذر رحم و بخشش را از وجودشان خارج می کنند و یکدیگر را به قتل می رسانند و می ‏خورند....به این ترتیب که من شما را در این زندگی می خورم و شما نیز من را در زندگی بعدی می ‏خورید...، و این روال ادامه می یابد. اینان چگونه می توانند از سه قلمرو توهم بدر آیند؟ "‏


بسیاری از یهودیان، مسیحیان و تائویست های اولیه، گیاهخوار بودند. در انجیل آمده است: ‏


و خدا فرمود:" من انواع حبوبات و میوه را برای خوراک شما فراهم نموده ام و اما برای حیوانات وحشی و ‏پرندگان، انواع علفها و برگهای گیاهان را گذارده ام." ( پیدایش 1:29)‏


و یک نشان دیگر از ممنوع کردن گوشت خواری در انجیل: ‏


شما نباید خوراکی را که خون در آن جریان دارد، بخورید، چرا که زندگی در آن جاری است.( پیدایش 9:4) ‏


خدا گفت: چه سی به شما گفته است، گوساله و بز را قربانی کنید و آنرا به من تقدیم نمایید. خودتان را از خون ‏بی گناهان بشویید تا من صدای دعایتان را بشنوم. در غیر این صورت مهرم را از شما بر می گیرم، زیرا ‏دستهای شما آغشته به خون است. توبه کنید تا شما را ببخشم. "‏


پولس مقدس یکی از حواریون عیسی مسیح در نامه ای به رومی ها نوشت:" بهتر است نه گوشت بخورید و نه ‏شراب بنوشید." ( رومی ها 114:21).‏


تاریخ نویسان، اخیراً کتاب قدیمی ای را یافته اند که در آنها دید تازه ای از زندگی مسیح و آموزشهای ایشان ‏بیان شده است. مسیح گفت است: افرادی که حیوانات را می خورند، در واقع گور خویش را مهیا می کنند، ‏صادقانه به شما بگویم انسانی که می کشد، خود کشته خواهد شد. فردی که موجود زنده ای را می کشد و ‏گوشتش را می خورد، در واقع گوشت یک انسان مرده را می خورد. "‏


مذاهب هند نیز خوردن گوشت را منع کرده اند و اینطور گفته شده است که " مردم نمی توانند بدون کشتن یک ‏موجود زنده، گوشت بخورند. کسی که به موجودی صدمه بزند، هرگز بخشوده نخواهد شد، بنابر این از ‏خوردن گوشت پرهیز کنید. "‏


در قرآن کتاب آسمانی مسلمانان، " خوردن خون و گوشت حیوان مرده " منع شده است. ‏



یک استاد بزرگ چینی ذن به نام " هان شانتسه " شعری سرود که شدیداً در رد گوشت خواری است:" سریع ‏جهت خرید گوشت و ماهی به بازار می روید و غذای همسر و بچه هایتان را تهیه می کنید ولی چرا باید جان ‏آنها به خاطر ما گرفته شود. این غیر منطقی است و نه تنها شما را به بهشت نزدیک نمیکند، بلکه به قعر جهنم ‏می فرستند. "‏


تعدادی از نویسندگان مشهور، هنرمندان، دانشمندان، فیلسوفان و مردان بزرگ، گیاهخوار بوده اند. افراد زیر ‏مشتاقانه به دنبال گیاهخواری رفتند:‏


شاکیامونی بودا، عیسی مسیح، ویرجیل، هوراس، پلاتو، اوید، پتراچ، فیثاغورث، سقراط، ویلیام شکسپیر، ‏ولتر، اسحاق نیوتن، لئوناردو داوینچی، چارلز داروین، بنجامین فرانکلین، رالف والدو امرسون، هنری دیوید ‏توریو، امیل زولا، برتراند راسل، ریچارد واگنر، پرسی بیشه شلی، اچ. جی ولز، آلبرت انیشتین، رابیندرانات ‏گورو، لئو توستوی، جرج برنارد شاو، مهاتما گاندی، آلبرت شوایتزر، و ....‏


آلبرت انیشتین گفته است: " من فکر می کنم تأثیرات پاک سازی که یک رژیم گیاهخواری بر وضعیت انسان ‏می گذارد، برای نوع بشر بسیار مفید است. بنابر این انتخاب این راه توسط مردم، بسیار پسندیده بوده و ‏برایشان صلح و آرامش به ارمغان می آورد." این نصیحت تمام بزرگان و مقدسین در طول تاریخ بوده است.‏



سؤال و جواب



‏1- خوردن حیوانات به معنی کشتن موجودات زنده است، آیا گیاهخواری هم نوعی کشتار نیست؟


جواب: خوردن گیاه هم کشتار موجود زنده است و در نتیجه مقداری مانع کارمایی برای ما خلق می کند، اما ‏اثر کارمایی آن کمتر است و با تمرینات معنوی صحیح، کارمای آن پاک می شود.‏


از طرفی ما باید برای ادامه زندگی چیزی بخوریم، پس غذایی را انتخاب می کنیم که حس آگاهی آن کمتر ‏است و کمترین درد را متحمل می شوند. % 90 گیاهان از آب است و بر این اساس، سطح آگاهی آنها همچنان ‏پایین است که به ندرت متحمل درد می شوند. بعلاوه ما با خوردن گیاه نه تنها ریشه آن را قطع نمی کنیم بلکه ‏به تولید دوباره قسمتهای غیر جنسی و در نتیجه به تولید محصول کمک می نماییم، پس کار ما می تواند عملاً ‏به نفع گیاهان باشد. بر همین اساس، پرورش دهندگان گیاهان می گویند که پیرایش و شاخه زدن گیاهان باعث ‏رشد و زیباتر شدن گیاه می شود. ‏


این مسئله در میوه ها آشکار تر است. یک میوه رسیده با بوی خوش، رنگ زیبا و خوشمزه بودنش انسان را ‏به خوردن آن ترغیب میکند، و به این ترتیب درختان میوه بذر افشانی می کنند. اگر آنها چیده و خورده نشوند، ‏ترشیده شده و از درخت افتاده و فاسد می گردند و دانه ها زیر سایه درخت از آفتاب محروم مانده و می میرند. ‏بنابر این خوردن میوه و سبزی گرایشی طبیعی است که اصلاً دردی را برای آنها همراه نخواهد داشت.‏



‏2- عده ای بر این نظرند که گیاهخوارن کوتاهتر و لاغر تر از گوشت خوارانند. آیا این درست است؟


جواب: گیاهخواران الزاماً لاغر تر و کوتاهتر نیستند. اگر رژیم غذایی متناسب باشد، آنها هم بلند و قوی می ‏شوند. همه حیوانات درشت اندام مثل فیل، گاو، زرافه، اسب آبی، اسب و غیره فقط سبزی و میوه می خورند. ‏آنها نیرومند تر از حیوانات گوشتخوار بوده و خیلی آرام هستند و همچنین برای کمک به انسان بسیار سودمند ‏هستند. اما حیوانات گوشتخوار خشن و غیر مفید می باشند. اگر انسان گوشت حیوان را بخورد، سخت تحت ‏تأثیر غرایز حیوانی قرار می گیرد. انسانهای گوشتخوار الزاماً بلند و قوی نیستند و حتی میانگین عمر آنها ‏بسیار کوتاه است. اسکیموها تقریباً فقط گوشت می خورند، اما آیا بلند و قوی هستند؟ عمر درازی دارند؟ فکر ‏می کنم این مسئله را به خوبی درک کنید.‏



‏3- آیا گیاهخواران می توانند تخم مرغ بخورند؟‏


جواب: نه، خوردن تخم مرغ یعنی کشتن موجود زنده،عده ای می گویند که تخم مرغ های امروزه، بی نطفه ‏اند و بنابر این خوردن آنها کشتن موجود زنده نیست. این مسئله تنها به ظاهر صحیح است. یک تخم مرغ از ‏اینرو بی نطفه می ماند که شرایط مناسب برای باروری از آن مضایقه شده است و نتیجتاً مراحل سیر تکامل و ‏تبدیل شدن به جوجه را طی نمی کند. در اینجا باید گفت که اگرچه این تکامل صورت نپذیرفته، اما نیروی ‏نهفته حیات که برای این فرایند لازم است، همچنان در تخم مرغ وجود دارد. نیروی زندگی در تخم مرغ وجود ‏دارد و به همین دلیل تخمها تنها سلولهایی هستند که بارور شوند. عده ای به این مسئله اشاره می کنند که تخم ‏مرغ شامل اساسی ترین مواد خوراکی از جمله پروتئین و فسفر است که برای انسان ضروری است. اما ‏پروتئین در تمام دانه های گیاهی و فسفر در انواع سبزیها از جمله سیب زمینی وجود دارد.‏


ما از دوران باستان تا به امروز می دانیم که راهب های بسیاری بوده اند که گوشت و تخم مرغ نخورده اند و ‏با این حال عمری دراز داشته اند. برای نمونه استاد " یینگ گوانگ " برای هر وعده غذا یک بشقاب سبزی و ‏اندکی برنج می خورد و بیشتر از 80 سال زندگی کرد. بعلاوه زرده تخم مرغ حاوی مقدار زیادی کلسترول ‏است که علت اصلی اختلال های قلبی است که در آمریکا و فورموسا یکی از مرگ آورترین بیماریهاست. ‏


شگفت آور نیست که می بینیم بیشتر بیماران تخم مرغ می خوردند.‏



‏4- انسان، حیواناتی از قبیل خوک، گاو، مرغ و اردک را پرورش می دهد. چرا نباید آنها را بخورد؟


جواب: خب، پدر و مادر هم بچه هایشان را بزرگ میکنند، اما آیا حق دارند که بچه ها را بخورند؟ همه ‏موجودات زنده حق زندگی دارند و هیچ کس نباید آنها را از این حق محروم کند. اگر نگاهی به قانون در هنگ ‏کنگ و برخی از دیگر کشورها بیندازیم می بینیم که حتی خودکشی، خلاف قانون است. پس کشتن موجود ‏زنده دیگر نیز به مراتب غیر قانونی است.‏



‏5- حیوان ها زاده می شوند که انسانها آنها را بخورند. اگر ما آنها را نخوریم، دنیا را پر می نند، آیا اینطور ‏نیست؟


جواب: این عقیده غلطی است. آیا شما قبل از کشتن حیوانی از او می پرسید که اصلاً می خواهد توسط شما ‏کشته و یا خورده شود یا نه؟ همه موجودات تمایل به زنده ماندن دارند و از مردن می ترسند. ما نمی خواهیم ‏توسط ببری خورده شویم، پس حیوانات چرا بایستی توسط ما خورده شوند؟ انسان فقط ده ها هزار سال است ‏که بر روی زمین زندگی میکند اما پیش از پیدایش انسان نمونه های مختلفی از حیوانات وجود داشتند. آیا آنها ‏زمین را پر کردند؟ موجودات زنده یک توازن اکولوژیک طبیعی با هم دارند و در صورت کمبود غذا یا ‏مکان، کاهش شدیدی در جمعیت آنها بوقوع خواهد پیوست. این مسئله جمعیت را در توازن نگه می دارد.‏



‏6- چرا باید گیاهخواری کنیم؟‏


جواب: من گیاهخوارم چون خدای درونم چنین می خواهد. متوجه هستید؟ خوردن گوشت خلاف قانون جهانی ‏‏" نمی خواهم کشته شوم " است. ما که نمی خواهیم کشته شویم، نمی خواهیم مالمان دزدیده شود، اگر با ‏دیگران چنین معامله ای کنیم، در واقع علیه خود اقدام کرده ایم و این امر ما را متحمل رنج خواهد نمود. هر ‏اقدامی علیه دیگران، برای شما رنج به همراه خواهد آورد. همانطوری که نمی توانید و نباید خود را گاز ‏بگیرید و یا بزنید، همانطور هم نباید بکشید چون خلاف عقیده زندگی است. متوجه هستید؟ این مسئله ما را ‏خواهد آزرد، پس نبایستی این کار را بکنیم. این به معنای محدود کردن خود نیست، بلکه به این معناست که ‏زندگی خود را به زندگی تمام موجودات زنده گسترش دهیم. زندگی ما به پیکرمان محدود نمی شود بلکه شامل ‏زندگی حیوانات و همه موجودات زنده است، این ما را اصیل تر ، بزرگتر، شاد تر و بی انتها تر می سازد. ‏



‏7- ممکن است توضیح دهید که گیاهخواری چطور به صلح جهانی کمک میکند؟


جواب: شاهد هستید که بیشتر جنگها در جهان به دلایل اقتصادی اتفاق می افتد. مشکلات اقتصادی وقتی که ‏گرسنگی، فقدان آذوقه و یا تقسیم نابرابر آن در کشورهای مختلف غالب باشد، مبرم و حاد می شود. اگر وقتی ‏را به خواندن مجلات اختصاص دهید و در مورد حقایق مربوط به گیاهخواری تحقیق کنید، این امر را بخوبی ‏خواهید فهمید. پرورش گاو و حیوانات دیگر جهت استفاده از گوشت آنها موجب ورشکستگی اقتصاد ما در ‏همه زمینه ها و موجب گرسنگی در تمام جهان یا حد اقل در کشورهای جهان سوم شده است. این را من نمی ‏گویم بلکه یک شهروند که این مسئله را بررسی کرده و در این باره کتابی نوشته است می گوید. می ‏توانید به هر کتابخانه ای بروید و پژوهش های انجام گرفته در مورد گیاهخواری و خوراک را بخوانید. کتاب ‏آنتونی رابینز در این باره جالب است. می توانید این کتاب را در کتابفروشی ها پیدا کنید.‏


جان رابینز نیز کتاب " رژیم گیاهی برای آمریکای جدید " را نوشته است. او یک میلیونر بستنی فروش ‏معروف بود. ولی برای اینکه گیاهخوار باشد همه چیز خود را رها کرد و کتابی در مورد گیاهخواری نوشت ‏که بر علیه رسوم خانوادگی و شغلش بود. پول هنگفت، موقعیت اجتماعی و شغلش را از دست داد، اما این کار ‏را به خاطر " حقیقت " انجام داد. کتاب بسیار خوبی است. کتابهای دیگری هم وجود دارند که میتوانند ‏اطلاعات و واقعیت های لازم را در مورد گیاهخواری و اینکه گیاهخواری چگونه به صلح جهانی کمک می ‏کند، در دسترس شما قرار دارند. ما ذخیره و موجودی خوراکی مان را جهت تغذیه چهارپایان از بین می بریم. ‏می دانید چقدر پروتئین، دارو، آب ، نیروی انسانی، خودرو، کامیون، جاده سازی و صدها جریب زمین تلف ‏می شود تا گاوی برای خوردن آماده شود. درک میکنید؟ در حالیکه همه این چیزها می توانستند در میان ‏کشورهای توسعه نیافته بطور مساوی تقسیم شوند، و بدین طریق مسئله گرسنگی حل شود، حالا اگر کشوری ‏به مواد خوراکی نیاز داشته باشد، احتمالاً به کشور دیگر حمله می کند تا مردم خودش را نجات دهد. این امر ‏در دراز مدت باعث عوامل بد و جدال می شود. " هر چه بکارید، همان را درو می کنید ". اگر ما کسی را ‏برای آذوقه بکوشیم، خود نیز بعدها به همین منظور کشته خواهیم شد، به طریقی دیگر دفعه بعد، و یا نسلی ‏بعد. باعث تأسف است! ما بسیار با هوش و بسیار متمدن هستیم، با این حال اکثرمان هنوز علت اینکه چرا ‏کشورهای همسایه ما متحمل درد و رنج هستند را نمی دانیم. چون سرگرم ذائقه مان، سلیقه مان و شکم مان ‏هستیم. برای تغذیه یک پیکر، موجودات دیگر را می کشیم و به همنوعان خود گرسنگی می دهیم. ما حتی ‏هنوز در مورد حیوانات سخن نمی گوییم توجه دارید؟ این گناه بعدها آگاهانه یا نا آگاهانه بر وجدانمان فشار می ‏آورد و همین مسئله ما را مبتلا به سرطان، توبرکلوز و دیگر بیماریهای بی درمان همچون ایدز می کند. از ‏خود بپرسید چرا کشور آمریکا بیش از همه جا مبتلاست؟


آمریکا بالاترین رقم بیماران سرطانی را دارد، چرا که مردمانش بسیار زیاد گوشت می خورند. آنها بیشتر از ‏مردم هر کشور دیگری گوشت می خورند. از خود بپرسید که چرا چینی ها و یا کشورهای دیگر دارای این ‏رقم بالای سرطان نیستند. آنها این قدر گوشت ندارند. متوجه اید؟ اینها چیزهایی است که پژوهش ها و تحقیقات ‏می گویند. ‏



‏8- فواید معنوی که از گیاهخوار بودن عاید ما می شوند، چیستند؟


جواب: بسیار خوشحالم که شما سوال تان را به این طریق مطرح کردید، چرا که این بدان معنی است که شما ‏تمرکز خود را روی فایده های معنوی گذاشته اید و اینها برایتان مهم است. بیشتر مردم وقتی در مورد ‏گیاهخواری صحبت می کنند مراقب سلامتی، تغذیه و تناسب اندامشان هستند. جنبه های معنوی گیاهخواری ‏در این است که پاکیزه و غیر سبعانه است. " تو نباید کسی را بکشی." خدا وقتی اینرا به ما گفت، نگفت که ‏تنها انسان را از بین نبر، بلکه حرف او در برگیرنده همه موجودات بود. آیا او نگفت که همه حیوانات را ‏دوست ما ساخته است تا به ما کمک کنند؟ آیا او حیوانات را تحت مراقبت ما قرار نداده است؟ او گفت مواظب ‏آنها باشید و بر آنها فرمان برانید. آیا وقتی اختیار آنها با شماست، آنها را می کشید و می خورید؟ در این ‏صورت پادشاهی تنها خواهید شد. خب وقتی خدا این را می گوید، باید به فرمان او گردن نهیم. نیازی به ‏پرسش از او نیست. سخنان او کاملاً روشن است. اما چه کسی غیر از خدا، خدا را می فهمد؟


بنابر این برای فهمیدن خدا، بایستی خدا شد. من شما را دعوت می کنم که دوباره خدا گونه شوید. خودتان ‏باشید، و نه کس دیگری. مراقبه کردن بر خدا این معنی را نمی دهد که صرفاً خدا را پرستش کنید و بس. بلکه ‏به این معنی است که شما خود، خدا خواهید شد. دریافتن این است که شما و خدا یکی هستید." من و پدرم یکی ‏هستیم." آیا مسیح این را نگفته است؟ اگر وی گفت که او و پدرش یکی هستند، ما و پدر و مسیح هم می توانیم ‏یکی باشیم، چرا که ما نیز فرزندان خدا هستیم. مسیح همچنان گفت که هر آنچه را که او انجام می دهد ما نیز ‏می توانیم حتی بهتر انجام دهیم. بنابر این ما می توانیم از مسیح هم بهتر شویم. چه کسی می داند؟ ‏


چرا وقتی هیچ چیز درباره خدا نمی دانیم، او را پرستش کنیم؟ وقتی می خواهیم با دختری ازدواج کنیم، بایستی ‏او را بشناسیم. این روزها چنین معمول است که قبل از ملاقات طرفین، ازدواجی صورت نمی گیرد.پس ‏چطور می توان خدا را با ایمانی کور پرستش کرد. ما این حق را داریم که از خدا بخواهیم خود را بر ما ظاهر ‏و آشکار سازد و این حق را داریم که خدایی را که پرستش می کنیم، انتخاب کنیم. می بینید که در انجیل و ‏دیگر کتابهای آسمانی به صراحت آمده است که باید گیاهخوار بود. برای حفظ تندرستی مان باید گیاهخوار ‏باشیم. به دلایل علمی، به دلایل اقتصادی و همینطور به خاطر ترحم نسبت به موجودات باید گیاهخوار باشیم. ‏و بعلاوه باید برای حفظ جهان گیاهخواری کنیم. در پاره ای از پژوهش ها آمده است که اگر در غرب آمریکا ‏مردم فقط یک بار در هفته گیاهخواری کنند شانزده میلیون انسان در سراسر جهان از گرسنگی نجات می ‏یابند. و این ارقام در کشورهای دیگر که گوشت مصرف می کنند نیز آمار پایینی ندارد. بنابراین برای قهرمان ‏شدن هم که شده، گیاهخوار شوید. به خاطر جهان گیاهخواری کنید. ‏



‏9- اگر همه گیاهخواری کنند، آیا با کمبود مواد خوراکی روبرو نخواهیم شد؟‏


جواب: نه محصول غلات به دست آمده از یک تکه زمین، چهارده برابر بیشتر از میزانی است که از کشت ‏علوفه برای تغذیه دامها بدست می آید. از گیاهان کاشته شده در یک جریب زمین، 800 هزار کالری انرژی ‏تأمین می شود، حالا اگر این محصول برای پرورش دام هایی که گوشت آنها خوراک انسان می شود، مورد ‏استفاده قرار گیرد، گوشت دام بدست آمده فقط 200 هزار کالری انرژی خواهد داشت. این بدان معنی است که ‏در این روند پرورش دام، 600 هزار کالری از بین رفته است. بنابراین خوراک گیاهی مسلماً مؤثرتر و ‏اقتصادی تر از خوراک گوشتی است.‏



‏10- آیا یک گیاهخوار می تواند ماهی بخورد؟‏


جواب: اگر می خواهید ماهی بخورید، اشکالی ندارد! اما باید بدانید که برای گیاهخواری، ماهی جزء گیاهان ‏نیست.‏



‏11- برخی از مردم می گویند، مهم این است که انسان خوش قلب باشد، لزومی ندارد که گیاهخوار باشد؟آیا ‏این درست است؟


جواب: اگر کسی واقعاً انسان خوش قلبی است، چرا بایستی گوشت موجودات دیگر را بخورد؟ او نبایستی با ‏مشاهده رنج آنها قادر به تحمل خوردن گوشت باشد. ‏


منسیوس هم گفته است: " اگر او را زنده دیده باشی، نمی توانی مرگش را تحمل کنی و اگر ناله او را بشنوی، ‏نمی توانی خوردن گوشت او را تاب آوری. بنابراین یک انسان خوش قلب و واقعی از گوشت فاصله می ‏گیرد."‏


شعور آدمی بالاتر از حیوانات است. ما برای سلب مقاومت آنها از اسلحه و چاقو استفاده می کنیم و آنها ‏مالامال از بیزاری و نفرت جان می دهند. انسانی که این کار را می کند و با موجودات ضعیف و کوچک، با ‏گردن کلفتی برخورد می کند، نمی تواند شریف نامیده شود. هنگامی که حیوانات کشته می شوند، دچار ترس، ‏رنج و خشم بیش از حدی می شوند. این حالات زهری تولید می کنند که در گوشت آنها می ماند و به آنها که ‏این گوشت را می خورند، آسیب می رساند و از آنجایی که سرعت ارتعاشات در حیوانات پایین تر از انسان ‏است، بر ارتعاشات و نتیجتاً بر رشد انسان تأثیر می گذارد.‏



‏12- آیا این کافی است که انسان به قول معروف " گیاهخوار راحت طلب " باشد؟


‏(منظور از گیاهخواران راحت طلب افرادی هستند که در اجتناب از گوشت خواری چندان جدی نیستند. آنها ‏سبزیجاتی ر در غذا با گوشت همراه است جدا می کنند و می خورند.) ‏


جواب: نه، برای نمونه خوراکی را فرض کنید که در مایع زهر آلودی ریخته شده و دوباره ز آن مایع بیرون ‏کشیده می شود. فکر می کنید این خوراک زهر آلود شده است یا نه؟


در " ماها پاری نیروانا سوترا "، " ماهاکاسیاپا " از بودا پرسیده شد: " اگر ما به خوراکی از سبزی و گوشت ‏بخشیده شود، آیا می توانیم این غذا را بخوریم؟ چگونه می توان این غذا را پاک نمود؟"‏


بودا پاسخ داد:" بایستی سبزی را از گوشت جدا کرده و آن را خوب شست تا پاک شود و قابل خوردن شود."‏


از این گفتگو در می یابیم که حتی سبزی که با گوشت در غذایی است، زمانی قابل خوردن می شود ه با آب ‏شسته شده باشد، چه برسد به خود گوشت! از این رو به سادگی می توان فهمید که بودا و شاگردانش ‏گیاهخواری می کردند. به هر حال عده ای به بودا تهمت زدند که او گیاهخوار راحت طلبی بوده است و اگر به ‏او گوشت هم داده می شده می خورده است. ولی این مسئله کاملاً بی اساس است. افرادی که اینچنین می گویند، ‏آنهایی هستند که یا نوشته های مقدس را کم خوانده اند و با اینکه آنها را نفهمیده اند. در هند بیش از % 90 از ‏مردم گیاهخوارند، آنها بهنگام دیدن راهب های زرد پوش می دانند که بایستی به آنها خوراک گیاهی بدهند، ‏بماند که بیشتر این مردم گوشتی ندارند که ببخشند!‏



‏13- خیلی وقت پیش من از استادی شنیدم که " فوت بودا بر اثر خوردن پاچه خوک و دچار شدن به اسهال ‏بوده است " آیا این مسئله صحت دارد؟


جواب: به هیچ وجه. بودا به دلیل مسمومیت ناشی از خوردن نوعی قارچ مرد. اگر ما نام این قارچ را ‏همینطور به اصطلاح تحت اللفظی از زبان براهمنی به زبان دیگری بر گردانیم، نام این قارچ می شود: ‏


‏" پاچه خوک ". اما این در حقیقت پاچه خوک نیست. درست شبیه " لن گن " در زبان چینی که نوعی میوه ‏است. این واژه در زبان چینی به معنی چشم اژدها می باشد. از این قبیل گیاهان زیادند که اسماً گیاه نیستند اما ‏در حقیقت گیاهند. مثل همین " چشم اژدها ".‏


این قارچ هم در زبان براهمنی، " پاچه خوک " یا " سرمستی خوک " نامیده می شود که در هر دو این نامها ‏اسم خوک وجود دارد. از آنجایی که این نوع قارچ کمیاب بود، مردم هند به احترام بودا، آنرا به او هدیه می ‏کردند. این قارچ روی زمین یافت نمی شود و زیر زمین می روید. اگر کسی بخواهد این قارچ را بیابد، بایستی ‏با کمک خوک پیری که اتفاقاً این قارچ را با اشتها می خورد، آنرا جستجو کند. خوکها بوی این قارچ را حس ‏کرده و هر کجا که احساس کردند این قارچ در زیر زمین است با پایشان زمین را کنده و قارچ را یافته و می ‏خورند. به همین علت است که مردم این قارچ را " پاچه خوک " و " سرمستی خوک " می نامند. در واقع هر ‏دو نام به همان قارچ اطلاق می شود. از آنجا که این واژه بدون دقت لازم به زبانهای دیگر ترجمه شده است و ‏از آنجا که مردم ریشه این نام را واقعاً نمی دانستند، نسلهای بعدی دچار سوء تفاهم شدند و بودا را به اشتباه به ‏عنوان " مردی گوشتخوار " شناخته اند. این واقعاً مایه تأسف است.‏



‏14- پاره ای از مشتاقان گوشت می گویند: " ما گوشت را از گوشت فروشی می خریم و از آنجاییکه حیوان ‏توسط خود ما کشته نشده است، خوردن این گوشت بلامانع است."‏


آیا فکر میکنید که اینها درست می گویند؟


جواب: این اشتباه فجیعی است.می دانید که قصاب ها موجودات زنده را از آنرو که دیگران خواهان گوشت ‏هستند، می کشند. بودا در " لانکاواتارا سوترا " گفته است: " اگر گوشت خواری نبود، هیچ کشتاری اتفاق ‏نمی افتاد. کشتن موجود زنده و خوردن گوشت، هر دو به یک اندازه گناه است." به دلیل کشتار بیش از حد ‏موجودات زنده است که فجایع طبیعی و بلاهایی ب سرمان می آید که خود مسبب آنها هستیم. جنگها نیز به ‏دلیل کشتار بی حد انجام می شوند."‏



‏15- عده ای می گویند چون گیاهان نمی توانند سمومی چون اوره و اوروکیناز تولید کنند، کشاورزان به ‏میزان زیادی مواد ضد آفت بکار می گیرند که می توانند برای تندرستی مضر باشند. آیا این درست است؟


جواب : پاشیده شدن مواد ضد آفت و مواد شیمیایی سمی چون ددت روی محصول، می تواند به سرطان، ‏نازایی و بیماریهای جگر منتهی شود. سم هایی همچون ددت، می توانند در چربی پراکنده شوند و معمولاً هم ‏در چربی حیوانات ذخیره می گردند. این بدان معناست که خوردن گوشت به معنی جذب تمام مواد ضد آفت و ‏سم های بسیار غلیظ می باشد که در خلال رشد حیوان در چربی آنها ذخیره شده است. تراکم این مواد در ‏چربی 13 بار بیشتر از جمع شدن و تراکم آنها در سبزی، میوه و غلات است. مواد ضد آفت پاشیده شده بر ‏روی میوه ها را می توان پاک کرد، اما مواد جمع شده در چربی حیوان را نمی توان. از آنجا که این سموم ‏قابلیت تراکم دارند، می توانند طی مراحلی انباشته شوند و در نتیجه مصرف کنندگان بالای زنجیره مواد ‏غذایی بیشترین آسیب را می بینند. آزمایش های انجام گرفته در دانشگاه آییوا نشان داد که تقریباً همه سموم بدن ‏انسان از خوردن گوشت ایجاد شده است. آزمایش کنندگان دریافتند که میزان مواد سمی در بدن گیاهخواران ‏کمتر از نصف آن مقدار در بدن گوشتخواران است. در واقع غیر از سموم ضد آفت، سموم دیگری نیز در ‏گوشت یافت می شوند. در جریان پرورش حیوانات، بیشتر خوراک آنها آغشته به مواد شیمیایی می باشد که ‏برای تغییر رنگ گوشت، رشد سریعتر و تغییر بافت آنها مؤثرند. حتی برای نگهداری گوشت هم از این مواد ‏شیمیایی استفاده می شود. بعنوان مثال، داروهای نگهدارنده مشتق از نیترات ها، بسیار سمی هستند. در 18 ‏جولای 1971 نیویورک تایمز گزارش داد: " بزرگترین خطر پنهانی برای تندرستی گوشت خواران، آلوده ‏های نا دیدنی در گوشت، مثل باکتری ها در ماهی آزاد، باقیمانده مواد ضد آفت، مواد نگهدارنده، هورمونها، ‏آنتی بیوتیک و سایر افزودنی های شیمیایی هستند."‏


علاوه بر این به حیوانات واکسن تزریق می شود که می تواند در گوشت آنها باقی بماند. با توجه به همه اینها، ‏پروتئین موجد در میوه تازه، گردو، فندق و مانند اینها، حبوبات، ذرت و شیر از پروتئین موجود در گوشت ‏خالص تر است. چرا که پروتئین گوشت حاوی 56 درصد ناخالصی های نامحلول در آب است. پژوهشها ‏نشان داده اند که این مواد افزودنی ساختگی، می توانند موجب سرطان و سایر بیماریها و یا تغییر شکل جنین، ‏شوند. بنابر ای بهتر است که زنان آبستن نیز وگان باشند تا تندرستی جسمی و روحی جنین تأمین شود. اگر به ‏اندازه کافی شیر بنوشید، کلسیم به میزان لازم به بدنتان خواهد رسید. البته شیر طبیعی و یا شیر سویا. همچنین ‏با خوردن حبوبات، پروتئین لازم و با خوردن میوه و سبزیجات می توانید ویتامین و دیگر مواد معدنی مایحتاج ‏بدنتان را تأمین نمایید.‏

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا