دست‌‌به‌جيب، پا به توپ
مي‌گويند اتوي كت و شلوارشان هندوانه را مي‌برد. البته كت و شلوار يك ميليون توماني بايد هم خط اتويي همچون چاقو داشته باشد.

صحبت از پولدارهايي است كه در سال رو به پايان 1387 جزو خبرسازترين چهره‌هاي فوتبالي كشور بودند و با حضورشان در هيات مديره دو باشگاه پرسپوليس و استقلال، انقلابي بزرگ در عرصه بي‌پولي اين 2 باشگاه ايجاد كردند تا پس از سال‌ها براي اولين بار كسي كاسه چه كنم دست مديران سرخابي نبيند.

بله! حسين هدايتي و علي انصاري را مي‌گوييم كه لقب مولتي‌ميلياردرهاي ورزش را با خود دارند. البته نوشتن در مورد اموال و دارايي‌هاي افراد حقيقي كار چندان درستي نيست و با خط قرمزهايي هم همراه است، اما براي آن‌كه يك مطلب خواندني براي ويژه‌نامه نوروز 88 خدمتتان تقديم كنيم چاره‌اي نداشتيم جز اين كه تا حد امكان به اين سوژه بپردازيم؛ سوژه‌اي كه انصافا در ميان اتفاقات ورزشي سال 87 ، اگر برجسته‌ترين نباشد، يكي از برجسته‌ترين‌هاست.
از حسين هدايتي شروع مي‌كنيم؛ او كه در سنين جواني پدرش را از دست مي‌دهد و با تلاش و زحمت خرج خانواده را در مي‌آورد. هدايتي 45 ساله و متولد تهران از محله دولاب است.
مالك صنايع استيل‌آذين، مالك كارخانه‌هاي فولادسازي و ورق، دارنده بزرگ‌ترين شركت پرورش ميگوي ايران، برج‌ساز و مالك زمين و املاك در ايران، برج‌ساز در دبي و داراي ملك و املاك در حاشيه خليج فارس، مالك زمين‌هاي كشاورزي، سهامدار بازار مبل ايران، رئيس شركت‌هاي تجاري در ايران و خاورميانه و چندين و چند فعاليت تجاري ديگر عناويني است كه به حسين هدايتي نسبت مي‌دهند. آغاز راه پولدار شدن او، درست از ميانه اين سن و سال بود. خودش مي‌گويد: «22 سال است در كارخانه‌داري، كشاورزي و ساختمان‌سازي فعاليت مي‌كنم. به عنوان مثال، بزرگ‌ترين مجموعه پرورش ميگو را در ايران دارم. كارخانجات فولاد دارم. بخش عمده كارم متعلق به مرحوم پدرم بوده كه مربوط به قبل از انقلاب است. به حول و قوه الهي و فضل خداوند، آدم خوش‌روزي هستم. در قرآن مي‌فرمايد گروهي از شما را خوش‌روزي قرار داديم و فكر مي‌كنم من آدم خوش‌روزي هستم. در اين كشور يك بچه مسلمانم كه وجوهات خود را مي‌پردازم و يك ريال هم بدهي بيمه‌اي و مالياتي ندارم.»
خودش كه دراين‌باره حرفي نمي‌زد اما اطرافيانش مي‌گويند آدم خيرخواهي است. يكي از مثال‌هايشان هم كمك‌هاي فراوان هدايتي در ساخت مسجد محلشان است. البته در مدرسه‌سازي، درمانگاه‌سازي، پل‌سازي و امور خيريه ديگر هم مشاركت داشته و چندين بار هم به فدراسيون‌هايي مثل واليبال، بسكتبال، وزنه‌برداري و چند فدراسيون ديگر كمك بلاعوض كرده‌ است.
در اين ميان همه هدايتي را با استيل‌آذين مي‌شناسند، يعني همان نامي‌كه روي يك باشگاه دسته اولي گذاشته شد تا با هزينه 6 ميلياردي اين مرد و همراهي دوست و بچه محلش، علي پروين، به ليگ برتر بيايد كه اين اتفاق نيفتاد. استيل‌آذين اولين و تنها توليدكننده تزئينات ساختماني است و به قول خود هدايتي با وجودي كه كاركنان آن دو شيفت كار مي‌كنند، باز هم مشتريان براي دريافت كالا بايد يك ماه در نوبت باشند! استيل‌آذين يكي از 40 شركتي است كه سال گذشته به خاطر حضور مثبت در ورزش، از سازمان تربيت بدني لوح تقدير گرفت.
يكي از بچه محل‌هاي حسين هدايتي مي‌گويد او ده‌ها كارخانه بزرگ در آسيا و خاورميانه دارد؛ در يكي از حساب‌هايش در ايران بيش از 100 ميليارد پول دارد و بيش از 500 ميليارد هم در بانك دبي پس‌انداز كرده كه البته راست و دروغش پاي خودش.
بسياري از منتقدان، هدايتي را شخصي مي‌دانند كه حاضر است در فوتبال هزينه كند تا به شهرت برسد. اما اگر پاي صحبت‌هاي اين مرد بنشينيد خلاف آن را خواهيد شنيد. هدايتي معتقد است: «شهرت براي افرادي خوب است كه مي‌خواهند در انتخابات حضور داشته باشند و كار سياسي بكنند. آدم سياسي نيستم و نيازي هم به عكس، مصاحبه و حضور در رسانه‌ها ندارم. خودم را يك خدمتگزار ورزش مي‌دانم و نگاه اقتصادي به ورزش دارم. ورزش يك نوع كار فرهنگي و خير هم هست. جوانان را از مواد مخدر و هزار كار ديگر دور نگه مي‌دارد و ....»
برخي هم معتقدند كه هدايتي به ورزش آمده تا از كنار آن وام‌هاي كلان براي كارهاي اقتصادي‌اش بگيرد. هدايتي اين شايعه را هم اين‌گونه تكذيب مي‌كند: «هر بانك يا موسسه اقتصادي بابت ورزش به ما وام داده، اين مساله را اعلام كند. طبق قوانين روي كارخانجات خود تسهيلات گرفته‌ام. بر طبق مقررات جاري، براي احداث هر كارخانه 20 درصد سرمايه را سرمايه‌گذار مي‌تواند بياورد و 80 درصد تسهيلات را دولت بدهد؛ اما در شركت نايبند كه بزرگ‌ترين توليدكننده ميگو است، 80 درصد سرمايه را خودم آوردم و 20 درصد هم وام گرفته‌ام.»
خلاصه كلام اينكه اهداف بزرگ ورزشي در سر حسين هدايتي است كه يكي از آنها خريد سهام باشگاه پرسپوليس است. او معتقد است: «يك باشگاه مي‌تواند بنگاه اقتصادي باشد و به اين ترتيب، هم كار اقتصادي مي‌توان انجام داد و هم كار فرهنگي و ورزشي. هنوز هم اميدوار و معتقدم كه ورزش با خصوصي‌سازي مي‌تواند درآمدزا باشد و پيشرفت هم بكند. همان‌طور كه مي‌دانيد، كنفدراسيون آسيا نيز يكي از شرايطش براي حضور كشورها در ليگ قهرماني آسيا اين است كه باشگاه‌ها يك بنگاه اقتصادي و تجاري و درآمدزا باشند...»
عابر بانك پرسپوليسي‌ها (لقب هدايتي) حاضر است 20 ميليارد تومان براي تصاحب اين تيم پرطرفدار بدهد، اما هنوز بحث خصوصي‌سازي در ورزش ما آنچنان جدي نشده كه كسي به پيشنهاد اغواكننده حسين هدايتي توجه كند.
****
علي انصاري. اگر چه رئيس گروه سرمايه‌گذاري تات بود و رئيس اتحاديه مبل‌سازان تهران، اما براي چهره شدن، او هم مثل هدايتي ورود به عرصه فوتبال را انتخاب كرد. علي انصاري با وجود داشتن سمت نايب رئيسي در فدراسيون دوچرخه سواري، تا همين چند ماه پيش چهره چندان معروف و شناخته شده‌اي نبود. اما با حضور در هيات مديره باشگاه استقلال تبديل به چهره خبرساز شد و حالا او را با حسين هدايتي رئيس هيات مديره باشگاه پرسپوليس، مقايسه مي‌كنند كه ثروت چشمگيري دارد و برخي مي‌گويند حتي از هدايتي هم ثروتمندتر است. انصاري براي آن‌كه در بدو ورودش به هيات مديره استقلال خودي نشان دهد پيشنهاد داد تا بازار مبل ايران به عنوان اسپانسر دو باشگاه استقلال و پرسپوليس انتخاب شود، اما از آنجايي كه هدايتي هم براي خودش برو بيايي دارد، رفت سراغ يكي از رستوران‌هاي بين‌المللي آسيا و ماري براون را كه تنها رستوران بين‌المللي طبخ غذاهاي اسلامي‌ است با مبلغ 3 ميليارد تومان به عنوان اسپانسر پرسپوليس جذب كرد.
بايد اعتراف كنيم به دست آوردن اطلاعات شخصي از علي انصاري دشوارتر از حسين هدايتي است، چون برعكس تاجر پرسپوليسي‌ها كه عاشق روزنامه‌هاي ورزشي است، تاجر آبي‌ها اگر بداند مخاطبش يك خبرنگار ورزشي است حاضر به حرف زدن نمي‌شود و هيچ تمايلي به تيتر شدن ندارد. چنين آدمي‌ با چنين خصوصيت اخلاقي بايد هم در حرف زدن محتاط باشد. مثلا وقتي از او در مورد مقايسه شدنش با هدايتي مي‌پرسند يا او را هدايتي استقلال لقب مي‌دهند، مي‌گويد: «چنين مقايسه‌اي درست نيست و من هدايتي استقلال نيستم.» و بعد هم سكوت مي‌كند.
انصاري براي آن‌كه در بدو ورودش به هيات مديره استقلال خودي نشان دهد پيشنهاد داد تا بازار مبل ايران به عنوان اسپانسر دو باشگاه استقلال و پرسپوليس انتخاب شود
انصاري با وجود آن‌كه پشتوانه مالي استقلالي‌ها به شمار مي‌رود حتي حاضر نيست در مورد كمك‌هايش حرفي بزند و فقط اشاره مي‌كند يكسري طرح براي درآمدزايي باشگاه دارد: «براي درآمدزايي باشگاه استقلال بايد با نگاه بلندمدت جلو آمد وقتي شما به فكر كار اقتصادي و درآمدزايي يك باشگاه هستيد، نمي‌توانيد با برنامه كوتاه مدت به نتيجه برسيد.»
البته انصاري بر خلاف هدايتي كه تمايل زيادي به خريد سهام باشگاه پرسپوليس دارد، در اين باره نيز مي‌گويد هنوز چنين بحثي مطرح نيست، اما اگر هم باشد آمادگي چنين كاري را ندارم!
با اين حال علي انصاري را چاه نفت واعظ آشتياني لقب داده‌اند، كسي كه تا اينجاي كار تمام مشكلات مالي را از جلوي پاي مديرعامل دوشغله استقلال برداشته است. گفته مي‌شود بضاعت مالي علي انصاري چيزي از حسين هدايتي كم ندارد كه البته كمي‌ تا قسمتي اغراق است، اما به هر حال اين طور هم نيست كه ثروت انصاري را بتوان با ماشين حساب معمولي برآورد كرد. اين تاجر مبل، ثروت متحركي است كه آشتياني ابتدا آن را به دوچرخه‌سواري كشاند و به كمكش آنجا را آباد كرد و حالا دست در دست يكديگر در حال قهرمان كردن استقلال در ليگ هشتم هستند.
واعظ آشتياني با اين جيب پري كه دارد علاوه بر دوچرخه‌سواري و استقلال مي‌تواند مسووليت‌هاي ديگري را هم پذيرا باشد و گل سر سبد كلوپ دوشغله‌هاي ورزش ايران باشد.
محله و خانه قديمي ‌خانواده انصاري در مهرآباد جنوبي، 20 متري زاهدي (شمشيري فعلي) و دقيقا روبه‌روي مسجد امام جعفر صادق (ع) بوده است اما حالا ديگر آنجا نيستند و در شمال شهر تهران بايد سراغ ايشان را گرفت. مي‌گويند بخش كوچكي از اموال و دارايي‌هاي علي انصاري، بخش زيادي از زمين‌هاي يافت‌آباد است كه الان بازار مبل ايران در آن بنا شده است. در مورد گروه سرمايه‌گذاري تات كه انصاري بنيان گذار آن است بايد گفت با برخورداري از زير مجموعه‌هاي مختلف صنعتي و تجاري و پروژه‌هاي متعدد و عظيم ساختماني و... يكي از بزرگ‌‌ترين شركت‌هاي سرمايه‌گذاري در كشور محسوب مي‌شود كه با ارائه در خواست تاسيس بانك خصوصي به بانك مركزي توانست يك گام ديگر تا دريافت مجوز رسمي ‌و قانوني براي تاسيس بانك خصوصي نزديك شود. از بانك مركزي ايران كسب اطلاع شد مراحل اوليه كسب مجوز اين بانك گذرانده شده و اين بانك به‌زودي مجوز فعاليت خود را دريافت خواهد كرد. خود انصاري هم در اين باره مي‌گويد: « تات بانك، تمامي امور بانكي كه در ساير بانك‌ها در جريان است را انجام خواهد داد.» گفتني است اين گروه سرمايه‌گذاري براي گرفتن مجوز رسمي ‌اولين بانك خصوصي در دولت نهم، بيش از 200 ميليارد تومان سرمايه ثبتي درنظر گرفته است.
بد نيست بدانيد در سومين جشنواره قهرمان قهرمانان صنعت ايران كه با حضور وزير كار و امور اجتماعي و جمعي از بزرگان صنعت كشور در سالن همايش بين‌المللي سازمان صدا و سيما برگزار شد، علي انصاري، به عنوان بنيانگذار گروه سرمايه‌گذاري تات با دريافت تنديس زرين و لوح تقدير به عنوان بهترين كارآفرين و يكي از قهرمان قهرمانان صنعت ايران معرفي شد.
از آنجايي كه از قديم الايام گفته‌اند كبوتر با كبوتر، باز با باز، بد نيست بدانيد علي انصاري و حسين هدايتي از دوستان صميمي‌ و نزديك يكديگر هستند. اين‌كه بخشي از سهام بازار مبل ايران در اختيار حسين هدايتي است، خود موجه‌ترين دليل براي رابطه دوستي اين دو بزرگمرد عرصه پول و تجارت است. البته باز هم به قول پدربزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها، دارندگي و برازندگي.
حيف پول
تا به حال فكر كرده‌ايد با پولي در حدود 2 ميليارد تومان چه مي‌توان كرد؟ اصلا اگر همين الان اينقدر پول زير بالشتان سبز مي‌شد چه مي‌كرديد؟ يك ويلاي نقلي تو شمال مي‌خريديد؟ يك خونه دوبلكس تو محل زندگيتون؟ 5 ، 6 دهنه مغازه در مناطق پررفت و آمد شهر؟ 7، 8 و 10 تا مرسدس بنز آخرين سيستم يا...
هر جور راحتيد. اين پولي بود كه اول فصل مديرعاملان به سرمربيانشان دادند تا به اصطلاح تيمشان قهرمان ليگ برتر شود، اما...
افشين قطبي براي قهرمان كردن پرسپوليس 800‌ميليون گرفت، اينكر فيرات براي قهرمان كردن سپاهان 450 ميليون زد به جيب و بالاخره پير ليت بارسكي براي قهرمان كردن سايپا 400 تا خواست با يك ليوان آب روش هر‌3 تا سرمربي هم وقتي داشتند پيشنهاداتشان را مطرح مي‌كردند يك جمله مشترك داشتند؛ «آخه ما مي‌خواهيم تيم رو تو آسيا قهرمان كنيم.»
اين طور شد كه مثلث گران‌ترين مربيان اين فصل فوتبال با حضور يك ايراني در راس، يك آلماني ترك تبار و يك آلماني اصيل شكل گرفت.
افشين قطبي كه براي پرسپوليسي‌ها مثل يك خواب شيرين، اما كوتاه مدت بود، تابستان گذشته پيش خودش گفت چه كاريه كه برنگردم ايران؟! برمي‌گردم، 700 800 ميليون تومان ديگر هم از پرسپوليسي‌ها مي‌گيرم و اين دفعه قول قهرماني در آسيا را مي‌دهم.
كي بدش مي‌آيد بياد ايران، رو شونه هواداران هم راه بره، با سلام و صلوات هم بياد، يه ماشين دو ديفرانسيل مدل كوراندوي 40 ميليوني هم بگذارند زير پاش و يك خونه تو بهترين نقطه تهران و 2 خط موبايل كه پول قبضش هم به حساب بيت‌الماله و آشپز اختصاصي و كلي امكانات ديگر. همين مال و منال دنيا بود كه افشين قطبي را براي برگشتن به پرسپوليس وسوسه كرد. البته اين وسط يوروم (همسر كره‌اي قطبي) يك خواسته كوچيك داشت: «افشين! به پرسپوليسي‌ها بگو يه ويلا هم تو دبي برامون اجاره كنند كه هر وقت خواستيم بيايم اينجا ، مجبور نشيم كلي پول هتل بديم.
اين طور شد كه خبر بازگشت افشين قطبي به پرسپوليس تيتر روزنامه‌هاي ورزشي كشورمان شد و كلي هواداران پرسپوليس را ذوق زده كرد.
جالب آن‌كه مفاد قرارداد همان‌هايي بود كه قطبي و يوروم دلشان مي‌خواست. 800 ميليون تومان پول براي يك سال به همراه يك خونه با تمامي ‌امكانات در تهران، يك ويلا در نزديكي ساحل جوميرا در دبي، يك ماشين شاسي بلند، 2 خط موبايل (يكي براي افشين و يكي براي يوروم) كه قبض‌هاش به حساب باشگاه باشه، صبحانه، ناهار و شام مجاني، ماهي 2 بار پرواز به دبي و از همه مهم‌تر حق فسخ قرارداد با افشين قطبي! اين آخري را نمي‌دانيم به فكر خود افشين رسيد يا از سر بانو يوروم تراوش كرد، چون همين آخري بود كه پير پرسپوليسي‌ها را درآورد.
احتمالا مكالمه‌هايي شبيه به آنچه در بالا آمد (نه‌‌‌با آن زياده خواهي خانواده قطبي)، ميان خانم و آقاي فيرات و خانم و آقاي ليت بارسكي هم رد‌و‌بدل شد. اين طور شد كه نزديك به 2 ميليارد تومان پول مفت از جيب گشاد اين فوتبال بي‌حساب و كتاب رفت تو جيب حسابگر اين 3مربي. آخرش كه چي؟ هيچي!
ليت بارسكي هفته پنجم زد به چاك، فيرات هفته هفتم اخراج شد و افشين قطبي هم قراردادش از همه تركمن چايي‌تر بود، در اقدامي ‌تاريخي شبانه از كشور خارج شد تا در فرودگاه دبي به ريش فوتبال ما بخندد.براستي حيف پولي كه براي قراردادهايي اينچنيني پرداخت مي‌شود. با پول‌هايي از اين دست مي‌شود دست كلي نيازمند را گرفت، ده‌ها زمين‌خورده را از زمين بلند كرد، صدها زنداني بيگناه را به آغوش خانواده‌هايشان فرستاد و هزاران كار خيرخواهانه ديگر انجام داد. اما حيف... حيف پول.
راستي الان اين 3 مربي كجا هستند؟! زياد لازم نيست شب عيدي به فكرتون فشار بياريد؛ به قول مهران مديري در مرد هزار چهره يا تو خونتونن، يا تو خونشونن و يا پيش سوسمارها.
اميدواريم سال پر پولي در انتظار تك‌تك شما عزيزان باشد.
گروه ورزش
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا