تفاوت نگاه : از خشک شدن سرو ابرکوه تا پلی سیصد میلیون تومانی برای عبور خزندگان


یزدفردا:محمدحسین تقوایی زحمتکش:در روزهای گذشته خبرهای ضد و نقیض و البته نا امیدکننده در مورد خشک شدن سرو چهار هزار و پانصد ساله منتشر شد مبنی براینکه با وجود نگاه دوباره مسوولین کشوری و پس از تعیین متولی نگهداری از سرو کهن ابرکوه یزد، بازهم ممکن است عمر سرو به پایان رسیده باشد و دومین موجود زنده جهان در سالهای نه چندان دور زندگی اش خاتمه یافته و در یک کلام خشک شود که امیدواریم هرگز چنین اتفاقی رخ ندهد.
البته برای حفظ و نگهداری این این گنجینه تکرار نشدنی، شاید بتوان فراتر از بیانیه، سمینار و تعیین متولی، با استعانت از دانش فنی متخصصین و با برنامه ریزی و ارایه طرح کارشناسی شده با یک طرح عملیاتی و هدفمند، فعالیت محسوس و موثر انجام دهیم، به نظر نمی رسد که بیانیه یا سمینار و شب شعر و حتی طرحی تنها نوشته شده در کاغذ، در سلامت عمومی سرو کهن ابرکوه تاثیری داشته باشد.
در ایمیلهای دریافتی، یک رایانامه ای از یک دوست نادیده دریافت کردم که چنین دغدغه ای را در بین مردمان آن سوی جهان مطرح نموده بود.
در آن گزارش آمده است که در منطقه ای در بریتانیا، پل های عبوری هر یک به مبلغ دویست و نود هزار دلار (بعبارتی سیصد میلیون تومان) برای عبور بی خطر یک نوع جونده شیبه به موش خانگی از جاده های بین راهی ساخته شده است.
باهم مرور می کنیم شاید و شاید سرو ابرکوه هم به چنین مدیران استانی و شهروندانی سرپا خواهد ماند اما بعید میدانم.

احداث پل هوایی 290000 دلاری برای تردد موش ها
اگر اهل سفر های جاده ای باشید شاید برای شما هم پیش آمده که با صحنه برخورد خودروها به حیوانات و اجساد آن ها در امتداد جاده مواجه شوید. حالا در یک منطقه در بریتانیا برای رفت و آمد جوندگان کوچک پل های عبور ساخته اند.
از محل مالیات های پرداخت شده ساکنین، یک پل 290000 دلاری برای رفت و آمد نوعی جونده شبیه موش های خانگی به نام Dormice از روی بزرگراهی در بریتانیا ساخته شد. آنها قصد دارند با این کار جمعیت این جوندگان را ثابت نگه دارند. در حالی که هنوز این بزرگراه تازه تاسیس افتتاح نشده، آنها پل مخصوص عبور را برای موش ها آماده کرده اند.
این پل از سه قطعه فلزی شبکه دار تشکیل شده و به کمک پایه هایی در دو سمت این بزرگراه، رفت و آمد موش ها را به راحتی مکان پذیر می سازد. تعداد سه عدد از این پل ها در نقاط مختلف بزرگراه نصب شده است تا موش ها مجبور نباشند فاصله طولانی به دنبال پل عابر پیاده بگردند.
خبر احداث این پل ها مخالفت های زیادی را هم بر انگیخته است. افراد زیادی معتقد اند که صرف چنین هزینه هنگفتی برای عبور این جوندگان کار منطقی نبوده و این پول می توانسته خرج موارد مهم تری بشود. از طرف دیگر طرفداران حقوق حیوانات هم از آن حمایت کرده اند.
به هرحال به نظر میرسد حداقل موش ها از این پروژه رضایت دارند. تنها سوالی که برای من مطرح است این است که چگونه به این موجودات می گویند برای عبور از اتوبان شلوغ باید از پل استفاده کنند؟ ( گزارشی از وبسایت نارنجی http://www.narenji.ir )

بازهم مرور می کنیم
سوالی در ذهنم افتاد: آیا ارزش موشهای خارجی از سرو ابرکوه که چهار و پانصد هزارسال قدمت دارد کمتر است؟ تکرار می کنم ارزش پیرترین موجود جهان(دومین) یعنی سرو ابرقو کمتر از یک مشت موش صحرایی است؟ یا نه ما لیاقت نگهداری از چنین گنجینه های منحصر به فرد مانند سرو ابرکوه و یا یوز پلنگ آسیایی را نداریم؟
شاید سرو ابرکوه اگر توسط پسر نوح یا اصحاب رس یا هر کسی که آن را کاشته است در آن سوی جهان کاشت میشد سرنوشت سرو چهار هزار و پانصد ساله چنین تلخ نمی شد؟

آفتی برای همه میراث فرهنگی یزد
البته داستان همچنان ادامه دارد و مشمول تمام آثار میراث فرهنگی استان می شود، نماینده شورای اسلامی شهر یزد می گوید باید تمام بافت قدیمی یزد بعنوان قدیمیترین بافت زنده جهان یکجا تخریب شود؟ یا هر روز شاهد خبر شکار یا تصادف یوز پلنگ آسیایی هستیم هم مانند همین موضوع است و یا اینکه ساختمانی مخروبه را کامل تخریب می کنیم و بعد صبح می فهیم که ای داد این دیوار قدیمی شهر یزد و ارگ قدیم یزد بوده است، راستی خبری از کتیبه گم شده مسجد اردکان در دست نیست و هزاران خبر که می شنویم و از کنار آن می گذریم گاهی با بی اعتنایی و گاه با غصه وغم ، همین!

سخن آخر
سرسبزی و احیای سرو ابرکوه و تمام گنجینه های استان مستلزم حرکتی فراگیر است، نگاه کارشناسی و اقدام عملی مدیران و متولیان فرهنگی در در مرحله اول شرط گام های مطمئن بعدی است و از سوی دیگر دلسوزی و دغدغه تمام مردم استان یزد در نگهبانی از میراث گذشتگان که متعلق به تمام ادوار است امری است که باید مدنظرگرفته شود.
اگر چنین شد می توانیم با افتخار سرو ابرکوه، یوزپلنگ آسیایی، مسجدجامع و دیگر گنجینه امانت داده از نسل گذشته را به فرزندانمان تقدیم کنیم تا مجبور نباشد داستان و عکس آن را به عنوان افسانه و قصه در کتابها بخوانند و ببینند، باور نمی کنید می توانم نام چند اثر گرانبهای از میراث فرهنگی یزد را نام ببرم که در بیست سال گذشته به طور کامل تخریب شده و تنها نامی از آن در برخی کتابها برده شده است.
باور کنید همین پارسال بود که در یکی از مطبوعات یزد تیتر زدم یک چاپارخانه قدیمی یکی از شهرهای یزد طویله گوسفند و بز یکی از ساکنین محلی است گرچه با انتشار آن خبر، چاپارخانه تخلیه شد اما....

پی نوشت:
منبع : وبلاگ فناوری اطلاعات یزد
http://yazdit.mihanblog.com/post/1480
منبع گزارش پل جوندگان:
وبسایت نارنجی http://www.narenji.ir

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا