نماینده مرند :جریان انحرافی دست پرورده اصولگرایان است

اگر به منتقدان و رسانه ها میدان بدهیم اختلاس 3 هزار میلیاردی پیش نمی آید

اگر در هر جامعه ای درب انتقاد بسته شود، بهای لازم را به مطبوعات ندهیم و یک سری امکانات عمومی مانند صدا و سیما که متعلق به عموم مردم است به طور مطلق به سوی یک جریان هدایت شود، قطعا این موارد پیش خواهد آمد / اگر اصولگرایان یکه و تنها وارد میدان شوند، مردم انگیزه ای برای شرکت در انتخابات نخواهند داشت / امروز اصولگرایان پس از شش سال مطلق گرایی، هیچ حرفی برای مردم ندارند و مردم هیچ بهانه ای برای این همه ضعف مدیریت را از این ها نمی پذیرند

مدتی است که بحث دخالت جریان انحرافی در انتخابات برای به دست آوردن کرسی های مجلس مطرح می شود و از سوی دیگر اصولگرایان علاوه بر ترس از حضور جریان انحرافی، سعی می کنند دربرخی موارد با اظهار نظرهای متضاد و مغرضانه، مانع حضور اصلاح طلبان در انتخابات شوند تا بتوانند همچنان فضای سیاسی کشور را در اختیار داشته باشند. در این راستا با سیروس سازدار، نماینده مرند و عضو کمیسیون انرژی مجلس به گفت وگو نشستیم که در ادامه آمده است.


عده ای از نمایندگان اعلام کرده اند که برخی افراد با استفاده از امکانات دولتی قصد ورود به انتخابات را دارند آیا شما نیز در حوزه انتخابیه تان با چنین موضوعی برخورد کرده اید؟


زمزمه هایی شنیده می شود که جریانی در کشور به راه افتاده که طرفدار دولت هستند و امکانات دولتی را بسیج کرده اند. برای نمونه یک شخص خیر یا یک مجموعه خیریه را نام گذاری می کنند که در شهرستان های ما نیز بوده  است که بیایید وام بدهیم و فرش و یخچال و یک سری وسایل خانه را پشت ماشین ها می گذارند و در خیابان و کوچه مانور می دهند، در برخی از جاها با هلیکوپتر اطلاعیه هایی را پخش می کنند. مردم را به عناوین مختلف به اسم خیریه جمع می کنند و این در ادارات نیز آشکار شده است. با این رویه، به نظر من به زودی تغییراتی در سیستم های ادارات و جابه جایی استانداران و مسوولان به وجود میآید. در ظاهر این ماجرا خود را به دولت و اصولگرایان سنتی وصل کرده و بین خودشان یک سری تقسیمات ظاهری به وجود آورده اند.


اما اصولگرایان منکر ارتباط با جریان انحرافی شده اند؟


در مملکت دو جریان فکری رسمی اصلاح طلبی و اصولگرایی وجود دارد و شک نکنید که اگر جریان انحرافی امروز ظاهر شده و این فعالیت ها را انجام می دهد، به پشتیبانی جریان اصولگرایی بوده است. اگر جریانی با پشتیبانی اصولگرایان اعلام وجود کرده حداقل واقعیت ها را بگویند که با پشتیبانی چه کسانی قدرت را در اختیار گرفته اند. امروز عملکرد دولت مربوط به جریان اصولگرایی است زیرا به پشتیبانی این جریان این عملکرد را داشته است. در حالی که به عملکرد آنها انتقادهایی وارد است که باید پاسخ این انتقادها را جریان اصولگرایی بدهد.


اصولگرایان سعی می کنند با ایجاد برخی القائات جریان انحرافی را به اصلاح طلبان نسبت  دهند، آیا قبول دارید؟


اصولگرایان اول پاسخ دهند رئیس جمهور فعلی با پشتیبانی کدام جریان تکیه بر قدرت زده است؟ این ها از فردی دفاع کرده اند و او رییس جمهور شده و از دل این دولت جریان انحرافی به وجودآمده که بر اثر پشتیبانی اصولگرایان بوده است. فلسفه اصولگرایان کاشتن جریان انحرافی جلوی جریان اصلاح طلب بوده است. مشکلاتی که امروز در جامعه به وجودآمده در اثر آن است که هیچ کدام از وعده ها تحقق پیدا نکرده است. اکنون وضعیت اقتصادی، درآمد سرانه و بیکاری را در نظر بگیرید، هیچ تعریفی ندارد و در برخی از بخش ها قابل ارقام دادن هم نیست. آیا اصولگرایان می توانند این معضلات را به اصلاح طلبان نسبت بدهند و خودشان را مبرا بدانند؟ همین اصولگرایان تا اوایل دولت دهم کوچک ترین انتقادی را جایز نمی دانستند و تمام امکانات مانند مطبوعات، صدا و سیما و برگزاری جلسات که جریان اصلاح طلب می توانست از این طریق با مردم ارتباط داشته باشد را از آن ها سلب کردند و یکه تاز میدان شدند. با این اوصاف چگونه یک آدم عاقل می تواند بپذیرد که جریان انحرافی دست پرورده اصولگرایان نیست.


چرا این جریان به وجود آمد؟


اگر در هر جامعه ای درب انتقاد بسته شود، بهای لازم را به مطبوعات ندهیم و یک سری امکانات عمومی مانند صدا و سیما که متعلق به عموم مردم است به طور مطلق به سوی یک جریان هدایت شود، قطعا این موارد پیش خواهد آمد. رسانه ها در کشورهای مختلف ناظر بر عملکرد مسوولان بوده و بهترین ناظر و قاضی در جامعه هستند بنابراین باید مطبوعات و رسانه های عمومی را تقویت کنیم تا درست عمل کنند. اما وقتی مانع فعالیت آزادانه آنها می شویم یک باره متوجه می شویم که 3 هزار میلیارد تومان در اقتصاد کشور به نفع یک عده جابجا شده است. اگر به منتقدان و رسانه ها میدان بدهیم تا بتوانند انتقاداتشان را انجام بدهند، یک شخص نمی تواند در پنج سال 39 شرکت کذایی ایجاد کند و امکانات دولتی را مال خود کند. این ها به ما هشدار می دهد. وقتی برای مطبوعات محدودیت ایجاد می کنیم آیا نتیجه ای جز این انتظار دارید؟ هنگامی که یک صاحب قدرت می گوید من مجلس را در راس امور نمی دانم و خلاف نظر امام حرف می زند، وقتی که مقام دوم کشور به خود اجازه می دهد بگوید فلان قانون را اجرا نمی کنم، اگر امروز به این وضع اسف بار رسیده ایم که جریان انحرافی شکل گرفته، باید خدا را شکر کنیم. ما باید منتظر بدتر از این باشیم! اگر به خود نیاییم و همچنان برای مسئولان لباس مظلومیت و معصومیت بدوزیم، آیا نتیجه غیر از این می شود. به اندازه 24 سال گذشته کشور، نفت فروخته ایم و این وضعیت اقتصاد و بیکاری ماست. در این شرایط ببینید که وقتی یک نماینده مردم انتقاد می کند، چه برخوردی با او می شود؟!


آیا اصولگرایان برای آنکه میدان را از دست ندهند، انتقاد از دولت را کم رنگ کرده اند؟


به نظر من انتقاد اصولگرایان از دولت بیشتر هم شده است زیرا از داخل جریان خود، مدیریتی را بر جامعه حاکم کرده اند که باید تبعات مثبت و منفی آن را بپذیرند. چگونه می گویند یک مسئول جز در فلان سال و در فلان شهر، فلان کار را انجام داده و آنرا به حق یا ناحق به حساب اصلاح طلبان می نویسند؟! ولی جریانی که شش سال سر کار بوده و قوای 3 گانه با تمام توان و قدرت با هم بوده اند،هیچ اشکالی نداشته است. بنا براین در نزدیکی انتخابات چند نفر را پیدا کرده اند تا اصولگرایان به این افراد حمله کنند و یک جریان انحرافی را برای اذهان عمومی به وجود آوردند. سوال من این است که اگر انتخابات آزادی به وجود بیاید و اصلاح طلبان وارد عرصه شوند، اصولگرایان چه جوابی برای عملکرد هشت ساله سه قوه اصولگرا خواهند داشت؟ چه جوابی برای بیکاری بالا، رشد اقتصادی پایین، اجرا نشدن برنامه چهارم توسعه و مسائل فرهنگی کشور خواهند داد؟ گمان می کنم برای همین جریان انحرافی را خلق کردند.


شما معتقدید که جریان انحرافی زاییده تفکر اصولگرایان و یک سیاست گذاری عمدی است؟


آقایان افراد مشخصی را تعیین و به نام جریان انحرافی معرفی می کنند که ما اعتقادی به آن نداریم. این چه جریان منحرفی است که دست پخت جریان اصولگرایی و مورد انتقاد اصولگرایان است؟ اگر منحرف هستند چرا همچنان بر سر کار هستند؟ اصلاح طلبان گول این حرف ها را نمی خورند و در زمان انتخابات سوال های خود را از اصولگرایان می پرسند و اجازه نمی دهند جریان اصولگرا گناه را بر دوش جریان انحرافی بیندازد و از پاسخ طفره برود.


با این شرایط، نظر شما در مورد انتخابات چیست؟


اگر اصولگرایان یکه و تنها وارد میدان شوند، مردم انگیزه ای برای شرکت در انتخابات نخواهند داشت. امروز به نفع کشور و نظام است که تمام جریان های فکری در انتخابات وارد شوند. اگر اصلاح طلبان وارد انتخابات نشوند، شور و شوقی در انتخابات نخواهیم دید. شاید در شهرستان ها و روستاهای کوچک، قبیله گری مردم را به پای صندوق ها بکشد اما شهرهای بزرگ مهم است. در صد مشارکت در انتخابات را باید در شهرهای بزرگ بررسی کرد. باید تهران و مراکز استان ها را معیار قرار دهیم. البته نمی گوییم شهرستانها و روستاها بی تاثیر هستند، اما مراکز شهرستان با جمعیت بالای 2 میلیون رای دهنده اهمیت ویژ ه ای دارد. در زمانی که مردم انگیزه داشتند و مثل امروز مشکلات اقتصادی، گرفتاری های امنیتی و فرهنگی نداشتند میزان مشارکت در انتخابات بالا بوده است در حالی که از اول انقلاب تا امروز مشکلات این چنینی نداشتیم.


شرایط امروزچگونه است که با 32 سال گذشته قابل مقایسه نیست؟


اول اینکه ما بیشترین امکانات و درآمد را در دولت نهم و دهم داشته ایم بیشترین اتحاد را نیز بین سه قوا داشته ایم اما چند در صد از خواست مردم تحقق پیدا کرده است؟ چه مقدار به قدرت تولید نفت و گاز اضافه شده است؟ نه تنها اضافه نشده بلکه کم شده است. آیا رشد در زیرساخت ها و بزرگراه ها بیش از هفت درصد است و تعهدات ساخت بزرگراه ها محقق  شده است؟ بیاییم در برنامه چهارم توسعه که عملکرد این دولت و جریان اصولگرایی است، بررسی کنیم. اصولگرایان باید پاسخی برای این پرسش ها داشته باشند و آنگاه پای صندوق بیایند. دیگر مردم با چشم بسته رای نمی دهند که فلان کس منتسب اصولگرایان است.


با توجه به نظریه شما در مورد دست پرورده بودن جریان انحرافی، باید منتظر باشیم که پاسخ اصولگرایان در روز انتخابات حمله بیشتر به جریان انحرافی باشد؟


بله. این کار را کرده اند که در روز انتخابات گناه را به گردن همین چهار نفر بیندازند. جریان انحرافی نه تنها منحرف نیست بلکه در جهت اهداف تعیین شده حرکت می کند. افراد جریان انحرافی دستپخت چه کسانی هستند؟ این ها در سفرهای خارجی دیده می شوند یا نمی شوند؟ آیا در تصمیمات کشور تاثیرگذار نیستند؟ جریان اصولگرایی همین به اصطلاح جریان انحرافی را سرکار آورده  و به آنها میدان داده است.


شما معتقد هستید که جریان انحرافی تا بدین اندازه هدایت شده است؟


بله. زیرا امروز اصولگرایان پس از شش سال مطلق گرایی، هیچ حرفی برای مردم ندارند و مردم هیچ بهانه ای برای این همه ضعف مدیریت را از این ها نمی پذیرند. در این شرایط چه باید کرد؟ باید چند نفر را قربانی کرد و بهترین نامگذاری همین
جریان انحرافی است.


اما اصولگرایان جریان انحرافی را اصلاح طلبان نفوذی می دانند؟


این خنده دارترین حرف است که چند اصولگرا را جریان انحرافی نام گذاری کنند و بعد بگویند این ها با اصلاح طلبان همفکر و هم جهت هستند اما همچنان در دل جریان اصولگرایی و شانه به شانه رییس جمهور حرکت می کنند. آیا امروز یک اصلاح طلب را در یک پست جزیی دولتی می بینید؟  اصو لگرایان چگونه دولتی را که امروز مورد نقد و استیضاح اصلاح طلبان است همفکر و هم جهت اصلاح طلبان معرفی می کنند؟ یعنی اصولگرایان اینقدر بی تقوا شده اند؟  مردم فداکاری می کنند، به اعتقادات دینی علاقه مند هستند و تا آخرین لحظه از دین، ولایت فقیه و نظام که از واجبات است حمایت می کنند. اگر مردم برخی از چیزها را تحمل می کنند باید به این حساب گذاشت نه به حساب سادگی. به نظر من اصولگرایان باید فضا را باز بگذارند و اعتمادی که به حق به وجود آمده بود را دوباره به مردم بازگردانند، نه این که هر چه به انتخابات نزدیکتر می شویم این دایره را تنگ تر کنند.


گمان می کنید شرایط مجلس آینده چگونه باشد؟


امروز چند نفر اصلاح طلب در مجلس هشتم داریم؟ آیا این ها بیشتر منافع کشور را در رفتار و گفتارشان مطرح کرده  و برای مردم و نظام اسلامی فداکاری کرده اند یا آنهایی که جیب خود را پر کرده  و پشت پرده اختلاس  3 هزار میلیارد تومانی هستند؟ آیا آن ها دلسوز بوده اند یا امثال خاتمی؟ من از سیستم، جریان حاکم، دست اندرکاران و هر کسی که دلش برای نظام اسلامی می سوزد، می پرسم که گناه آقای خاتمی چیست؟ آیا پس از 33 سال به اینجا رسیده ایم که اجازه ندهیم فردی که دو دوره ریاست جمهوری کرده، نامی از وی در رسانه ها برده شود؟ چرا با آقای هاشمی رفسنجانی که چندین حکم مدیریت ارشد نظام از امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای گرفته است این گونه رفتار می شود. اگر این ها گناهکار هستند که وای به حال دیگران و این جریان نو رسیده که امروز به کمک جریان اصولگرایی برکشور حاکم شده است. اگر اعتراض های اصولگرایان در مورد جریان انحرافی درست باشد، معلوم است که تیم دولت از دست اصولگرایان در رفته است. لذا این ضعف را بپذیرند و حداقل اعتراف کنند جریان انحرافی در اثر سستی چه کسانی ایجاد شده است. یقه این برادران اصولگرا به هر جهتی که بچرخند، گیر مردم است.


اکنون باید به یک راهکار اندیشید، پیشنهاد شما چیست؟


متاسفانه امروز اصولگرایان به جای اینکه به موضوعات اساسی و ریشه ای در داخل و خارج کشور فکرکنند، در فکر حذف اصلاح طلبانی هستند که در گوشه و کنار کشور از سر دلسوزی یک سری نصایح خیرخواهانه می دهند. سوال من این است که اگر با تفکر حذف و سو»استفاده از ابزارهایی که در قانون تعیین شده، همین معدود اصلاح طلبانی که در مجلس هستند نیز به خانه ملت نیایند، آیا با یک رنگی و تک رنگی می شود چنین دولتی را اداره کرد؟ این در حالی است که هر دولتی در سایه یک منتقد قدرتمند می تواند بر پایه قانون اساسی رشد پیدا کند.


اصولگرایان ادعا می کنند که اصلاح طلبان در بین مردم جایگاهی ندارند و حذف آنان از طریق آرای مردمی شکل می گیرد، این را قبول دارید؟


شک نکنید که اکثریت جامعه ما اصلاح طلب است. جریان اصلاح طلبی چیزی نیست که با ایجاد محدودیت و به مجلس راه ندادن از بین برود. در این شش سال حکومت اصولگریان، اصلاح طلبی در عمق جامعه نفوذ کرده و اصولگرایان به این پی برده و در فکر تجدید قوا هستند. بنابر این یک روز جبهه پایداری و یک روز گروه 7+8 را تشکیل می دهند  اما این  بازیابی ها درست نیست و نتیجه نمی دهد. تا امروز اصلاح طلبان واقعی خلاف قانون اساسی کاری نکرده و علیه قانون اساسی شعار نداده اند. اما اگر به صورت مصنوعی یک سری افراد را به عنوان مخالف قانون اساسی معرفی کنیم درست نیست زیرا باید در عمل مشاهده شود.


عملکرد فراکسیون خط امام(ره) مجلس چگونه بوده است؟


 تا به امروز این فراکسیون کاری غیر قانون اساسی انجام نداده است. چه کسی می تواند اثبات کند که این فراکسیون خلاف قانون اساسی قدم برداشته  درحالی که در جریان اصولگرا می توانیم موارد بسیاری را مطرح کنیم. اگر چه پس از گذشت 20 سال، هنوز روح امام خمینی (ره) در جامعه زنده است، اما مشاهده می کنیم که رئیس جمهور اصولگرا بلند می شود و می گوید مجلس در راس امور نیست. هیچ دولتی را نمی توان با این جریان فکری تحمل کرد خواه اصولگرا یا اصلاح طلب باشد. بنابراین عاقلان هر دو جریان باید وارد این مباحث بشوند. هیچ گروهی نباید ادعای اداره جامعه بدون حضور تفکر مقابل را داشته باشد زیرا در این 30 سال تجربه های خوبی داشته ایم به خصوص در این شش سال آخر که تجربه را به قیمتی به دست آوردیم که تکرار آن را به نفع نظام جمهوری اسلامی نمی دانیم. ما اصلاح طلبان تا جایی که جان و نفس داریم از منافع نظام نمی گذریم و اجازه نمی دهیم کسی به قانون اساسی تعدی کند. برای ما فکر و اندیشه امام خمینی و فرزندان ایشان اهمیت ویژه ای دارد و هر کس در مقابل تفکرات امام بایستد، ما در مقابل آن می ایستیم و هر کاری که لازم باشد انجام می دهیم.

 

منبع:  مردمسالاری

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا