خبر علمی یزدفردا :پژوهشگران دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي يزد طي يك مطالعه تحقيقاتي ميزان لانه‌گزيني و حاملگي در روش‌هاي "مرفولوژي پرونوكلئرو كيفيت جنين" و "مرفولوژي جنين به تنهايي" را مقايسه كردند.

ایسنا:ميزان موثر بودن IVF و انتقال جنين به انسان پايين مي‌باشد و تنها كمتر از 30 درصد جنين‌هاي ترانسفر شده قدرت بالقوه تكامل دارند؛ لذا ميزان لانه‌گزيني به طور نسبي پايين باقي مانده است.

با توجه به اين كه هدف اصلي تمام برنامه‌هاي ART به حداكثر رساندن ميزان بارداري موفق و به حداقل رساندن و اجتناب از چند قلويي پرتعداد است؛ تمام تلاش‌ها در اين زمينه جهت انتخاب مناسبترين جنين از نظر بقا براي ترانسفر، معطوف شده است.

تحقيقات جديد نيز براي شناسايي ماركرهاي قابل اعتماد جهت تشخيص جنين با قابليت بقاي بيشتر ادامه دارد، كه يكي از آنها انجام امتيازبندي پرونوكلئر براساس فاصله بين پرونوكلئر و سايز آنها و همچنين تعداد، ‌سايز و وضعيت قرارگيري (Nucleolus precursor bodies (NPB مي‌باشد؛ كه روشي آسان، كم هزينه و غير تهاجمي است و به نظر مي‌رسد روش مناسبي براي انتخاب جنين باشد.

با اين مقدمه دكتر رباب داور،‌ دكتر شمسي بيگ و مهرداد سليماني از پژوهشگران دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي يزد در يك مطالعه تحقيقي، ميزان لانه گزيني و حاملگي در روش "انتخاب جنين با بررسي متوالي مرفولوژي پروئوكلئر و كيفيت جنين در روز سوم" و روش معمول "انتخاب جنين براساس كيفيت جنين روز سوم به تنهايي" را مقايسه و بررسي كردند.

در اين مطالعه Randomized clinical trial، زوج‌هايي با علل مختلف نازايي و با سن كمتر از 40 سال كه در طول دوره 10 ماهه به مركز ناباروري يزد مراجعه نموده و تحريك تخمك‌گذاري با پروتكل long luteal در آنها انجام شده بود، وارد مطالعه شدند.

تعداد 95 نمونه(45 نمونه در گروه مورد و 50 نمونه در گروه شاهد) در اين مطالعه مورد آناليز قرار گرفتند و پس از پونكسيون تخمدان‌ها بر حسب علت نازايي تحت ICSI و يا Insemination قرار گرفتند. سپس بيماران به صورت تصادفي به دو گروه تقسيم شدند كه در گروه مورد، ارزيابي مرفولوژي پرونوكلئر16 تا 18 ساعت پس از Insemination يا ICSI و برطبق امتيازبندي پرونوكلئر Revised Zygote Sconing توسط Scott ارائه شد و تعيين مرفولوژي جنين‌ها نيز در روز سوم در هر دو گروه مورد بررسي، ‌ارزيابي و ثبت شد. 72 ساعت پس از برداشتن تخمك حداكثر 4 جنين با مناسب‌ترين كيفيت به رحم منتقل شدند. البته در گروه مورد ترجيحاً جنين‌هايي با بهترين كيفيت كه از Z1 و يا Z2 مشتق شده بودند، انتخاب گرديدند و در صورت فقدان آنها از Z3 و يا Z4 انتخاب شدند. اطلاعات در محيط نرم افزار SPSS با آزمون‌هاي PEARSON CHI - SQUARE و Fisher Exact Test و Z test و Analysis of variance مورد آناليز قرار گرفت و سطح معني‌دار بودن كمتر از 5 درصد انتخاب گرديد.

بر پايه نتايج اين تحقيق؛ سن خانم‌ها، ‌مدت نازايي، ‌تعداد تخمك بدست آمده درهر سيكل، تعداد جنين ترانسفر شده و توزيع فراواني علل مختلف نازايي و روش كمك باروري بكار رفته (IVF يا ICST) در دو گروه از نظر آماري اختلاف معني‌دار نداشت و مشابه بود.

همچنين يافته‌هاي اين بررسي نشان داد؛ ميزان حاملگي شيميايي در دو گروه مورد و شاهد به ازاء هر ترانسفر به ترتيب 3/33 درصد و 20 درصد بدست آمد و ميزان حاملگي باليني در دو گروه مورد و شاهد به ازاء هر ترانسفر به ترتيب 1/31 درصد و 18 درصد حاصل گرديد. ميزان حاملگي شيميايي و باليني در گروه مورد كه با روش متوالي مرفولوژي پرونوكلئر و كيفيت جنين ارزيابي شد، نيز بيشتر از گروه شاهد بود وليكن اختلاف آماري معني‌دار نداشتند كه احتمالاً با افزايش حجم نمونه اين تفاوت معني‌دار خواهد شد.

ميزان لانه گزيني در گروه‌هاي مورد و شاهد در اين تحقيق به ترتيب 14 درصد و 9/7 درصد بود و از نظر آماري تفاوت معني‌دار وجود داشت؛ به عبارتي ميزان لانه گزيني در گروه مورد بيشتر از گروه شاهد بود.

براساس نتايج در گروه مورد جنين‌هاي مشتقق از Z2 اكثراً ترانسفر شدند، البته در مواردي كه حاملگي به وقوع پيوست اكثراً جنينهاي مشتقق از Z1 ترانسفر شد، بيشتر از مواردي بود كه جنين مشتق از Z1 ترانسفر نشده بود و به ترتيب در اين دو حالت از ترانسفر ميزان حاملگي باليني 50 درصد و 5/18 درصد بدست آمد و تفاوت از نظر آماري معني‌دار بود. ميزان لانه گزيني نيز در اين دو حالت به ترتيب 7/20 درصد و 2/9 درصد بدست آمد، كه از نظر آماري اختلاف معني‌داري نداشت.

در مطالعه حاضر در گروه مورد از تخمك‌هاي رسيده متا فاز II در 61 درصد موارد زيگوت Z1 و Z2 بدست آمد و جنين‌هايي با كيفيت عالي يا درجه 4 نيز در 72 درصد موارد از Z1 و يا Z2 مشتق شدند و همچنين در هر دو گروه در 60 درصد موارد از تخمك‌هاي رسيده متا فاز II جنين‌هايي با كيفيت درجه 4 بدست آمد. در گروه‌هاي مورد و شاهد تعداد دو قلويي به ترتيب(4 و 3) و تعداد سقط (3 و 2) بود.

در پايان نيز چنين نتيجه‌گيري شده است؛ ميزان لانه گزيني در روش انتخاب جنين به شيوه متوالي در اين مطالعه كه با ارزيابي مرفولوژي پرونوكلئر و كيفيت جنين انجام شد، بطور معني‌داري بالاتر بود و ميزان حاملگي باليني بالاتري نيز نسبت به گروهي كه فقط كيفيت جنين در روز سوم بررسي شده بود به دست آمد وليكن از نظر آماري اين ميزان معني‌دار نبود كه احتمالاً با افزايش حجم نمونه معني‌دار مي‌شود.

همچنين متذكر گرديده است؛ از آنجائي كه زيگوت‌هاي Z1 و Z2 و جنين‌هايي با كيفيت عالي يا درجه 4 در اين بررسي اكثراً از تخمك‌هايي با كيفيت رسيده متافاز II بدست آمده است، لذا انتخاب پروتكل‌هاي درماني مناسب در هر بيمار كه سبب افزايش توليد اووسيت رسيده متافاز II شوند و همچنين كاربرد روش انتخاب جنين به صورت متوالي براساس مطالعه حاضر قابل توصيه مي‌باشد.

در خاتمه نيز پيشنهاد ‌شده است كه مطالعه‌اي مشابه با تعداد بيشتر حجم نمونه و همچنين با پروتكل‌هاي درماني ديگر انجام شود
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا