زبان دراز هفته نامه آيينه يزد

خیلی دلم می‌خواهد روح بلندپرواز خلد آشیانم بتواند هفته‌ای دوساعت مرخصی پژوهشی از مدیر کارگزینی اداره ویژه دیار باقی گرفته تا در کلاس درس تاریخ نوادگان زبان‌دراز حاضر شده و ببینم در تاریخ معاصر صدسال بعد درباره ما چه نوشته‌اند. وقتی دبیر محترم تدریس می‌فرمایند، دانش‌آموزان چه عکس‌العملی دارند.

مثلا وقتی می‌گوید: مرغ و تخم مشارالیها سردسته اپوزیسیون داخل کشور دولت‌های بعد از انقلاب بوده که به تحریک دشمن و دول متخاصم سعی در ناراضی تراشی کرده و دولتمردان هوشیار و با تدبیر با تمام قوا با دسیسه‌های این اجنبیه مقابله کردند، مدت عمر دولت‌ها تمام شد اما این معضل تمام نشد.

ازجمله در عهد آشیخ حسن صاحبقران ثانی در روزهای آخر دولت مرغ موفق شد کشور را به ملوک‌الطوایفی تبدیل کند چنانکه در خطه شمال مرغ به ساکنان محلی و مجاوران دریا دوشنبه تا دوشنبه به هر نفر یک مرغ و نیم شانه تخم وی داده می‌شد اما در ایالات مرکزی براساس هر کارت ملی یک مرغ بدون ضرب مهر و در ایالات جنوبی ایران از طریق پست پس از درخواست اینترنتی البته اینترنت حلال ملی در(ب) منزل تحویل داده می‌شد.

اینجا که می‌رسد دانش‌آموزی دست بلند می‌کند و می‌گوید: استاد در هفته قبل نفرمودید دولت برای به رخ کشیدن اشراف اطلاعاتی و پیشرفت تکنولوژی کارت ملی را خواست عوض کند بعد فهمیدند کاغذش را ندارند و راضی به کارت‌های قبلی شدند حالا اگر همانند دوره انتخابات شناسنامه نبود گواهی‌نامه یا… قبول بوده؟

یا دانش‌آموز دیگری می‌پرسد استاد اجازه است! اگر مامور پست آمد و مشترک مورد نظر در منزل نبود و مامور پست دست‌پاچه یا از ترس فاسد شدن مرغ‌ها چند ثانیه بیشتر صبر نکرد و به جای مرغ کاغذ انداخت که روی آن نوشته بود آمدیم،‌ نبودید اگر مرغ می‌خواهید به باجه پست مراجعه کنید و شب مهمان داشتند چه؟ یا سوالات و حاشیه و ابهاماتی که به ذهن دانش‌آموز رسیده ولی به ذهن مدیران و طراحان توزیع مرغ نرسیده بپرسند… و در این وضعیت فقط صدای زنگ تفریح می‌تواند دبیر را نجات ‌دهد و بس!!

زبان دراز

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/fhiGR
  • نویسنده : زبان دراز
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا