به قلم مرحوم دكتر علي سلطاني

 یکی از مباحث اساسی و اصولی قرآن کریم قسط و عدل است این زمینه آنچنان مهم است که نمی توان بدون ایجاد عدالت اقتصادی و اجتماعی و قضایی جامعه اسلامی ساخت. به بیان امام علی (ع) «عدل حیات همه احکام الهی است» . بسیار از زندگی شایسته اسلام سخن رفته است. اگر به ارکان آن که معرفت، محبت، عبودیت و عدالت است توجه کنیم. عدالت در آن نقش کلیدی دارد، بطوریکه نمی توان جامعه بدون عدالت را به اسلام نسبت داد و نمی توان با وجود فقر مردمان ادعای عدالت نمود که جامعه اسلام منهای فقر است نه همراه با فقر به قول امام کاظم (ع)با وجود عدالت فقیری نمی ماند. چه هشدار دهنده است کلام پیامبر (ص) که اگر در شهر و دیاری مردمش در فقر و گرسنگی بسر برند آن دیار مشمول رحمت خداوند نمی گردد.

آنچه دوام و بقای جامعه اسلامی را ممکن می سازد این است که گردش اموال و ثروتها نزد افرادی باشد که اجرا کننده حق و عدل اند و عامل نابودی اسلام و مسلمانان این است که اموال در اختیار کسانی قرار گیرد که حق و عدالت را نمی شناسند و به انحصار و احتکار پرداخته و با اسراف و تجمل زندگی می کنند. در شرایط فقر عمومی صرف هزینه برای تبلیغ دین نیز جواب نمی دهد زیرا مردمی که شاهد بی عدالتی اند گوش شنوایی برای تبلیغات دین ندارند و آیندگان نیز درباره این قطعه حساس از تاریخ، که ما چگونه عدالت را به اجرا درآوردیم قضاوت خواهند کرد.

برای شکستن جهنم انحصار و احتکار مصادره اموال صورت می گیرد. اما باید دید اموال مصادره شده به چه کسانی سپرده می شود؟ واقعیت این است که اکثر واسطه ها و کیلان امینی نبوده اند زیرا اگر درست عمل کرده بودند جامعه اینهمه محروم نداشت. ثروتهای مصادره شده متعلق به محرومان و بیچارگان وله شدگان جامعه است که از آنان ربوده شده و فقر و محرومیت نصیبشان گشته است. بسی مهم است که جامعه به این بینش و غنای فرهنگی برسد که فقر فقیران، بر اثر غارتگری ثروتمندان است نه تقدیر خداوند، که خداوند به هیچ بنده ای ظلم روا نمی دارد.

در این مقام پیروان امامت و ولایت مورد خطاب اند. و میزان صداقت آنان وابسته به اجرای عدالت و مبارزه با انحصارگران ثروتهای جامعه و زدودن فقر از چهره محرومان است. امروز جامعه و آینده تاریخ هیچ حرکتی در دفاع از مکتب ولایت، مهمتر از حمایت از انسانهای بی پناه و احقاق حق محرومان و اجرای عدالت در جامعه نیست. و با حفظ ثروتهای قارونی و فرهنگ قارونی نمی توان از ساختن جامعه اسلامی سخن گفت. این نیز اشتباه است که تصور کنیم با کمک گرفتن از ثروت اندوزان و حتی سرمایه گذاری سنگین آنان در ایجاد تاسیسات بزرگ دینی می توانیم دین خدا را ترویج کنیم. با این بینش ما تصورات خود را ترویج می کنیم نه دین خدا را، دین خدا دین عدل است و رواج آن در گرو استواری عدالت و نجات محرومان و رساندن آنان به زندگی شایسته می باشد. در صورتیکه کمک گرفتن از ثروتمندان ظالم موجب نرمش در برخورد با آنان و دادن  آزادی عمل در غارت بیشتر اموال عمومی می گردد و از این رهگذر مردم باز هم فقیر تر می گردند و موقعیت دین در میان فقرزدگان ضعیف تر می شود و نتیجه این جریان نه ترویج دین بلکه تخریب دین خواهد بود.

با عنایت به آنچه گفته شد اجرای عدالت در جامعه، امری نیست که بتوان در برابر بود و نبود آن بی تفاوت ماند. اگر به بیان رسول گرامی اسلام، هرکس شبی را به صبح رساند در حالیکه نسبت به امور مسلمانان اهتمام ندارد مسلمان نیست. چه امری مهمتر و اساسی تر از برپاداشتن عدالت اقتصادی، قضایی و اجتماعی است آنهم در شرایطی که همه بشریت مظلوم متوجه بدست آوردن حقوق  خویش اند و بی عدالتی فراگیر می باشد و نجات فقط در سایه اجرای عدالت است و با اجرای آن می توانیم قدرت جامعه سازی اسلام و نجات انسان محروم را به جهانیان اعلام کنیم.

بسیار گفته ایم که امید برای جوانان نقشی سازنده و تعیین کننده دارد، امیدی که از عدالت فرادید جوان گشوده می گردد. اگر جامعه جایگاه بی عدالتیها، انحصار طلبی ها و تحقیر کرامت انسانها باشد، با چه چیز جوان به آینده امیدوارانه بنگرد؟ ادامه چنین جریانی علت عمده انفجارهای آگاهانه روحهای حساس جوانان و شدیدتر از آن نومیدی و انحراف و کناره گیری از تعهدها و مسئولیت های اجتماعی است. به این جهت باید حرکت جدی و فراگیر برای بستر سازی اجرای عدالت اقتصادی قضایی و اجتماعی نشان داد. در راستای تحقق این امر قانون اساسی جمهوری اسلامی رهگشا است و با وسعت نظر بدین مساله حیاتی پرداخته، که به مواردی اشاره می رود:

در اصل سوم بند 9 آمده است: رفع تبعیض های ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه های مادی و معنوی.

در بند 12 همین اصل آمده پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه، مسکن، کار، بهداشت و تعمیم بیمه.

در اصل چهل و نهم با صراحت برخورد با غارتگران را تصویب کرده است: دولت موظف است ثروتهای ناشی از ربا، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوء استفاده از موقوفات، سوء استفاده از مقاطعه کاریها و معاملات دولتی، فروش زمینهای موات و مباحات اصلی، دائر کردن اماکن فساد و سایر موارد غیرمشروع را به صاحب حق رد کند و در صورت معلوم نبودن او به بیت المال بدهد. این حکم باید با رسیدگی و تحقیق و ثبوت شرعی بوسیله دولت اجرا شود.

در مبارزه با ظلم اقتصادی، سرعت عمل و قاطعیت بسیار مهم است، زیرا انقلاب حرکتی است ضربتی بر فرق نظام و جامعه ای که غرق فساد و ظلم شده، و باید برای نابودی جریانهای فاسد سریع و قاطع عمل شود تا فرصت اندیشه ماندن و زمینه سازی تسلط بر اوضاع انقلابی را از کهنه کاران خیانت و جنایت و چپاول بگیرد و نگذارد با نفوذ، ارتباط، ایجاد پایگاه، فرصت طلبی، کارشکنی، هزینه کاری ریاکارانه، همرنگ شدن های فریبنده و خریدن آدمها، دوباره حاکم شوند زیرا اگر اینان فرصت یابند با تمام مهارت مقاصد خود را اجرا نموده و همه خونهای پاک و ایثارهای گرانقدر و صلابتهای کوه آسا و آگاهیهای سازنده را پایمال می سازند. تجربه نشان داده سهل انگاری در پیشبرد انقلاب از ترک انقلاب بدتر است. زیرا اجرای ضعیف و نارسای انقلاب اسلامی بویژه برای مکتبی که انقلاب به نام آن انجام یافته است، این تصور را در اندیشه های ناآگاه وارد می سازد و به دشمنان و مخالفان و ماموران آنان میدان می دهد که بگویند مکتب اسلام در ماهیت خود غیرانقلابی است و از تحول انقلابی در جامعه ناتوان می باشد. آری اصلاح تدریجی ممکن است اما انقلاب تدریجی محال می باشد و انقلابی عمل کردن با سازشکاری و محافظه کاری نمی سازد و به بیان امام علی (ع) دین خدا را کسانی می توانند ترویج نمایند که ساز شکار نباشند و با ثروت اندوزان همسو نگردد و پیرو طمع ورزی و خواسته شخصی نشوند.

در اینکه چه قشری از جامعه عهده دار اجرای قسط و عدل و مبارزه با انواع بی عدالتیها ست باید گفت با اینکه تمامی مسلمانان در این امر اساسی اسلام مسئولیت دارند، اما دو دسته بیشترین نقش و مسئولیت را دارا می باشند: یکی دانشمندان و دیگری کارگزاران نظام اسلامی، این دو قشر با پیمان الهی موظف اند در برابر تجاوز ظالم و محرومیت مظلوم قیام کنند و مسئولیت اجتماعی، آنان را موظف به اقدام و عمل می نماید.

در راهکارهای فرهنگی و اجتماعی برای اجرای عدالت و مبارزه با ظالمان و زدودن فقر و محرومیت از زندگی محرومان بر نکاتی چند تاکید شده است:

* دانشمندان و محققان و دانشگاهیان با تحقیق اساسی در باب عدالت و محرومیت و دادن آگاهی به جامعه و حضور موثر اجتماعی، فرهنگ عدالت خواهی و محرومیت ستیزی را فراگیر ساخته و جامعه را برای تحقق این جلوه اساسی حیات اسلامی بسیج نمایند.

* دستگاههای قانون گذاری با عزمی راسخ و حرکتی ضربتی با علل فقر مبارزه کنند و عوامل برقراری عدالت را تقویت نمایند. در انتخابات به محرومان میدان داده شود تا در مجالس قانون گذاری حضور یابند و در صحنه واقعی دفاع از عدالت و مبارزه با بی عدالتی و محرومیت نقشی فعال داشته باشند.

* وظیفه دولت است که چنان برنامه ریزی کند تا فقر و محرومیت از سراسر جامعه رخت بربندد و در توزیع ثروت و امکانات کار و استفاده از فرصتها، عدالت محور باشد.

* مسئولان نظام آموزشی و برنامه ریزان و مولفان کتابهای درسی در تمام سطوح تحصیلی ویرانگری فقر و ظلمهای اقتصادی، قضایی و اجتماعی را به کودکان و نوجوانان و جوانان بشناسانند، تا نسل نوخاسته با احساس نیرومند عدالت خواهی و فقر ستیزی بار آید.

*  مبلغان دینی جامعه را از آثار مخرب فقر و محرومیت و بی عدالتی و عوامل ایجاد کننده این پدیده دوزخی و روح عدالت خواهی اسلامی آگاه سازند.

*  شاعران و هنرمندان و صاحبان قلم و برنامه ریزان رسانه های جمعی با وسیع ترین زبان و آفرینش های پرجاذبه هنری و ادبی و اجتماعی در جهت بیداری جامعه و احیاء فرهنگ اسلامی و انتقال اصالتها نقش اساسی برعهده گیرند.

*  دانشجویان دانشگاه و طلبه های حوزه ضمن ارتباط دائمی با زندگی محرومان و لمس واقعیت های اجتماعی پدیده ظلم و محرومیت و انحصار طلبی را محققانه بررسی کرده و با آگاهی و احساس روشن و وجدانی پاک به خدمت جامعه وارد گردند.

*  منتظران حکومت قسط و عدل جهانی حضرت حجت (عج) باید منتظری فعال با زمینه سازی اجرای قسط و عدل در جامعه، و منتظری معترض و جدی علیه محرومیت و بی عدالتی باشند و بدینگونه هسته مرکزی حکومت جهانی حضرتش را تشکیل دهند.

کلام را با سخن جاودانه امام علی (ع) درباره علت ویرانی بلاد و فقر مردمان به پایان می بریم: زمین جز با تنگدستی ساکنان آن ویران نشود و مردم شهرها هنگامی تنگدست گردند که کارگزاران حکومت روی به جمع آوری مال و ثروت آرند و از ماندن خود بر سر کار اطمینان ندارند و از آنچه مایه عبرت است کمتر سود بردارند.

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا