سید محمد میرسلیمانی بافقی

با عنایت به مطالبی که دوستان محترم در این مورد ونیز تب بالای جدایی طبس از استان یزد نگاشته اند توضیحاتی را عرض می نمایم امید آنکه مثمر ثمر واقع گردد:
کتاب مفاخر بافق اگر چه تالیف اینجانب است به نظر می رسد منبع مستدل ومستندی در مورد مفاخر بافقی است و تمامی مراجع علمی آنرا در پایین هر صفحه آورده ام.در موردزندگی نامه پهلوان علی عسکر بافقی نیز می توانید به تاریخ ورزش یزد نوشته دوست ارزشمندم آقای علی مدیری پدر شهید مدیری عزیز و از بافقی تباران ساکن در یزد مراجعه نمایید.آقای مدیری در زمان شاه رئیس تربیت بدنی بافق ومعلم ورزش همسن وسالان من در بافق بودند .ایشان ونیز خاندان آثاری , آقایان دکتر حجت وخانم دکتر حجت ازپزشکان حاذق ساکن در یزد و خاندان مدیر,آسایی,سینا,افتخارالعلما,صاحبی مقدم,دکتر افتخارزاده ودکتر اثنی عشری که ساکن یزد هستند نتیجه وصلت فرزند فیلسوف مشهور مرحوم ملا هادی سبزواری(ره) ودختر محمد تقی خان بافقی هستند.
دوستان عزیز
قلمرو بافق از سال ۱۱۵۵ خورشیدی یعنی حدود ۲۳۶ سال پیش از کرمان منتزع وبه حکومت یزد ملحق گردید،اما حضور پررنگ و تاثیر گذار بافق در رشد و زندگی سیاسی واقتصادی مرکز استان هیج وقت حتی لحظه ای کمرنگ نشد که نشد.!!حتی انقلاب مقدس اسلامی ایران نیز نتوانست از حضور بافقی ها در مرکز قدرت استان بکاهد.توضیح اینکه ولی خان بافقی (از اجداد محد تقی خان بافقی)از زمان حکومت زندیه سالها بر کرمان حکم می راندند که این حکمرانی بلا منازع تا دوره افشاریه ادامه یافت ویزد نیز گاهی جزیی از ایالت کرمان محسوب وبالطبع زیر نظر حکمرانی خوانین بافقی بود.

وقتی محمد تقی خان بافقی تنها دو روز مانده به قتل نادرشاه افشار در کلات نادری؛ حکومت از هم پاشیده و غارت شده و تاریک یزد را به عهده گرفت آنچنان مقتدر و تیزبین و حکیمانه حکمرانی کرد که در بین حکمرانان یزد دارای بیشترین سال حکومت بر یزد وکرمان است.او از ۸۴ سال عمرش ؛۵۳ سال حاکم بود وبا ۴۸ فرزندی که از خود به یادگار گذاشت توانست حکمرانی اش را تا به امروز ادامه دهد که بنده فکر می کنم این بارقه های درخشان وباقیات صالحات خان بزرگ به برکت نماز شبهایی است که از او ترک نمی شد!!!!.
بنده نتوانستم ریشه تمامی نوادگان اورا که در شهرهای بافق ؛یزد؛تفت؛ابرکوه؛بهاباد؛ شیراز؛ایل قشقایی؛تهران؛مشهد؛تربت حیدریه؛کرج؛زنجان؛اراک؛تبریز؛راور؛کرمان؛شهربابک؛نایین؛اصفهان؛بابل؛ زاهدان؛سبزوار و… پراکنده اند گردآوری کنم ولی خاندانی که پس از درگذشت خان بزرگ در سال ۱۱۷۷ خورشیدی به بعد در راس هرم حکومتی یزد بودند همانندنواب وکیلها؛حایری زاده ها؛رحیمی ها؛نواب ها؛عسکری کامران ها؛معزالدینی ها؛صدوقی ها؛مدیری ها؛نواب رضوی ها؛وزیر افخم ها؛وزیر بقایا ها؛افخمی ها؛امید سالار ها؛حمزوی ها؛مومن حسین ها؛سالار نظام ها؛بقایی ها؛عنایت اللهی هاو… که همگی از بزرگان استان وشهر یزد واز وزرا وکلا ومفاخر سیاسی وفرهنگی یزد بوده وهستند نمونه ای از این ادعای بارز و شگفت انگیز است.
دوستان عزیز بافقی این یک شاخه تنومند از حضور بافق در مرکز استان یزد است. شاخه دیگری که شگفت انگیزتر از قبلی است حضور جمعیت بیشماری از بافقی تباران در شهر یزد است که وفق برآوردی که حدود سال ۱۳۸۲ خورشیدی که اینجانب ساکن یزد بودم بعمل آمد به حدود چهارصد هزار تن از جمعیت هشتصد هزاری شهر یزد در آن اوان می رسید!!!وجود چنین جمعیتی در هیچ شهری از ایران همانند ندارد ولی افسوس که همگی پراکنده اند و بی خبر از هم.

بنده بدون هیج ادعایی انجمن بافقی تباران مقیم یزد را برای شناسایی ؛تشکل و ساماندهی فرهنگی به این پتانسیل انسانی واتشفشان مردمی متعصب ودلیرزاد بنیان نهادم وبه موفقیتهایی نیز نایل شدم ولی بعد ها کسی از دوستان پیگیر کارها نشد و آن مهم متوقف شد؟!! بهرحال نظر برادران عزیزی که تمایل به انتزاع بافق از یزد والحاق به کرمان را دارند کاملا محترمانه و منطقی است و آنقدر آش تبعیض مرکز استان بر دارالشجاعه بافق شور شده که دیگر به مذاق مردم نمی نشیند ونمی خواهند تحت سیطره سیاسی یزد باشند و اگر چنین امری محقق شود چیزی از شکوه واقتدار بافق کم نخواهد شد ولی باید این نکته را مد نظر داشت که ۵۰ درصد این ناهنجاریها وناهمخوانی های جغرافیایی و مدیریتی ریشه در بافق وبافقی ها دارد و۵۰ درصدش متوجه شیطنتهای بی تقوایی و بی مرامی و بی قانونی بعض مسئولین استان بوده وهست.

وجود صدها هزار بافقی در شهر یزد باید زنگ خطری برای مسئولین استان باشد که اگر روزی حیثیتشان خدشه دار شود دود آتشفشانشان تا قله های دماوند سرک خواهد کشید!!!ونیز علامت سئوالی برای ما که چرا متوجه جایگاه خود نیستیم وچرا نتوانستیم از این نعمت خدادای به نحو مطلوب بهر گیری نماییم؟
از دیگر سو با عنایت به اینکه تمامی این کشمکشها که بعضا به منازعاتی نیز کشیده شد بر سر منابع خدادای و بی همتایی است که در منطقه ای وسیع از سیرجان وزرند وبافق تا ساغند وطبس گسترده شده است می توان تمامی این بلوک زر خیز را در یک استان معدنی جدید گرد هم آورد تا هر روز لقمه دندانهای طمع این شهر وآن شهر نگردند و به صورت ویژه اداره گردند.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا