انصراف قالیباف ها، حقیقت یا شایعه تبلیغاتی؟ در انتخابات.......

یزدفردا "علی آبادی :انصراف قالیباف ها، حقیقت یا شایعه تبلیغاتی؟ در انتخابات سال 88 در حالی که محمدباقر قالیباف، شهردار تهران پس از انصراف خاتمی از کاندیداتوری و سخنان نوروزی رهبر انقلاب در مشهد مبنی بر نفی حمایت از کاندیدایی خاص در انتخابات ریاست‌جمهوری مقدمات حضور فعال در انتخابات ریاست‌جمهوری را فراهم کرده بود، در کمتر از چند ساعت، اخبار گسترده‌ای مبنی بر عدم کاندیداتوری وی منتشر شد.به گزارش خبرگزاری ها و سایت ها  نخستین خبر در این باره، توسط سایت قلم نزدیک به میرحسین موسوی منتشر شد که در آن از انصراف قالیباف خبر داده شده بود،‌ ساعتی بعد خبرگزاری مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی که به صورت ویژه اخبار شهرداری تهران را پوشش می‌دهد، در مصاحبه‌ای با قالیباف از وی نقل کرد که «فعلاً کاندیدای ریاست‌جمهوری نیستم» و این جمله به سرعت در رسانه‌های هوادار دولت و وابسته به سایر کاندیداها بدین صورت منتشر شد که «کاندیدای ریاست‌جمهوری نیستم» و سرانجام در بخش پربیننده خبری ۲۰:۳۰ انصراف قالیباف از کاندیداتوری ریاست‌جمهوری اعلام گردید و پرونده حضور قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری نهم بسته شد تا چهار سال چشم انتظاری برای حضور را تبدیل به من نیستم کند.

با این حال، اطلاعات جمع‌آوری شده توسط خبرنگار «آینده» حکایت از عزم جدی شهردار تهران برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری داشت وبنابر این اخبار، شهردار تهران از روز اول نوروز در محل کار خود حاضر شده و حتی به بازدید از مهم‌ترین پروژه شهر تهران، تونل توحید پرداخته و در جهت تسریع در عملیات آن دستوراتی صادر کرد،از سوی دیگر کلیه عناصر تشکیلاتی و ستادی قالیباف خود را برای حضور پرقدرت در انتخابات ریاست‌جمهوی آماده کرده‌ بودند  و در این شرایط دو سناریو برای انتشار اخبار عصر روز بعد متصور بود ,سناریوی نخست بر کاندیداتوری جدی قالیباف، اما با چراغ‌های خاموش تأکید داشت که در این سناریو، قالیباف تصمیم گرفته برای جلوگیری از اختلال در فعالیت‌های شهرداری و پیشگیری از وارد شدن فشارهای زودهنگام سیاسی به خود، اعلام کاندیداتوری را به مدت سه هفته به تعویق بیندازد و در اوائل اردیبهشت به صورت جدی وارد عرصه انتخابات شود.

اما در سناریوی دوم، برحذف قالیباف از عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری تأکید شده بود . در این سناریو با اشاره به نگرانی برخی محافل تأثیرگذار بر جریان انتخابات، از پخش رأی کاندیداهای اصول‌گرا یا به دور دوم رفتن قالیباف، تصمیم به جلوگیری از کاندیداتوری شهردار تهران گرفته شده بود و عملکرد جمعیت ایثارگران، صداوسیما و برخی از مطبوعات و سایت‌های اینترنتی این جریان در این جهت بود

گفته می‌شد در صورت انصراف مهدی کروبی به نفع میرحسین موسوی، این فشارها شدت خواهد یافت و محافل مذکور شرایط را به سوی دو قطبی کردن انتخابات میان محمود احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی سوق خواهند داد.

و به هر حال شایعه ای که خیلی ها آن را تبلیغاتی می خواندند به واقعیت پیوست و دکتر قالیباف از صحنه سیاسی انتخابات حذف شد حال خواسته یا ناخواسته بودن را باید درلابلای اظهار نظرهای وی و فرزندش در همین رابطه جستجو کرد .

اما انتخابات 92 نیز در حال تکرار وقایع انتخابات 88 است و با حضور مشایی و هاشمی در دقیقه 91  انتخابات  تمام رقبای جدی موجود را در یک ضلع مثلث و دو موجودی دقیقه نودو یک را نیز در اضلاع دیگر مثلث انتخابات قرار داد .

بررسی وضعیت هریک از اضلاع مثلث خود روشن کننده وضعیت کلی تمام کاندیدا ها خواهد بود.
ضلع اول که اصولگرایان مدعی  در حال رقابت را که شامل ائتلاف پنج نفره اصولگرایان به ارشدیت ابوترابی ,ائتلاف 2+1 با مدعی بودن ولایتی و قالیباف و نقش آفرینی  حداد عادل و جبهه پایداری با دو کاندیدای مدعی جلیلی و لنکرانی که در حال وزن کشی بوده و در حال وسوسه نیروهای دو ائتلاف دیگر برای جلب اعتماد واز صحنه خارج نمودن انفرادی آنها از صحنه داشته و دارند تا وزن خود را نسبت به دو ائتلاف دیگر بیشتر کنند و خود را رقیب جدی دو ضلع دیگر مثلث معرفی کنند و حمایت همه جانبه اصولگرایان را برای شکست دو ضلع دیگر با خود همراه نمایند ,چیزی که نه تنها به وقوع نخواهد پیوست بلکه باعث تضمین شکست ضلع خود در برابر دو ضلع دیگر خواهد شد .البته افراد شاخص ثبت نام کننده در این ضلع هم تنها برای گرفتن امتیاز از سایرین و یا مطرح کردن خود برای آینده می توانند حضور خود را ادامه دهند ،افرادی چون محسن رضایی که اصرار دارد خود را اصولگرا معرفی نماید و در نزدیکی خود با هاشمی هم مهر تایید زند و البته هم خود و هم حامیانشان می دانند که هیچ زمان اقبال عمومی همراه وی نبوده و در سفرهای شهرستانی نیز هرگزنشانی از جدی گرفته شدنش توسط مردم دیده نشده و در بعضی استان ها نیز مسئولین ستادهای استانی وی نیزهمچو دوره قبل  از مقبولیت لازم و وزن کافی برای جذب مردم برخوردار نبوده و تنها به عنوان یک فعالیت اقتصادی به مسئولیت خود نگاه می کنند تا کار سیاسی و نتیجه ادامه حضورشان هم تنها تایید کننده منافع آنان خواهد بود .
ضلع دوم که هاشمی رفسنجانی را شامل می شود که علی رغم شکست در انتخابات های 84 و مجلس باز هم از آنچنان استحکامی برخوردار است که با ثبت نام خود در انتخابات تمام قهر کرده های با انتخابات را به یکباره به میدان آورد و تمام مدعیان قبل از ثبت نامش را به واکنش وا داشته و برخلاف  انتخابات های قبلی که در لباس گمنامی تهاجم به وی را فرماندهی می کردند ،تمام قد حملات خود را به وی آغاز نموده و سعی در نشان دادن عدم اقبال عمومی به وی را داشته و با استفاده از ابزاری چون رد صلاحیت و غیره سعی در جلوگیری از ریزش نیروهای همراه خود دارند و البته اصلاح طلبانی را که در غیاب چهره های مطرح اصلاح طلبان چون خاتمی و هاشمی فرصت را برای ماهی گیری مناسب دیده بودند هم نمی توان غافل شد که البته همراهی آنان با هاشمی تنها راه بردن بازی از پیش باخته اشان است وبا همراهی با هاشمی  تقویت ضلع را برد خود می دانند وهمراهی تمام قد خاتمی با هاشمی هم یکی از نقاط قوت این ضلع در مقایسه با سایر اضلاع مثلث خواهند بود .
 
ضلع سوم متعلق به دولت است که مشایی طی هشت سال گذشته در تدارک فرا رسیدن چنین روزی بوده و با تمام توان و استفاده از هر آنچه که ابزار نام دارد ابایی ندارد و کسی را به عنوان سد راه خود تلقی نمی کند و خود را پیروز انتخابات 92 می دانند و با حضور همزمان مشایی ,احمدی نژاد در وزارت کشور تمام ایران و جهان را غافلگیر کرده و با این حضور رسما به رقبا تفهیم نمود که نه تنها هیچ فردی را سد راه نمی داند بلکه تمام قانون اساسی و قوانین ریز و درشت ایران را نیز مانعی برای استفاده از ابزارهای قانونی و غیرقانونی نمی داند و لرزه ای 8 ریشتری به جان رقبای ثبت نام نموده قبل از خود انداخت و بیش از همه رقبای ضلع اول را به بی اثر بودن تلاش های خود تا کنون مطمئن نمود و البته مشائی هرچند که به ظاهر تنها با احمدی نژاد به میدان آمده وهیچ فرد کوتوله سیاسی در استان ها و پایتخت جرات اعلام همراهی با وی را نکرده و اما لشکری قدرتمند به قدرتمندی دولت مجری انتخابات را همراه دارد و ساده اندیشی بزرگتر از آن نیست که وزیر و استاندار و فرماندارو بخشداری  را متصور شویم که همراه با وی نباشد و یا با او بیعت نکرده باشد،که اگر چنین بود اکنون در کسوتی که حضور داشت هرگز نمی توانست ،باشد و بارها خانه نشینی را به جای دولتمرد بودن تجربه نموده بود و البته همه ایران دیدند که علی لاریجانی مرد قدرتمند قوه مقننه و سیاست ایران که همیشه از مدعیان مالکیت پاستور بود با یک حرکت احمدی نژاد چگونه زمین گیری را تجربه می کند که حتی به اندازه کوتوله ترین سیاست مدار طیف اقلیت مجلس هم در انتخابات ریاست جمهوری نتوانست نقش آفرینی نماید و یا اظهار نظر نماید و سکوت لاریجانی ها خود گواهی بر موثر بدن تلاش آنها بوده وخود باعث تزلزل در افکار رقبا شده است .
 
با نگاه به سه ظلع مثلث فوق نه تنها شایعه انصراف و کناره گیری   قالیباف ها  نمی تواند تبلیغاتی باشد بلکه ابزاری است برای رهایی از بازی باخت باختی که ادامه دادنش نه تنها تاثیری در نتیجه نخواهد داشت بلکه هرچه جلوتر رود نتیجه باخت و طبعاتش را  به کابوسی هولناک تبدیل خواهد کرد که خواب هر سیاست مداری را به بی خوابی  ترک صحنه  تبدیل می نماید .

 

به هر حال همه نامزد ها  باید منتظر اعلام نتیجه بررسی صلاحیت کاندیداها هستند تا شاید کور سوی امیدی برای ماندن در میدان تابیده شود .البته خادمان واقعی ملت که هدفی جز خدمت و ادای وظیفه و تکلیف در سر ندارند با اعتقاد راسخ به رهبری رهبر فرزانه انقلاب و مدیریت مدبرانه ایشان در خدمت نظام همچو گذشته خاهند بودو تا زمانی که احساس تکلیف نمایند باقی خواهند ماند .

ادامه دارد

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا