واکنش تند شریعتمداری به حکم جدید مشایی / انسان کامل از نظر احمدی‌نژاد مشایی است / حداد عادل : پست مشایی در جنبش عدم تعهد ظاهر کار است

رمز گشایی شریف زاده از حکم مشایی

 

سایت روزنامه ایران نوشت:


روز گذشته رئیس جمهور با صدور حکمی اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد منصوب کرد.


نظر حجت الاسلام بهمن شریف زاده را در خصوص زوایای گوناگون این حکم جویا شده ایم:

آقای شریف زاده، متن حکم صادر شده از سوی رئیس جمهور با محتوای مرسوم احکام این چنینی، بسیار متفاوت است. نظر شما در این خصوص چیست؟

از جمله ضرورت های این بُرهه از تاریخ کشور، ایجاد تغییر در مقیاس نگاه مدیران نظام است. افقِ دید و مقیاسِ نگاه مسؤولان باید از اندازه های ملی و منطقه ای وسیعتر شده و به اندازه های جهانی ارتقاء یابد. اگر ما با دقت به رُخدادها و حوادث جهان نگاه کنیم، به خوبی متوجه روند و حرکتی فراگیر در جهان می شویم؛ حرکتی که با شتاب، فاصله ها و مرزبندیهای گوناگون انسانی و فرهنگی بین ملت ها را کمرنگ کرده و آنها را به هم نزدیک می کند و به این ترتیب، جهان را رو به یکپارچگی می بَرَد و همین واقعیت است که بلندی افق و توسعه نگاه مسؤولان کشور را ضرورت می بخشد. امروز باید مسؤولان کشور به جهانی اندیشیدن، توجه ویژه کنند و آن را به عنوان فرصتی ارزنده برای تعالی ملت سرافراز ایران به شمار بیاورند. همچنین داشتن اندیشه های جهانی و نگاهی به وسعت انسان را می توان از مهم ترین ملاک ها و معیارها برای انتخاب مردم به شمار آورد. انقلاب ما امروز به کسانی نیاز دارد که با مقیاس جهانی بیندیشند، سخن بگویند و عمل بکنند؛ یعنی وقتی می خواهند برنامه ریزی کنند، به بشر بیندیشند و همه آحاد انسانی را به شمار آورند اگرچه حوزه دستوراتشان کشور خودشان باشد. امروز بر خلاف گذشته که مصالح هر ملت و سرزمینی، جدا از ملت ها و سرزمین های دیگر تعریف و تعیین می شد، نمی توان برای هیچ ملتی جداگانه مصلحت اندیشی کرد؛ زیرا ارتباطات به قدری توسعه یافته که جز با نگاهی فراگیر نمی توان مصالح کشوری را به درستی تعریف و تبیین کرد؛ برای مثال اگر به دنبال ارزشی همچون عدالت هستیم، بی شک جز با نقشه و طرحی فراگیر مثل مدیریت مشترک بر جهان، نمی توان به آن دست یافت. اگر خواهان صلح، امنیت، عشق، بهداشت، سلامت روانی و دیگر مقولات خوشایند هستیم، جز با طراحی های جهان شمول به آن دست نمی یابیم. ما جزیره ای جدا از دیگر ملت ها نیستیم که بدون توجه به پتانسیل و عملکرد آنها بتوانیم طراحی کنیم و کسی که به این بینش نرسیده باشد، شایستگی لازم برای طراحی را ندارد؛ به ویژه وقتی که دشمنان این نظام، نقشه براندازی می کِشند و به حذف نظام اسلامی می اندیشند.

به همین دلیل مهندس مشایی به سمت رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد انتخاب شده است؟


انتصاب مهندس مشایی در جایگاهی مثل دبیرخانه جنبش عدم تعهد، از ژرف نگری دکتر احمدی نژاد حکایت دارد. جناب احمدی نژاد با وسعت نظری که دارد به خوبی دریافته که چگونه می توان ظرفیت جنبش عدم تعهد را در مسیر شکوفایی برای ساختن جهانی بهتر به حرکت درآورد. مهندس مشایی از نادر شخصیت هایی است که اندیشه هایی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس جهانی دارد. او مدت ها است که ساحت تفکر خویش را وسعت بخشیده و جهانی اندیشیدن را تمرین کرده است؛ از این رو با توفیقات خداوندی می تواند پتانسیل جنبش عدم تعهد را در برابر اندیشه شوم دهکده جهانی به حرکت درآورده و جهانی شدن را به معنای پاک آن، کلید بزند. بنده این انتصاب را مانند دادن مشعل المپیک از دونده ای به دونده بعدی می دانم؛ دکتر مشعل جهان افروزی را به دونده تازه نفسی همچون مهندس سپرد تا با الطاف خداوند، جنبش عدم تعهد را برای روشنایی جهان، شعله ور سازد و صدالبته که انتخاب دکتر، بهترین انتخاب بود.

کم نیستند شخصیثت های سیاسی که داعیه نگاه کلان و بین المللی دارند. تفاوت مهندس مشایی باسایرین چیست؟

تفاوت مهندس مشایی با برخی دیگر از کسانی که داعیه جهانی اندیشیدن را داشتند در این است که او جهانی شدن را با مبانی منطبق بر فطرت الاهی انسان تفسیر می کند. جهانی شدن در اندیشه مهندس مشایی، تصویری از مقدمه جهان تابناکی است که انسان کامل، مدیریت محسوس آن را برعهده دارد؛ اگرچه از نگاه او، مدیریت نامحسوس ولی خدا است که جهان را به سوی همین یکپارچگی پیش می بَرَد؛ چنانکه در روایات از آن به روشنایی از پشت ابر تعبیر شده است. نایبان ولی عصر(عج) کارگزاران صدیق حضرتند که مردمان را در این مسیر، راهبری و ارشاد می کنند. جناب مشایی زندگی در سایه ولایت فقیه را تمرینی برای زندگی در دوره ولی و حجت خدا می داند؛ بنابراین اندیشه های جهانی مهندس مشایی، جهانی شدن به معنای پاک الاهی- انسانی را نوید می دهد که بنابر باور همه ادیان الاهی، سرنوشت حتمی جهان است.
این انتصاب، موجب آشکار شدن زوایای پنهان شخصیت مهندس مشایی می شود و جهانی بودن شخصیت و اندیشه های او را شفاف می سازد. نادر افرادی که صاحب اندیشه های انسانی- الاهی برای همه مردمان جهان هستند، باید معرفی شوند و امید که این انتصاب، سرآغازی برای این باشد.

 

حداد عادل : پست مشایی در جنبش عدم تعهد ظاهر کار است

حدادعادل گفت:پست آقای مشایی در جنبش عدم تعهد که یک کار بین‌المللی محسوب می‌شود، ظاهر کار است و البته این‌که نیت دیگری هست یا نه باید منتظر بمانیم.

 


این عضو فراکسیون آموزش و تحقیقات مجلس که در مراسم روز دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی در این دانشگاه سخن می‌گفت، با بیان این مطلب، افزود: شاید آقای مشایی پست مهم‌تری گرفته است.

 


وی که در مقابل این جمله با خنده دانشجویان مواجه شد گفت: نظر رییس‌جمهور هم همین است.

 


این نماینده مجلس در پاسخ به پرسشی درباره لغو طرح سوال از رییس‌جمهور نیز پاسخ داد: در شرایط فعلی با توجه به روحیه‌ای که از احمدی‌نژاد می‌شناسم می‌تواند تنش‌زا باشد، من این عقیده را داشتم و آنرا مطرح کردم و گفتم که سوال از رییس‌جمهور به مصلحت نیست و البته خیلی طعنه شنیدم.

 


وی گفت: نمایندگان می‌توانستند سوالات خود را از رییس‌جمهور مطرح کند و پاسخ هم بگیرند، ولی این کار در مجلس می‌توانست در شرایط فعلی تنش‌زا باشد و این سوال در مجموع به نفع کشور نبود.

 


حدادعادل ادامه داد: لغو طرح سوال از رییس‌جمهور به معنای محدودیت مجلس نیست، بلکه عقل کشورداری اینطور به ما می‌گوید ما باید کشور را به گونه‌ای اداره کنیم که دشمن نتواند از ‌آن سوء استفاده کند.

 


وی خاطر نشان کرد: چند ماه بیشتر از عمر دولت باقی نمانده چرا باید فتنه درست کنیم؟ این چند ماه را باید مدیریت کنیم.

منبع:  ایسنا

کریمی قدوسی در گفتگو با مهر:

انسان کامل از نظر احمدی‌نژاد مشایی است

 
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در واکنش به عزل و نصب های دیشب رئیس جمهور، کاندیدای مطلوب ریاست جمهوری را از نظر احمدی نژاد، مشایی خواند گفت: به نظر می رسد که تعبیر انسان کامل که احمدی نژاد در سخنرانی هایش به آن اشاره می کند مشایی است.

جواد کریمی قدوسی در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص عزل و نصب های اخیر رئیس جمهور، با بیان اینکه برخی رفتارها، رفتار سیاسی هستند گفت: از متن حکم و نامه احمدی نژاد به مشایی این بر می آید که تعبیر انسان کامل که احمدی نژاد در سخنرانی هایش به آن اشاره می کند مشایی است.

وی با بیان اینکه ممکن است هر اتفاقی از سوی جریان انحرافی برنامه ریزی شود، گفت: ما معتقدیم در چارچوب مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه به سمت ثبات و آرامش در حال حرکت است و در راهبرد برخی جریان ها ایجاد مسائل حاشیه ای و اصلی کردن مسائل فرعی است.

عضو کمیسیون امنیت ملی با بیان اینکه به طور مشخص کاندیدای ریاست جمهوری از سوی مردم شناسایی می شود، گفت: کسانی که با گفتمان انقلاب و اسلام همراه و از فرصت های در اختیارشان سوء استفاده نکرده باشند ، از سوی مردم انتخاب خواهند شد.

کریمی قدوسی اظهار داشت: اگر در این فرصت دولت بخواهد از رانت خودش برای معرفی کاندیدا استفاده کند مردم آن را شناسایی خواهند کرد و دست رد به سینه این افراد می زنند.

وی با بیان اینکه کاندیدای مطلوب دولت و احمدی نژاد شخص مشایی است و آنها بارها این موضوع را مطرح کرده اند گفت: اما خواص و مردم نظر مثبتی روی آنها ندارند و قطعا دولت نمی تواند با ابزاری که در دست دارد در انتخابات آتی تاثیرگذار باشد.

وی با بیان اینکه من شورای نگهبان نیستیم، گفت: ولی احتمال می دهم مشایی در انتخابات رد صلاحیت شود.
 

واکنش تند شریعتمداری به حکم جدید مشایی

در توصیف فوق دقت کنید؛ گویی آقای احمدی نژاد در گزاره یاد شده - نستجیربالله- مشخصات یکی از اولیاء بزرگ الهی را بیان کرده اند! که «آشنایی و همراهی با حضرتش را هدیه ای الهی و افتخاری بزرگ»! تلقی می کنند!... جناب احمدی نژاد! اقداماتی نظیر عزل و نصب های اخیر به یقین راه به جایی نمی برد، چرا که مردم بسیار هوشیارتر و بصیر تر از آنند که حلقه انحرافی تصور می کند. این گونه اقدامات به جایگاه مردمی حضرتعالی آسیب می رساند- که رسانده است- و فقط فضا را به سود دشمنان اسلام و ایران و شما و مردم تیره نشان می دهد

 


حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان با عنوان « ... ولی هرگز نمی بارد !» ، نوشت:

 

در آخرین ساعات روز شنبه- 11/9/91- آقای رئیس جمهور با صدور چند حکم جداگانه، اسفندیار رحیم مشایی را به ریاست دبیرخانه جنبش عدم تعهد، سیدحسن موسوی را به ریاست دفتر رئیس جمهور و محمد شریف ملک زاده را به ریاست سازمان میراث فرهنگی منصوب کرد و همزمان با این تغییرات، دکتر تقی پور وزیر ارتباطات و فن آوری را عزل و سرپرستی این وزارتخانه را با حفظ سمت به مهندس نیکزاد، وزیر دو وزارتخانه ادغام شده راه و شهرسازی واگذار کرد. خبر این اقدام پرشتاب آقای احمدی نژاد بلافاصله پس از اعلام در صدر اخبار رسانه های داخلی و برخی از رسانه های فارسی زبان خارجی جای گرفت و با تحلیل ها و تفسیرهای متفاوتی روبرو شد... و در این باره گفتنی هایی هست؛


1- اگرچه رئیس جمهور محترم در متن احکام یاد شده- مخصوصا حکم انتصاب آقای مشایی- اصرار دارند این تغییر و تحولات را برخاسته از دلایل حساب شده ای معرفی کنند که با نگاه ایشان به منافع اسلامی و ملی صورت پذیرفته است ولی با عرض پوزش باید گفت برخلاف تصور ایشان در تغییر و تحولات مورد اشاره نه فقط کمترین نشانه ای از توجه به منافع اسلامی و ملی دیده نمی شود بلکه شواهد و قرائن فراوانی حکایت از آن دارند که آقای احمدی نژاد بار دیگر و برای چندمین بار در دوره دوم ریاست جمهوری خویش پای در چنبره فریب حلقه انحرافی پیرامون خود نهاده اند و بی آن که متوجه باشند دست به اقدامی زده اند که نمی تواند غیر از تنش آفرینی در شرایط حساس کنونی، نتیجه دیگری داشته باشد. این اقدام هرچند که خوشبختانه با بی اعتنایی و کم محلی نیروهای اصیل و انقلابی روبرو شد ولی متاسفانه سوژه ای به دست بدخواهان می دهد تا هوشمندی و مردم دوستی و خدمات فراوان ریاست محترم جمهوری طی سالیان متمادی را زیر سؤال ببرند. یعنی دقیقا همان نقطه مشترکی که در پیوند نانوشته اما غیرقابل انکار حلقه انحرافی و عوامل فتنه 88 دنبال می شود. ولی چرا...؟!

 


2- باید از جناب رئیس جمهور و یا مشاوران ایشان پرسید براساس کدام توجیه و یا دلیل منطقی، تغییر و تحولات اخیر را بر ده ها اولویت اصلی و حیاتی کشور که مبارزه با گرانی و برنامه ریزی برای مقابله با تحریم ها، از جمله آنهاست، ترجیح داده اند؟! متاسفانه مدتی است که آقای احمدی نژاد نیز در پاسخ به این پرسش که چرا دولت برای مقابله با مشکلات و دغدغه های معیشتی مردم دست به اقدام چشمگیری نمی زند؟ همان پاسخ رئیس دولت مدعی اصلاحات را ارائه می کند که «می خواستیم ولی نگذاشتند»! و باز هم، مانند آقای خاتمی توضیح نمی دهند «قرار بود چه کاری انجام بدهید که نگذاشتند؟ و چه کسانی مانع از انجام آن شدند»؟! گفتنی است برخی از مدعیان اصلاحات- همان وطن فروشان فتنه 88- به اصولگرایان خرده می گیرند چرا ابتدا از دولت احمدی نژاد حمایت جانانه کردید ولی امروزه به آن انتقاد می کنید؟ و از این رهگذر ادعا می کنند حق با آنها بوده است که از ابتدا با دولت نهم و دهم مخالفت کرده اند! و حال آن که دولت های نهم و دهم منشأ خدمات فراوان و گاه بی نظیری بوده اند و انتقاد نیروهای دلسوز و اصولگرا دقیقا به آن بخش از مواضع و عملکرد دولت کنونی است که در آن به روش مدعیان اصلاحات روی آورده است. یعنی آنچه منفور ملت است و این نفرت را طی چند سال اخیر در انتخابات متعدد نشان داده اند، راه و روش مدعیان اصلاحات است و چنانچه این راه و روش در مواردی- هرچند اندک- از سوی دولت کنونی دنبال شود نیز با اعتراض و مخالفت همان مردم روبرو خواهد شد، که شده است. انتظار آن است که آقای احمدی نژاد به این نکته بدیهی توجه کنند و مانند دولت اصلاحات، پرداختن به دغدغه های اصلی مردم و نیازهای حیاتی کشور را که وظیفه دولت است بر مسائل حاشیه ای و کم اهمیت ترجیح ندهند.


3- رئیس جمهور محترم در حکم انتصاب آقای مشایی خطاب به ایشان آورده است؛
«اینجانب جنابعالی را انسانی موحد، مؤمن، پاک، صبور و دارای قلب و اندیشه ای زلال، عاشق و دلبسته به ارزش های الهی و آحاد مردم جهان و عمیقا عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت، عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملت ها و فردی شایسته، مدیر، مدبر و امین و از جهات گوناگون توانمند می شناسم و آشنایی و همکاری با شما را برای خود هدیه ای الهی و افتخاری بزرگ می شمارم.»


در توصیف فوق دقت کنید؛ گویی آقای احمدی نژاد در گزاره یاد شده - نستجیربالله- مشخصات یکی از اولیاء بزرگ الهی را بیان کرده اند! که «آشنایی و همراهی با حضرتش را هدیه ای الهی و افتخاری بزرگ»! تلقی می کنند!...


سخن اگرچه درباره آقای مشایی نیست چرا که پیش از این کیهان به نمونه های مستندی از مواضع و عملکرد ایشان پرداخته است. ولی از آنجا که جناب رئیس جمهور در حلقه این جریان انحرافی محاصره شده است - یا به این محاصره تن داده است- و جناب مشایی را در جایگاه اولیاء الهی! معرفی کرده است باید گفت، این «ولی خدا»! کسی است که؛ اساسا دوران «اسلامگرایی» را تمام شده می داند و با صراحت می گوید «...من اینجا عرض می کنم که دوران اسلامگرایی به پایان رسیده است، معنایش این نیست که اسلامگرایی وجود ندارد یا رو به نضج نیست، نه؛ اسلام هست، اما دوره اش به پایان رسیده است اکنون دوره اسب سواری تمام شده، اما اسب هست.

 

سوارش هم هست» دقت کنید، به صراحت از پایان عمر اسلام در جهان سخن می گوید! که ان شاءالله متوجه نبوده و از روی بی دقتی باشد. ایشان سپس با کمال جسارت، اسلام را به «اسب» و مسلمانان را به اسب سواران تشبیه می کند! یعنی اگر هنوز اسلامی هست و مسلمانانی هستند، مانند وجود اسب و اسب سواران است که هستند ولی دوران آنها تمام شده است! ایشان در ادامه همین سخنرانی که فیلم آن موجود است، پا را فراتر گذاشته و حقانیت اسلام را نیز- ظاهرا بی آن که بداند- زیر سؤال برده و می گوید «روند تحولات این نیست که بشریت مسلمان بشود تا به حقانیت برسد. بشر سرعتش بالا رفته و فهمش نیز به حقایقی می رسد- دقت کنید!- که دیگر لازم نیست آن را از پوسته اسلام طی کند»! و در ادامه نتیجه می گیرد؛ «یعنی (بشر) دارد به یک عصاره اصلی می رسد و در آن عصاره اصلی- که به قول ایشان هرچه هست، اسلام نیست- یک فهم بزرگ قرار دارد». این بخش از اظهارات وی برگرفته ای- احتمالا ناخواسته- از آموزه های فراماسونری است.


بعد از آن که ریچارد رورتی، نظریه پرداز برجسته CIA در مصاحبه با روزنامه ایتالیایی کوریره دلاسرا- 3 تیرماه 86/24 ژوئن 2007- تصریح و توصیه می کند که «ملی گرایی تنها پادزهر اسلامگرایی در ایران است»! همین «عارف متعهد»!- به قول آقای احمدی نژاد- در دومین همایش ایرانیان خارج از کشور، «مکتب ایران» را به جای «مکتب اسلام» توصیه می کند و همزمان با دعوت از «ریچارد فرای» جاسوس برجسته CIA که اسناد آن نیز از سوی منابع آمریکایی منتشر شده است، برای شرکت در همایش دعوت می کند و کلید یک بنای تاریخی در اصفهان و کرانه زاینده رود را به وی هدیه می کند. این آقای ریچارد فرای، نویسنده کتاب معروف «عصر زرین فرهنگ ایران» است که در آن برای اولین بار در تاریخ چند دهه اخیر بر ضرورت جایگزینی «مکتب ایرانی» به جای «مکتب اسلام» تاکید می ورزد.


همین جناب مشایی علاقه مند به ایران رد پای شناخته شده ای در حیف و میل بیت المال و حمایت از کلان مفسدان اقتصادی دارد که در این مختصر فقط اشاره می کنیم ایشان در حالی که کشور به اشتغال آفرینی نیاز مبرم داشت، در اردیبهشت 87 با شرکت اسپانیایی «گینجر و بونو» برای ساخت 1000 دستگاه سرویس بهداشتی بین راهی، وارد مذاکره می شود و یا در کیش، بیت المال بی زبان را در اختیار برخی از ایرانیان مقیم خارج کشور نظیر یحیی فیوضی و دخترش پانته آ می گذارد. همین یحیی فیوضی بعد از افشاگری کیهان درباره آن قرارداد غیرقانونی و پس از این که آقایان از ایشان با عنوان یک ایرانی متعهد یاد کرده بودند، طی مصاحبه ای در آمریکا گفت، وطن من آمریکاست. نه ایران! و ماجراهای دیگری نظیر بانک گردشگری و... فعلا بماند!


اکنون تصور بفرمائید که جناب مشایی قرار است در جایگاه ریاست دبیرخانه جنبش عدم تعهد چگونه دستور مندرج در حکم آقای احمدی نژاد مبنی بر «تبیین اندیشه توحید و عدالت برای جهانیان»! را اجرا و عملیاتی کند؟!


4- همین جا، از برادر گرامی، جناب آقای مهندس علی نیکزاد، وزیر محترم وزارت راه و شهرسازی که اخیراً با عزل آقای دکتر تقی پور از وزارت ارتباطات، سرپرستی این وزارتخانه هم با حفظ سمت به ایشان واگذار شده است باید پرسید؛ آیا حضرتعالی که وزیر دو وزارتخانه ادغام شده راه و مسکن هستید، توان و ظرفیت لازم برای تصدی وزارت ارتباطات و فن آوری را نیز دارید؟! اگر پاسخ منفی است- که به یقین منفی است- چرا مسئولیت جدید را پذیرفته اید؟ و آیا نتیجه این پذیرش، بر زمین ماندن کار مردم و ایجاد اختلال در امور هر دو- بخوانید هر سه- وزارتخانه نیست؟ اگر هست - که هست- چرا پذیرفته اید؟!


5- و بالاخره سخنی دوستانه و برادرانه با رئیس جمهور محترم در میان است و آن، این که، حضرتعالی، حضور حلقه انحرافی با توجه به هویت شناخته شده آن را چگونه در کنار خویش پذیرفته اید؟! این حلقه بارها نشان داده است که نه فقط ارادتی به شما ندارد بلکه با روابط نانوشته، اما غیرقابل انکار خود با جریان فتنه، در پی تحمیل پروژه های شکست خورده مدعیان اصلاحات به حضرتعالی است؛ پروژه هایی که عقبه نظری و عملیاتی بیرونی دارد.


جناب احمدی نژاد! اقداماتی نظیر عزل و نصب های اخیر به یقین راه به جایی نمی برد، چرا که مردم بسیار هوشیارتر و بصیر تر از آنند که حلقه انحرافی تصور می کند. این گونه اقدامات به جایگاه مردمی حضرتعالی آسیب می رساند- که رسانده است- و فقط فضا را به سود دشمنان اسلام و ایران و شما و مردم تیره نشان می دهد بی آن که بدخواهان بتوانند از این فضای کاذب بهره ای ببرند. این ابرهای تیره توان باریدن ندارند و به قول شاعر «فضا را تیره می دارد، ولی هرگز نمی بارد»!

 
 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا