حمیدرضا رنجبر بافقی

همانگونه که بارها گفته شده عمده فولاد دنیا به دو روش احیای مستقیم و کوره بلند تولید می شود.در روش کوره بلند سنگ آهن ریزدانه در واحدهای آگلومراسیون به صورت کلوخه در آمده و به همراه سنگ آهن درشت دانه و کک در واحدهای کوره بلند شارژ شده و چدن خارج شده از آن در مراحل بعدی به شمش فولاد (فولاد خام) تبدیل می شود.

عمده فولاد ایران به این روش توسط ذوب آهن با ظرفیت تقریبی ۳ میلیون تن در سال تولید می شود و (نظر به اینکه ایران منابع زغال سنگ با کیفیتی در اختیار ندارد و همین منابع نیز در صورت انجام نشدن اکتشاف در سال های نه چندان دور به پایان می رسد ) ناچار به واردات زغال سنگ با کیفیت می باشیم.

 بد نیست بدانیم تنها شرکت ذوب آهن به واسطه حمایت های بی حد و حصر دولت در این چهل سال گذشته توانسته است سرپا بماند و عموم واحدهایی که به روش هایی مشابه این روش شروع به کار کرده اند پس از مدتی محکوم به ورشکستگی شده و یا حال و روز خوبی ندارند .(فولاد میبد و فولاد زاگرس-قروه همدان)

روش دیگری که در مقیاس بزرگ در دنیا منجر به تولید فولاد می شود روش احیای مستقیم است. در این روش کنسانتره سنگ آهن در واحدهای گندله سازی به گندله (کلوخه) تبدیل می شود و در واحدهای احیای مستقیم با گاز احیایی حاصل از شکست گاز طبیعی گندله به آهن اسفنجی و در واحد ریخته گری مداوم آهن اسفنجی به فولاد خام یا همان شمش فولاد تبدیل می شود .

نظر به ذخایر عظیم و بسیار ارزان گاز طبیعی در ایران تمام واحدهایی که با این روش در ایران به تولید فولاد می پردازند اوضاع روبراهی دارند و این سال ها به مشکل اساسی بر نخواهند خورد.

نکته قابل ذکر دیگر اینکه تنها معدن سنگ آهنی که برای تولید سنگ اهن دانه بندی در تناژ بالا در ایران وجود داشته چغارت بوده که عمر آن در کمتر از ۱۰ سال آینده به پایان خواهد رسید و معدن دیگری توان تامین خوراک واحدهای کوره بلند را نخواهد داشت (حال سوال مطرح شده اینکه چرا تنها مجوز اخذ شده سنگ آهن مرکزی با شراکت بخش خصوصی برای تولید فولاد احداث  واحد کوره بلند است؟)  

و استفاده از گندله در واحد کوره بلند به جای سنگ اهن دانه بندی هزینه های واحد کوره بلند را به شدت افزایش می دهد و از توان رقابت پذیری آن می کاهد .

در حال حاضر با توجه به کم شدن توان تولید سنگ آهن دانه درشت در معدن چغارت سالیانه حدود ۳۵ درصد خوراک ذوب آهن اصفهان را به صورت هبه برای آن شرکت تامین می کند و طی چهل سال گذشته نیز این چنین بوده است .

لازم به ذکر است با توجه به منابع غنی سنگ آهن در بافق که در فضای رقابتی به شدت بازدهی واحدهای فولادی را بالا می برد تا به حال هیچ مجوز احیای مستقیم وریخته گری مداوم جدی در این شهر صادر نشده و تنها واحد ۸۰۰ هزار تنی به این روش نیز در سال ۹۰ از بخش دولتی جدا شد و با سرنوشت نامعلومی به همراه کارشکنی مسئولین به بخش خصوصی واگذار گردید.

        با توجه به اینکه ایران کشور غنی در زمینه سنگ اهن به حساب نمی آید (رتبه ۱۱ در جهان،میزان ذخیره چهار و یک دهم درصد میزان ذخیره در جهان)و دیر یا زود ذخیره سنگ آهن آن به پایان می رسد در صورت تکمیل چرخه تولید فولاد در بافق در حال حاضر که به واسطه همجواری به معادن آهن می تواند فولاد ارزانتری نسبت به رقبا (خراسان ،خوزستان ، اصفهان حتی اردکان) تولید کند و در آینده نیز به واسطه نزدیک تر بودن به آب های آزاد از مزیت رقابتی نسبت به خراسان ،اصفهان ،اردکان و … برخوردار خواهد بود به همین دلایل شاید کسانی که در زبان عامه به آنها مافیای فولاد و در علم مدیریتی سازمان های درون سازمانی می گویند هیچ دوست ندارند واحد فولادی در شهری مثل بافق که مسئول ذینفوذی ندارد احداث گردد .

پس در این میان راه حل چیست؟

 قبل از اینکه ذخیره معادن سنگ اهن بلوک بافق در محدوده شهر بافق (همچون چغارت ،سه چاهون ،چاه گز،نوزده دی،میشدوان،لکه سیاه و …)به اتمام رسد حداقل دو واحد فولادی احیای مستقیم یکی توسط خریدار فولاد بافق (۸۰۰ هزار تنی) و دیگری مگا مدول احیای مستقیم با ظرفیت یک و نیم میلیون تن توسط صاحبان سهام شرکت سنگ آهن مرکزی به هر نحو با منابع داخلی(نه به امید فاینانس و …)به سرعت در کمتر از ۳ سال به بهره برداری برسد در غیر اینصورت در کمتر از چند دهه آینده شهر بافق به روستای بزرگ بدون سکنه تبدیل خواهد شد .

و العاقبة للمتقین

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا