با مطالعه مصاحبه ها و پیگیری عملکرد صورت گرفته، در یک کلام می توان گفت علل و اهمیت طرح باغ شهر تفت در مقابل هزینه های هنگفت ، چرایی آن مورد سوال است ؛ شاید هم، این طرح به نام آب یزد است اما به کام دیگران شیرین خواهد آمد.

علیرضا پویافر:  همه خوانده ایم روزگارانی حاکم به مقنی ها پول هنگفت داد تا از جایی که همه کاردانان معتقد بودند آبی ندارد حفاری کرده و قنات ایجاد کنند و هر روز پیمانکاران قنات گزارش میداند به آب نرسیدم اما به زودی محقق میشود و پولی از حاکم می گرفتند تا اینکه حاکم به ستوه آمد، رندی خطاب به حاکم گفت: اگر این قنات برای شما آبی ندارد لااقل برای پیمانکاران!!! نان دارد، حال داستان این پیمانکاران در عصر جدید برای مردم یزد تکرار شده است.
سالها پیش در شهری که به کویری و خشکسالی شهره عالم بوده است، طرحی با نام مجتمع بزرگ فرهنگی- تفریحی، توریستی کوثر معروف به باغ شهر تفت توسط موسسه خیریه غیر انتفاعی کوثر کلید خورد، طرحی که قرار است در میان زمینهای بی آب و علف مابین شهر یزد و تفت بنا شود که به گفته دست اندرکاران مساحت آن معادل یک پنجم مساحت شهر یزد است! و آب تأمینی آن قرار است از پساب فاضلاب از یزد به تفت منتقل و پس از تصفیه مورد بهره برداری قرار گیرد.

علیرضا پویافر فلسفه وجودی پدیده ای در یزد به نام  باغ شهر تفت یزد
با مطالعه مصاحبه ها و پیگیری عملکرد صورت گرفته، در یک کلام می توان گفت علل و اهمیت این طرح در مقابل هزینه های هنگفت ، چرایی آن مورد سوال است ؛ شاید هم، این طرح به نام آب یزد است اما به کام دیگران شیرین خواهد آمد.
در نگاه اول افزایش یک پنجمی وسعت شهری استان و آنهم در جوار شهری که طول و عرضش نسبت به جمعیت آن بسیار زیاد است چه منفعتی برای شهر یزد دارد؟ چه دلیل منطقی وجود دارد که یک پنجم به مساحت شهری استان یزد افزوده شود؟
جالب آنکه کارشناسان کوثر دکمه ای یافته اند که می خواهند برایش کت بدوزند، با استدلال انتقال پساب فاضلاب یزد از منطقه زارچ و شاهدیه به باغشهر تفت آن را دارای توجیه اقتصادی میدانند اما یک باغ شهر، برق، تلفن، گاز و تاسیسات شهری نمی خواهد؟ هزینه شهرسازی و بهینه سازی آن محاسبه شده است؟
در استان بی آب و کویری یزد که هر قطره حکم مرگ و زندگی را دارد آیا مسوولین و دست اندرکاران یزدی نمی توانند از آب استحصالی از پساب فاضلاب یزد در امور دیگری استفاده کنند؟ اگر در استفاده از پساب در آب شرب شبهاتی وجود دارد اما میتوان آن را در بخش کشاورزی مناطق زارچ و چرخاب که سرزمین حاصلخیز و کم آبی است بهره مند شد؟ اما انگار تنها عایدی مردم منطقه از فاضلاب بیماری، بو و حشرات و هزاران مکافات زیست محیطی دیگر است!
طنز داستان جایی است که بسیاری از صنایع کم آب خواه یزد مجبورند از آب شرب انتقالی به یزد بهره مند شوند در حالی که میتوان با انتقال پساب به این کارخانجات، حداقل سهم صنعت از آب شرب انتقالی را به صفر رساند.
جالب آنکه، در استدلال چندین باره مدیرعامل موسسه در مصاحبه ها خود، هدف این طرح تأمین نود درصدی هزینه انتقال آب به یزد است اما سوال اینجاست چرا باید هزینه نود درصدی انتقال آب یزد را از گرده مردم یزد تامین کرد؟ مگر استانهای دیگر در اجرای طرحهای حیاتی خود تا این حد مردم را در طرحهای ملی مشارکت می دهند؟
عمق فاجعه زمانی روشن می شود که در کمتر از سه سال مبلغ فروش زمینهای باغ شهر افزایش بیش از دویست درصدی داشته است . این افزایش چه دلیلی دارد ؟ ، در این چند سال در طرح اتفاقی قابل توجه ای رخ داده ؟ تنها فرضیه حباب سازی قیمتها پررنگتر می شود ، اتفاقی که اکنون در مناطق حاشیه ای صفاییه با همین نام ( انتقال آب و توسط موسسه کوثر)  که باعث گران شدن سرسام آور زمینها این منطقه و هم طراز شدن با قیمت زمینهای غرب تهران گردید!
اگر پیدایش باغ شهر تفت از هر نظر مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد مورد سوال و تردید است البته ذکر تمام نواقص امکان پذیر نیست ! درصورت نیاز می توان در نوشتارهای جداگانه به آن پرداخت .
 در یک کلام نه تنها این طرح توجیه کارشناسی و فنی ندارد بلکه برای مردم جز ضرر و زیان عایدی نخواهد داشت . حتی این طرح هم اگر تماما در طرح انتقال آب شرب به یزد صرف شود بازهم گره ای از یزد باز نمی کند چرا که زمزمه کم شدن سهمیه آب یزد از منطقه کوهرنگ به گوش می رسد و مسوولین امر در فکر تامین آب از خلیج فارس هستند موضوعی که داستان مقنیان دوران دور را در ذهن تداعی می کند. موضوعی که امیدواریم اینچنین نباشد.










  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا