یزدفردا :پنجره ای رو به سیاست!!!-رضا نکوهی :آقای میرحسین با شعار«آزادی و تغییر»وارد صحنه رقابت ها شد.

ابتدائا باید گفت که این حضور باعث خوشحالی است زیرا آن زمینه سازافزایش نشاط سیاسی در جامعه می شود و باعث حضور پررنگ تر مردم در انتخابات نیز خواهد شد اما در این اعلام حضور دو نکته مبهم وجود دارد:

1)ایشان پشتش به کجا گرم بود که بعد از 20 سال سکوت،درست زمانی حاضر شد بیاید که آن همزمان می شد با شکسته شدن کاسه- کوزه ی اصلاح طلبان(!)تا جاییکه با آمدنش عملا احتمال پیروزی احمدی نژاد در انتخابات آتی را به صددردصد مبدل نمود وآن باعث شد که دوستان قدیمی اش بگویند که ما اصلا او را اصلاح طلب به حساب نمی آوریم!

2)ایشان پشتشان به کجا گرم بوده که حاضر شده بعد از گذشت سال های نه چندان زیاد از بیان خواسته هایش(ایشان گفته بود که وقتی دو شرطش،یعنی در اختیار داشتن قوای نظامی و داشتن یک رسانه ی مستقل(!)محقق شد،پا به عرصه ی انتخابات می گذارد)از آن ها چشم بپوشد و حاضر به حضور شود؟!

فعلا نتوانستم پاسخی را برای این دو امر مبهم بیابم ولی آنچه مسلم است این است که،گذر زمان به این ابهامات پاسخ خواهد داد،هرچند عمیقا امیدوارم این گذر زمان بری کسی رسوایی به بار نیاورد.

سخن بعدی قابل ذکر،شعار ایشان است:آزادی و تغییر

نکاتی در خور توجه و صد البته تاسف بار در این شعار نهفته است که به تفکیک بیان خواهد شد:

آزادی

بخش اول این شعار،آزادی است که در استعمال آن باید نهایت دقت را کرد چون دشمن خیلی از آن سود می جوید.برای مثال چند سال قبل نتانیاهو(از سران اسرائیل)در لابی صهیونیستی آمریکا(آیپک)گفت که ایران را با اعمال سیاسی و اقتصادی مثل تحریم و... نمی توان از پای در آورد.تنهاترین و بهترین راه آن است که،آنها را با مفاهیمی مثل آزادی در فساد غوطه ور کرده و به آنها ضربه بزنیم.اگر قدری هم عقب تر برگردیم می بینیم که در پروتکل شماه یک حکمای صهیون(در سال1897)اینگونه آمده:(نقل به مضمون)در کشورهای جهان آزادی را تبلیغ و گسترش دهید و بوسیله ی آن مردم را به فحشا بکشید و از امور دیگر اطرافشان غافل کنید.اینگونه است که می توان حکومت هایشان را ساقط کرد و حکومت های دست نشانده بوجود آورد.

در همین راستا است که معتقدم صدای دشمن از حنجره خودی ها بیرون می آید چون علاوه بر موارد مذکور،استفاده از مفاهیمی با این شکل برای ضربه زدن به هویت ایرانی – اسلامی در تاریخ ما توسط خودی ها دارای شواهدی است.برای مثال،دشمن با بیان آزادی در دهه ی 20 توسط مهره ی ایرانی نمای خود یعنی رضا شاه انگلیسی – صهیونیستی،می خواست با اقداماتی مثل کشف حجاب و زیر سوال بردن مرام ائمه(ع)و...،هویت ایرانی – اسلامی را نابود کند.همچنین دشمن چند دهه بعد،به نحوی دیگر در آن 8 سال کذایی، دوباره برای نابودی ارزش های ما، این شعار را این بار توسط خودی نماها برسر زبان ها انداخت و در آن، به جای اسلحه رضا خانی از امور خوش رنگ و لعاب فکری – فرهنگی سود جست و تا تقریبا 30 درصد هم موفق شد.

تغییر

آقای موسوی در بخش دوم شعار خویش تغییر را مطرح کرده است.قابل ذکر است که ایشان قبل و بعد از بیان شعار خویش،چندین دفعه ناکارآمدی مدیریت فعلی کشور و ضرورت دگرگونی در آن را مطرح کرده است.پس در یک نتیجه گیری معمولی می توان فهمید که منظور کلی ایشان از تغییر،تغییر در مدیریت فعلی کشور است.این جمله،یعنی تغییر در مدیریت فعلی کشور،دقیقا همان عبارتی است که بوش و رایس(که مثل دیگر سران آمریکا،سخت تحت تاثیر آیپک هستند)در دو سال اخیردر مورد ایران بر آن تاکید داشته اند.

این همنوایی،موارد دیگری از این دست،به همراه ابهامات بی پاسخی که در ابتدا مطرح شد،باعث می گردند که گفته شود صدای دشمن می آید.

یزدفردا "انتشار مطالب وارده  الزاما دیدگاه یزدفردا نیست

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا