بيستو پنج رجب؛ سالروز شهادت امام موسی كاظم (ع)

فردا يكشنبه، 25 رجب، سالروز شهادت امام موسی بن جعفر (ع) در سال 183 هجری قمری است. 

ابوالحسن موسی بن جعفر (ع) امام هفتم از ائمه اثنی عشر (ع) و نهمين معصوم از چهارده معصوم (ع) در سال 183 هجری به شهادت رسيدند.

تولد آن حضرت در ابواء (محلی ميان مكه و مدينه) به روز يكشنبه هفتم صفر سال 128 يا 129 ق واقع شد.

در زمان حيات امام صادق (ع) كسانی از اصحاب آن حضرت معتقد بودند پس از ايشان اسماعيل امام خواهد شد. اما اسماعيل در زمان حيات پدر از دنيا رفت ولی كسانی مرگ او را باور نكردند و او را همچنان امام دانستند پس از وفات حضرت صادق (ع) عده ای چون از حيات اسماعيل مأيوس شدند پسر او محمد بن اسماعيل را امام دانستند و اسماعيليه امروز بر اين عقيده هستند و پس از او پسر او را امام می دانند و همينطور به ترتيب و به تفضيلی كه در كتب اسماعيليه مذكور است. پس از وفات حضرت صادق (ع) بزرگترين فرزند ايشان عبدالله نام داشت كه بعضی او را عبدالله افطحمی دانند اين عبدالله مقام و منزلت پسران ديگر حضرت صادق(ع) را نداشت و به قول شيخ مفيد در”ارشاد” متهم بود كه در اعتقادات با پدرش مخالف است و چون بزرگترين برادرانش از جهت سن و سال بود ادعای امامت كرد و برخی نيز از او پيروی كردند اما چون ضعف دعوی و دانش او را ديدند روی از او برتافتند و فقط عده قليلی از او پيروی كردند كه فطحيه موسوم هستند.

اماجلالت قدر و علو شأن و مكارم اخلاق و دانش وسيع امام موسی كاظم (ع) بقدری بارز و روشن بود كه اكثريت شيعه پس از وفات امام صادق (ع) به امامت او گرويدند و علاوه بر اين بسياری از شيوخ و خواص اصحاب حضرت صادق (ع) مانند مفضل ابن عمر جعفی و معاذين كثير و صغوان جمال و يعقوب سراج نص صريح امامت حضرت امام موسی الكاظم (ع) را از امام صادق (ع) روايت كردند و بدين ترتيب امامت ايشان در نظر اكثريت شيعه مسجل گرديد.

او در علم و تواضع و مكارم اخلاق و كثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود. بران و بدانديشان را با عفو و احسان بيكران خويش تربيت می فرمود.

درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشيد شيخ مفيد در ارشاد روايت می كند كه علت گرفتاری و زندانی شدن امام، يحيی بن خالد بن بر مك بوده است، زيرا هارون فرزند خود امين را به يكی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث كه مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و يحيی بن خالد بيم آن را داشت كه اگر خلافت به امين برسد جعفربن محمد را همه كاره دستگاه خلافت سازد و يحيی و بر مكيان از مقام خود بيفتند.

جعفر بن محمد بن اشعث شيعه بود و قايل به امامت موسی (ع) و يحيی اين معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام يحيی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعيل بن جعفر از مدينه خواست تا به وسيله او از امام و جعفر نزد هارون بدگويی كند. گويند امام هنگام حركت علی بن اسماعيل از مدينه او را احضار كرد و از او خواست كه از اين سفر منصرف شود.

و اگر ناچار می خواهد برود از او سعايت نكند. علی قبول نكرد و نزد يحيی رفت و بوسيله او پيش هارون بار يافت و گفت از شرق و غرب ممالك اسلامی مال به او می دهند تا آنجا كه ملكی را توانست به هزار دينار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدينه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند.

اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت يا رسول الله از تو پوزش می خواهم كه می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افكنم زيرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بريزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بيرون بردند و او را پوشيده به بصره نزدوالی آن عيسی بن جعفربن منصور بردند.

عيسی پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت وگفت كه موسی بن جعفر در زندان جز عبادت ونماز كاری ندارد يا كسی بفرست كه او را تحويل بگيرد يا من او را آزاد خواهم كرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربيع سپرد و پس از مدتی از او خواست كه امام را آزاری برساند اما فضل نپذيرفت و هارون او را به فضل بن يحيی بن خالد برمكی سپرد.

چون امام در خانه فضل نيز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنيدن اين خبر در خشم شد و آخر الامر يحيی امام را به سندی بن شاهك سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم كرد و چون آن حضرت از سم وفات يافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعيان بغداد نشان داد كه ببيند در بدن او اثر زخم يا خفگی نيست.

بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قريش دفن كردند.

تاريخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر يا پنجم يا بيست و پنجم رجب سال 183 ق در 55 سالگی گفته اند.

يزدفردا 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا