یزدفردا :در جهت همراهی با کنگره مولانا کمال الدینی (شمس الدین)  محمد وحشی بافقی بزرگمرد ادبیات ایران که از سرزمین آهن و فولاد شهر بافق واقع در استان یزد  به دنیا معرفی شده است

یزدفردا در جشنواره فرهنگی این بزرگمرد خطه کویر اقدام به برپایی جشنواره فرهنگی اشعار و مطالب مرتبط با وحشی بافقی نموده است و در این راستا غزل " 

.

   " را در ادامه می خوانید:روحش شاد و یادش گرامی باد

بــه سـودای تــو مـشـغـولـم ز غـوغـای جــهـان فـارغ ز هـجــر دائمـی ایـمــن ز وصــل جــاودان فــارغ
بـلند و پـست و هجـر و وصل یکسان ساختـه بـر خود ورای نـور و ظــلـمـت از زمـیـن و آســمـان فــارغ
سـخــن را شـسـتــه دفـتــر بــر سـر آب فـرامـوشـی چـو گـل از پـای تـا سـر گـوش امـا از زبـان فـارغ
کــمــان را زه بــریــده، تــیــر را پــیـکــان و پــرکــنــده سـپـر افـکـنده خـود را کـرده از تـیر وکـمان فـارغ
عـجـب مرغـی نه جـایی در قفس نی از قفس بـیرون ز دام و دانـــه و پـــروازگـــاه و آشـــیـــان فـــارغ
بــرون از مـردن و از زیـسـتـن بــس بــلـعـجـب جـایـی که آنجا می توان بودن ز ننگ جسم و جان فارغ
به شکلی بند و خرسندی به نامی تابه کی وحشی بــیـا تــا در نـوردم گــردم از نـام و نـشــان فــارغ




 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا