دکتر غلامرضا محمدی مشاور فرهنگی و ارتباطات استانداریزد

خبر تاسف بار رحلت روحانی ارزشمند مرحوم شیخ محمد باقر عجمین مراسخت پریشان خاطر ومتاثر ساخت. روحانی پر طراوت وفرهیخته ای که در رابطه با کتاب واسناد تاریخی، آن موقعی که من در سازمان اسناد وکتابخانه ملی استان بودم گاهگاه خدمتشان می رسیدم وساعتها حرف میزدیم وغم از دل میزدودم وخستگی امور اداری وروزمرگی از تن به در میکردم .او مردی دانا وعارف بود واز کتاب شناسان وسندشناسان قوی در استان وکشور بود وبسیاری از اسناد خوب وممتاز را ما با همکاری ایشان برای کتابخانه ملی خریدیم والان در خزانه کشور است .ارتباط ایشان با افراد عتیقه شناس وسند شناس در کشور زیاد بود واز این طریق به علاقه مندان فرهنگ وکتاب کمک میکرد .اهل فضل بود ،اهل دل بود ،اهل قلم وکتاب واندیشه بود وچقدر دقیق بود وعمیق .خانه ایشان در انتهای کوچه باریکی به نام کوچه بازار نو در خیابان امام خمینی بالاتر از خیابان فرمانداری قرار داشت ،خانه ای که ساده بود ولبالب از هنر وکتاب وسند ومیراث فرهنگی ،خانه ای که پایگاه اهل دل بود وایمان .در آن سالها یکروز من برای شیخ غزلی سرودم وبرایش خواندم وخیلی خیلی تشکر کرد وباتبسمی ملیح تشکر ها کرد و آن غزل را امروز برای خوانندگان و بیاد آن فقید سعید هرچند ضعیف وناقابل است می آورم:

از کوچه ی  بازار نو، ای باد سحر خیز

 سوی من سرگشته ی سودا زده برخیز

دلتنگ تر از خاطر آن کوچه منم من

برخیز واز آن سرو روان مشکِ تر انگیز

زان کوچه نسیمی برسان از نفس دوست

یک رایحه زان لعل شکر بار ،بر آمیز

زان کوچه که دل می برد از گوشه نشینان

زان کوچه که غم می برد از خاطرِ پاییز

ما دلشدگانیم ودل ماست در آن کوی

بشتاب که مشتاقم واز هیچ مپرهیز

ماراست عزیزی که درآن کوچه مراد است

یاری که طربناک وطربزاست چو کاریز

زان شیخ که دیریست دل انگیزترین است

چون ابر بهار از غزلِ صاعقه لبریز

ایکاش برون آمده میخواند دگربار

بی خویش مراباز ازآن کوچه به دهلیز

من مخلص شیدایی شیخ عجمینم

گو شیخ نوازد به نگاهی دل ما نیز

*****************

سروده آبان

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا