اگر چه براي قرنها ادويه و خشكبار و پارچه و حتي برده  عامل طمع استكبار براي چپاول كشورهاي ضعيف و مستعمرات بود ، وليكن با پيدايش نفت در آغاز سده بيستم اين طمع ورزي وجهه اي كاملا متفاوت بخود گرفت بگونه ايكه اينبار هر اقدامي را براي تسلط بر اين منبع عظيم ثروت توجيه مي نمود ، حتي رويه اي نامعمول و نامتداول تا آنروز ، همچون سرنگوني دولتهاي قانوني و مردمي را .

نفت ايران كه از ابتداي حفر اولين چاه در مسجد سليمان تقريبا بطور تمام و كمال توسط انگليسيها چپاول مي شد ، و ملت ايران عليرغم مالكيت بر اين منبع عظيم ثروت الهي در اوج فقر و بدبختي و عقب ماندگي روزگار سپري مي كردند ، سرانجام با تلاشهاي دكتر محمد مصدق نخست وزير وقت ايران كه با حمايتهاي آيت الله كاشاني پشتوانه عظيم مردمي را احساس مي كرد و صرفا با اتكاء به همين پشتوانه عظيم كار ملي شدن صنعت نفت و كوتاه شدن ايادي استعمار بريتانيا را به سرانجام رسانيد .

اين شكست از ابعاد گوناگوني براي انگليسيها گران تمام شد ، از يك سو دست آنانرا از يك منبع عظيم ثروت بادآورده كوتاه مي نمود ، از جهت ديگر وجه شكست ناپذيري استعمار پير و چرچيل نخست وزير وقت را از بين مي برد و از سوي ديگر بسياري ديگر كشورهاي داراي نفت بخصوص در آمريكاي لاتين اين پيروزي ايرانيها را الگويي براي حركتهاي مشابه قرار مي دادند . بنابراين استعمارگران بايد چاره اي مي انديشيدند ؟!

اينگونه بود كه طعم اين پيروزي تاريخ ساز مدت زيادي به مذاق ملت ايران خوش نيامد ؛ اينبار آمريكاييها كه پس از جنگ جهاني دوم ابرقدرت نوظهور بودند پا را در ميان نهادند ، و از آنجاييكه به تعبير عاميانه " سياست پدر و مادر ندارد !! " از اينكه چه زد و بندهايي در پشت پرده سياست بازيها مابين آمريكاييها و انگليسيها اتفاق افتاد ، شايد در آينده بيشتر آشكار شود .

ولي بهر حال گزينه هاي متعددي براي سرنگوني دولت قانوني دكتر محمد مصدق مطرح شد از جمله گزينه اي كه در اصطلاح سياست از آن به پروپاگاندا يا سياه نمايي ياد مي شود كه عبارت بود از سياه نمودن چهره مصدق از طريق برچسب هايي همچون همجنسگرايي يا كمونيست و نظاير آن ؛ و سرانجام كودتاي 28 مرداد 1332 با راهي شدن نماينده آمريكا با يك ميليون دلار پول نقد از واشنگتن به تهران كليد خورد ؛ اصليترين بازيگران اين كودتا لاتهاي تهران به سركردگي افرادي همچون شعبان بي مخ ( شعبان جعفري ) بودند كه با راه اندازي تظاهراتهاي ساختگي در تهران و ايجاد هرج و مرج و بلبشو و سردادن شعارهايي خاص كه مصدق را هدف قرار مي داد ، زمينه را براي سرنگوني دولت محمد مصدق و برتخت نشاندن  مجدد محمد رضا كه پس از سقوط رضاخان عطش شاهي هر روز بيشتر در وجودش شعله ور مي شد فراهم نمودند ؟! و جالب است كه بنابر نقل قولهايي از خودشان از آن يك ميليون دلار بيشتر از هفتاد هزاردلارش خرج نشده بود ؟!!

اگرچه با ملي شدن صنعت نفت دست انگليسيها كوتاه شده بود ، ولي اينبار با اين كودتاي كم هزينه كه خود الگويي براي تكرار آن در ساير كشورها نيز فراهم كرده بود ! ،براي مدت يك ربع قرن مجددا سايه شوم سلطه آمريكاييها بر منابع و ثروت اين مملكت گسترانيده شد ؟!

محمدرضا كه تمام هستي و سلطنت خود را مديون آمريكاييها مي ديد ، مسلما در دوره بيست و پنج ساله حكومت خود چاره اي جز كرنش و اطاعت از اربابان خود نداشت ؛ تا اينكه سرانجام  در آن يوم الله يعني بيست و دوم بهمن ماه سال 57 دست خدا از آستين ملت انقلابي و سرافراز ايران به در آمد ولي اينبار نه همچون مكررات گذشته ، كه براي هميشه بر سلطه اجنبي بر اين سرزمين مقدس پايان داد .

آمريكاييها كه در تمامي سالهاي پس از كودتا همواره دخالت خود را در سرنگوني دولت قانوني ايران رد مي كردند در سالهاي گذشته مكررا به اين دخالت آشكار كه سرنوشت و مسير حركت رو به پيشرفت اين ملت و مملكت را بطور اساسي دگرگون نموده بود اقرار كرده اند ، و از جمله اقرارهاي مستقيم و غيرمستقيم اوباما رييس جمهور فعلي ايالات متحده .

اما هم اكنون خرسنديم كه استقلال مهمترين ركن  كشور و ملت سرافراز ماست تا جاييكه هيچ قدرتي حتي بزرگترين ابرقدرتهاي دنيا نه مي توانند مدعي چنين استقلالي باشند ، ونه مي توانند كوچكترين چشم طمعي بر ثروتها و منابع الهي اين آب و خاك داشته باشند ، و اميدواريم با همت مضاعف خود و با تحقق روزافزون شعارها و راهكارهايي همچون  " اقتصاد مقاومتي " زرهي پولادين بر تن و اندام اين سرزمين مقدس بپوشانيم .

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا