محمد علی وزیری:درکنفرانس های خبری یا درصحنه رویدادها یا صفحه نشریات استانی، حضور خبرنگاران و نویسندگان جوان، دلربا و افتخار آفرین است. آنانکه می دانند در این بازار نه نام است و نه نان، کاری خطیر و پرخطر پیشه ساخته اندکه:

هرکار که کردند بی مزد بود و بی منت یارب مباد کس را مخدوم بی عنایت
کسی پیدا شده از قبیله خودمان که سالها با قلم خوشش و شوریدگی و بی پروایی اش حال می کردیم اما اخیرا طی نقل خاطره ای، به جامعه مطبوعات خصوصا خبرنگاران بی احترامی کرده و اتهام ارزان فروشی به آنها زده است. اما گاف داد که نرخ قلمم فلان میلیون است.
متاسفم که روزنامه نگاری را آدم فروش یا دیگری را زوزه کش، یکی را قلم به مزدِ خودنما و نشریه ای رامتهم به مجیز گویی دولتی ها خوانده و خود را بری و سلیم النفس می داند.
اما گافی که داد: چرا رشوه دهنده و قلم خَر، سراغ ایشان رفته؟ چرا جرات نکرده به سراغ استاد سلطانزاده برود یا دق الباب پیش کسوتانی چون جناب ملک، ارکان، صداقت، ماندگاری، حایری، آذرنگار و میرجلیلی و.....را بزند؟ آیا مشتری خود رامیشناخته؟ یا این دکان شهرت داشته است؟ آیا خانه مطبوعات اینقدر بی در و پاشنه شده است؟ در اداره کل ارشاد کمیته اخلاق نیست که به این اتهامات سنگینی که او بر همکارانش وارد می کند، رسیدگی کند؟ چه کسی حریم حرمت این جوانان و پیران مطبوعات را از اتهامات این منتقد حفظ می کند؟
این منتقد وقتی به اتهام توهین به دادگاه احضار شده بود نوشتیم او را از رسانه ها نگیرید. آن روز همه گفتند از او دفاع نکنیم و ما می خواستیم حرمت قلم و نقد دردولت تدبیر و امید شکسته نشود. ولی افسوس که برخی بر راه ناصواب خود اصرار دارند.
جای آن است که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزرف می شکند بازارش

• نویسنده : یزد فردا
• منبع خبر : خبرگزاری فردا