فردایی: محمد امامی : پاسخگویی؛ وظیفه ی حساس و ضروری مسئولان است فردایی :محمد سعید صالحی فیروزآبادی:پاسخگو نبودن دولتها و ادارات دولتی در کشورهایی مانند ما دلایل متفاوتی دارد.

💟 مسئولیت و پاسخگویی

فردایی: محمد امامی

💠 پاسخگویی؛ وظیفه ی حساس و ضروری مسئولان است، هر کس در دستگاه های اجرایی به اندازه ای که مسئولیت دارد، باید پاسخگویی را وظیفه خود بداند.
طفره رفتن از پاسخگویی به شهروندان، منت گذاشتن به خاطر پاسخگویی، دور زدن شهروندان برای فرار از پاسخگویی، ارائه اطلاعات نادرست و غیرواقعی در پاسخگویی، عوامفریبی، دروغ پراکنی و تبلیغات کاذب و توجیه های شتابزده به جای پاسخگویی، همه از شیوه های ناپسند مواجهه با گلایه ها، ابهام ها و اعتراض های شهروندان است.
افراد به میزانی که از قدرت اعمال نظر در گردش امور برخوردارند به همان میزان باید پاسخگو باشند.
قدرت، با پرسشگری شهروندان می تواند کنترل و تعدیل و اصلاح شود.
اما آیا کسانی که در امور جامعه شهری ما اعمال نظر می کنند، پاسخگو نیز هستند؟

فردایی:

محمد سعید صالحی فیروزآبادی

 

پاسخگو نبودن دولتها و ادارات دولتی در کشورهایی مانند ما دلایل متفاوتی دارد. از دلایل تاریخی گرفته تا دلایل اقتصادی و اجتماعی.
1_ دلایل تاریخی به طینت وخصلت ذاتی ما آدمها برمی گردد. خصلت ذاتی آدمی بویژه برای کسی که دست بالا را دارد و از جایگاه اجتماعی برتری برخوردار می باشد پرسشگری زیردستان را کسر شان و تقلیل جایگاه اجتماعی خود دانسته و از پرسشگری فرار می نماید. بویژه اگر اعتماد به نفس لازم را برای پاسخگویی نداشته باشد.
2_ دلایل تربیتی ،خانوادگی ،ارزشی_
در تربیت و ارزشهای اجتماعی_خانوادگی، بزرگتر در خانواده از جایگاه رفیعتری برخوردار می باشد. بزرگتر مجبور به پاسخگویی به اعضای خانواده نیست.بزرگتر تنها با اطاعت مطلق کوچکتر به رضایتمندی می رسد. حال با چنین تربیت خانوادگی فردی که به اجتماع وارد می شود و در جایگاه بالاتری قرار می گیرد به چیزی کمتر از اطاعت مطلق زیردستان رضایت نمی دهد.
جالب اینجاست فردی با چنین تربیت و ارزشگذاری ارزشها ،انتظار پاسخگویی افراد فرادست را در جامعه کلان دارد.
3_نبود دانش فنی گفتگو :
به علت عدم وجود دانش گفتگو در جوامع اجتماعی ، مشکلات و پرسش و پاسخ ابزاری برای رسیدن به حقیقت نیست. به علت اینکه رسیدن به حقیت وسیله ای برای ارضای غرایز ابتدایی آدمی مانند برتری طلبی می شود گفتگوها به سرعت به تنش و عصبانیت کشیده می شود.طبیعی است کسی که فرادست می باشد از چنین گفتگویی فرار کند.
4_دولتهای نفتی:
در چنین دولتهایی از آنجایی که اصلی ترین محل ثروت در دست دولتها می باشد و دولتها توزیع کننده ثروت می باشند ،قدرت فرودستان برای پرسشگری بشدت کاهش می یابد .چرا که پرسشگران برای بهره گیری از بخشی از ثروت همواره نگاهشان به فرادستان می باشد.
5_عقب ماندگی ساختار مالیاتی جامعه:
نبودن نگاه دولتها برای تامین مخارجشان به جامعه و عقب ماندگی ساختارهای مالیاتی کشور باعث وجود دولتی ضعیف و عدم ورود نخبگان تاثیرگذار در ساختار دولتها می گردد. در چنین حالتی افرادی در ساختار دولتی وجود ندارند که منافع بلند مدت دولتها را به گوش صاحبان قدرت رسانیده و باعث پختگی و پیچیدگی رفتاري صاحبان قدرت شود.
در پایان باید گفت بدون نگاه عمیق به مشکلات پیش گفته و برطرف ساختن این چالشها هیچگاه نباید انتظار بیشتری از روابط عمومیها را داشت. روابط عمومیها در اولین مرتبه نگاهشان به مدیران بالاتر می باشد. مدیرانی که خود از دید بالا و غیر پاسخگو به روابط عمومیهایشان نگاه می کنند نبایستی چیزی جز تصویر خودشان را در روابط عمومیهایشان ببینند.

 

فردایی:محمد امامی

سلام و سپاس از توضیحات و ذکر دلایل تاریخی توسط دوست بزرگوارم آقای صالحی
البته مواردی که برشمردید گرچه قابل تامل و صحیح نیز هست، اما عمومیت ندارد و ما سازمان ها و روابط عمومی هایی داریم و داشتیم که در امر پاسخگویی عملکرد خوبی داشته و با طراحی و اجرای ساز و کارهای کارآمد و اثربخش ، وظایف خود را در قبال شهروندان به خوبی شناخته اند و در آن زمینه کارکردهای خوبی هم از خود نشان داده اند.
اما در خصوص روابط عمومی ها نکاتی را که فرمودید با تاسف بین واقعیت اغلب روابط عمومی های کشور و حقیقت روابط عمومی ها فاصله وجود دارد که نقد آن در این مجال نمی گنجد.

فردایی:محمد سعید صالحی فیروزآبادی

تا حقیقت روابط عمومیها به ساختاری بین نسلی، بین سازمانی و فراجناحی تبدیل نشود، با رفتن یک دولت و آمدن دولتی دیگر همه رشته ها پنبه شده و زحمات گذشتگان بر باد فنا می رود.
چگونه می توان در گذر نسلها دولتهایی که دارای سلایق متفاوت می باشند به تعهدات یکدیگر احترام گذاشته و در راه کامل کردن کارهای یکدیگر گام بردارند. در چنین حالتی می توان امید داشت روابط عمومیها نیز مانند بقیه بدنه سازمان خود با مویزی گرمی یا با غوره ای سردیشان افزون نشود. وظیفه دشوار ساختارسازان کنونی پی ریزی چنین کار سترگی می باشد. پی ریزی ساختاری که جناحهایی با منافع و سلایق متفاوت نتوانند منافع بلندمدت سازمانها را با منافع کوتاه مدت جناحی خویش به ویرانی کشانند.

 نظر شما چیست؟

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا