محسن اختياري

آزمونهاي بين المللي  " پرلز "  و  " تيمز "  آزمونهاي مهم و معتبري هستند كه با سنجش جامع فاكتورهاي بسيار زيادي ، سطح آموزش ، بخصوص آموزش ابتدايي در كشورها را ارزيابي نموده و با توجه به جامعيت و اعتبار اين آزمونها در سطح جهاني معمولا مبناي مهمي براي برنامه ريزي كشورها بويژه كشورهاي پيشرفته در برنامه هاي آموزشي شان هستند .

اما نكته حائز اهميت اينستكه متاسفانه كشور ما در اين آزمونها همواره در رده هاي پايين و هميشه پايينتر از سطح متوسط جهاني قرار دارد . البته بررسي جامع و كارشناسي علل اين مسئله نياز به بحثهاي مفصلي دارد كه در اين مطلب مختصر نمي گنجد و ليكن با مروري گذرا بر برخي رخدادهاي چند سال اخير در آموزش و پرورش فقط در يك بعد حساس يعني جذب نيروهاي آموزشي ، شايد قضاوت در اين مورد آسانتر شود .

استخدام بيش از يكصد و بيست هزار معلم در كمتر از سه سال در دولت قبل با كمترين ضوابط و بدون طي مراحل گزينشي لازم كه به اذعان بسياري بيشتر بر اساس رابطه و سفارش بوده است ، احتمالا اتفاقي است كه در هيچ كجاي دنيا رخ نمي دهد .!

از سوي ديگر در دولت حاضر قضيه كاملا  برعكس است و به نوعي اين بار دولت از آنسوي بام به پايين افتاده است ؛! بطوريكه برخي كارهاي عجيب به نوع ديگري تكرار مي شود ؛ از طرفي دولت با شعار شايسته گزيني بيش از يكسال است كه براي استخدام پنج هزار نيرو امروز و فردا مي كند ولي از طرف ديگر چندين هزار معلم را براي مقطع ابتدايي تحت عنوان بسته هاي حمايتي در زماني كمتر از دوهفته انتخاب نموده ، بكار مي گيرد و روانه كلاسها مي كند ، كه بنابر شواهد ودلايل متقن مهمترين ملاك در اين گزينش اول وابستگي به فرهنگيان و دوم شكل ظاهر و به عبارت عاميانه خوشكلي افراد بوده است ؟! و آنچه در اين فرايند در عمل انجام گرفته مجددا همان رويه رابطه و سفارش در دولت قبل است ؟!

اما در اين بگير و ببندها حكايت قريب به سي هزار " مربي پيش دبستاني " در سطح كشور حكايت غريبي است.

مربيان پيش دبستاني كه همگي با مدارك مرتبط ليسانس و بالاتر بعضا سابقه بيش از ده سال همكاري با آموزش و پرورش را دارند ، در حاليكه تمامي اين سالها را با كمترين حقوق و مزايا و با بهره مندي از حداقلهايي مانند بيمه ناقص ، فقط و فقط به اميد استخدام سپري كرده بودند ، با حذف اين دوره ، به يكباره از آموزش و پرورش كنار گذاشته شدند ؛ قطعا اين اتفاق اعتراضات گسترده اي را به دنبال داشت كه سرانجام حدود سه سال قبل مجلس قانوني را مصوب نمود كه برمبناي آن به دولت دو سال فرصت داده شد تا اين عزيزان را استخدام كند ؛ سال گذشته كه بحث بكار گيري نيروهاي حمايتي مطرح شد با تبليغات گسترده اي براي خاموش كردن اعتراضات ، اولويت به مربيان پيش دبستاني داده شد ، اما آنچه در عمل اتفاق افتاد كاملا برعكس بود بطوريكه بيش از هشتاد درصد نيروهايي كه بكار گرفته شدند براساس ضابطه مستحكم " رابطه " بستگان و فرزندان فرهنگيان بودند . و بازهم به نام " پيش دبستاني " ولي به كام فرزندان فرهنگيان شد ؟!

قطعا اين روند مجددا اعتراضات را برانگيخت كه اينبار هم تبليغات وسيعي را به راه انداختند كه وزارت آموزش و پرورش در حال گرفتن مجوز استخدام پنج هزار نيرو با اولويت مربيان پيش دبستاني مي باشد ، جالب است كه با همزمان شدن اين موضوع با اعتراضات معلمين و فرهنگيان ، وزارت آموزش و پرورش براي آرام كردن اوضاع ، به يك ترفند و دروغ مصلحتي ديگر متوصل شد و فرزندان فرهنگيان را نيز به افراد داراي اولويت اضافه نمود ؟!

اما اكنون كه پرده ها فرو افتاده و حقايق آشكار شده ، بعنوان مثال در استان يزد از حدود چهارصد مربي پيش دبستاني تنها براي استخدام چهار نفر آنهم دو نفر سهميه ميبد و دو نفر سهميه ابركوه در مقطع ابتدايي  واجد شرايط شركت در آزمون مي باشند ؟!

و به تعبيري اينبار هم به نام پيش دبستاني ولي به كام ديگران بخصوص نيروهاي مرد هنرستاني شده است ؟! و طبيعتا  باز هم تجمع و اعتراضات در مقابل مجلس شوراي اسلامي و ادارت آموزش و پرورش در مراكز استانها از جمله يزد .

حالا نيروهاي پيش دبستاني چشم اميد به طرحي بسته اند كه يك فوريت آن مدتي قبل تصويب شد و بر مبناي آن دولت موظف مي شود ايشان را تا زمان استخدام بصورت حق التدريس بكار بگيرد . اما اين دلهره و اضطراب را دارند كه اينبار تجمعات و اعتراضات آنها كام چه كساني را شيرين خواهد كرد ؟!

به اميد فرداهايي بهتر .

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا